گزارش وبینار " تفرج در بهشت "
سخنران: آقای دکتر سنگری پنجشنبه ۱۱/۲/۹۹ ساعت : ۱۶:۳۰ الی ۱۸:۰۰
در ابتدا و پس از پخش آیاتی از کلام الله مجید و سرود ملی، جلسه توسط آقای دکتر ارجمندی، معاون محترم فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آغاز گردید.
ایشان با سلام و خیر مقدم و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شرکت کنندگان در این وبینار، و آرزوی ظهور امام عصر (عج) به این نکته اشاره کردند که معاونت فرهنگی و اجتماعی سلسله وبینارهایی را با عنوان کلی " طرحی برای فردای بهتر" و با موضوعات متنوع طراحی نموده که تلاش می شود پنجشنبه هر هفته بتوانیم یک وبینار برگزار کنیم. همچنین ایشان روز معلم را به همه ی اساتید، معلمان و دانشجویان تبریک گفتند.
پس از پخش کلیپ های فرهنگی، آقای دکتر سنگری (محقق و پژوهشگر) سخنرانی خود را با عنوان" تفرّج در بهشت" (ارتباط انسان با خودش و ارتباط انسان با طبیعت) آغاز نمودند.
در ابتدا ایشان با سلام و صلوات به همه ی پاکان و صالحان، روز معلم را تبریک و تهنیت گفته و از دانشگاه علم و صنعت ایران برای دعوت از ایشان و برگزاری این وبینار تشکّر نمودند.
سپس با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع) که می فرمایند: "هیچ کس به رستگاری نمی رسد، مگر دو معلم داشته باشد. یک معلم درون و یک معلم بیرون."
هر کس می تواند گاهی به صدای درونش گوش بدهد و گاهی در پایان هر روز به اعمال و رفتار آن روز خود فکر کند. در واقع همه ی هستی معلم است. همه ی زندگی معلم است.
ایشان در ادامه گفتند: مدت ها پیش به طور اتفاقی در کتابی، مطلب بسیار جالبی را خواندم. نویسنده پرسیده بود اگر از شما در مورد اینکه چرا بهشت هشت دَر و جهنم هفت دَر دارد سوال کنند چه جوابی می دهید؟ نویسنده کتاب این مطلب را به نماز گره زده بود و تحلیل کرده بود، ما هشت رکعت نماز را در روز می خوانیم و هفت رکعت را در شب. دو رکعت نماز صبح هم، رکعت اول جدا شدن از شب و تاریکی و رکعت دوم ورود و سلام به صبح است. نویسنده در ادامه می گوید: هشت رکعت روز برای گشودن دَر بهشت است، چون بهشت مثل روز روشن است. روشنایی بهشت از نور چهره زیبای مومنان است. و هفت رکعت در شب می خوانیم، تا هفت دَر جهنم را ببندیم. ایشان در ادامه گفتند: ما به این جهان آمدیم تا بهشت را بسازیم.
در ادامه ضمن تبریک روز کارگر، اشاره کردند که همه ی ما، اعم از کارگر و کارمند و معلم و ... باید تلاش کنیم تا بتوانیم بهشت را بیافرینیم و در آن تفرج کنیم.
پیامبر در شب معراج بهشت و جهنم را می بیند. در بهشت فرشتگانی را می بیند که قصرهایی را می سازند و کمی بعد دوباره خراب می کنند.وقتی علت را پرسید. گفتند: این خود انسان ها هستند که با اعمالشان بهشت خود را می سازند یا خراب می کنند.
آقای دکتر سنگری در ادامه گفتند که فهم خویش، بزرگ ترین فهم است و ما متاسفانه به این موضوع توجه زیادی نداریم . حضرت علی می فرماید:
"هر کس خودش را نشناسد، اگر همه چیز هم بداند، هیچ چیز نمی داند."
ایشان سپس با اشاره به کلمه "خود" به هفت گونه از این "خود"ها اشاره کردند.
یک : خود فیزیکی، که گاهی تحت تاثیر عوامل بیرونی دچار آسیب و تغییر می شود. خوب بودن و سالم بودن محیط اطراف ما و یا عکس آن، می تواند بر روی رفتارهای ما تاثیر بگذارد.
همچنین فیزیک ما می تواند شناخت زیادی از ما در ذهن مخاطب ایجاد کند. چشم های ما، آیینه وجود ما هستند. دیگران با نگاه به چشم های ما می توانند به بخش هایی از حالات ما پی ببرند. ما چگونه می توانیم چشم های نافذی داشته باشیم. با داشتن قلب های پاک.
سپس ایشان به اهمیت لبخند زدن و تبسم اشاره کردند و گفتند" لبخند بی خرج ترین آرایش صورت است". همچنین حرکات دستان ما می تواند در شناخت دیگران از ما تاثیر بگذارد.
دوم: خود تاریک، ما یک بخش تاریک داریم که خودمان معمولا متوجه آن نیستیم. و بیشتر دیگران متوجه آن هستند. بهتر است گاهی از دیگران بخواهیم در این مورد برای ما صحبت کنند و رفتارهی ما را به بوته ی نقد بکشند. البته مشاورین هم می توانند در این خصوص ما را کمک کنند.
سوم: خود پنهان، خود پنهان بخشی است که خودم می دانم، ولی دیگران نمی دانند. هر چند هیچ کس نمی تواند برای همیشه خودش را پنهان کند. اما به هر حال بخش هایی در خود ما وجود دارد که دیگران اطلاع کمی نسبت به آنها دارند.
چهارم: خود معنوی و عاطفی، در واقع خود عاطفی، مجموع عواطف و احساساتی است که در ما وجود دارد.غم ها، شادی ها، عشق ها و ... ما باید خود معنوی و عاطفی مان را بازیابیم. از خودمان بپرسیم، آیا من می توانم خشم خود را کنترل کنم؟ آیا من می توانم ترس خود را کنترل کنم؟
پنجم: خود شناختی، ما باید ارتباطمان را با طبیعت بیشتر کنیم. همه ی پدیده های جهان معلم هستند و ما دائم در حال آموختن هستیم.
ششم: خود اجتماعی، یعنی ما در روابط با دیگران چگونه هستیم. ارتباطمان با خانواده، دوستان، همکاران و ... چگونه است.
هفتم: خود آرمانی، یعنی آن خودی که می توانیم به آن برسیم. در واقع آرمان های ما هستند. نه خیلی خوشبینانه و نه خیلی بدبینانه. واقع بینانه
در پایان ایشان اظهار امیدواری کردند که همه ما بتوانیم درک بهتری نسبت به "خود" داشته باشیم و از نتایج آن بهرمند گردیم.
|