دفاعیه دکتری

 | تاریخ ارسال: 1397/12/4 | 

دانشجو  غلامــرضا جاپلـقی در تاریخ 97/12/11 ، ساعت 11:30از پایان نامه خود تحت عنوان " نگرشِ گسست به جای  نگرشِ استمرار در معماری؛تغییرات شش دهۀ اخیر بافت تاریخی شهرهای کوچک ایران (بُشرویه، نراق و نایین)"در آمفی تئاتر دانشکده معماری و شهرسازی دفاع خواهند کرد. اطلاعیه

چکیده

با سِیری در سابقۀ تاریخی ایران به بازه­هایی از زمان بر می­خوریم که نوع نگاه به دوره­های ماسبق را تحت­الشعاع قرار داده و بر دوره­های بعدی تأثیر شگرفی برجای گذاشته­اند. جامعۀ ایرانی با تکیه بر داشته­های خود، با تعامل، اثربخشی و اثرپذیری در گذر زمان، بدون غفلت از گذشته، این مقاطع زمانی را سپری و پیوستگی تاریخی را حفظ کرده است؛ امّا نوع نگرش در سدۀ اخیر نسبت به دوره­های ماسبق متفاوت است. در این سده نشانه­هایی از انقطاع، گرایش به فرهنگ بیگانه و توجه صِرف به توسعۀ کمّی، تأتیراتی بر جامعۀ ایران داشته که سِیر مستمر در تاریخ ایران را با چالش­هایی مواجه کرده است.

تاریخ­نگاران و نظریه­پردازانِ اجتماعی دربارۀ سِیر تاریخی این مقولات در ایران، دیدگاه­های متفاوتی دارند که برایند آن­ها در سه نگرش دسته­بندی شده است. بر این مبنا و با علم به اینکه ابعاد تاریخی- اجتماعی، تأثیر و نمود دقیق و معیّنی در معماری ایران داشته­اند لذا تأثیر دیدگاه­های مختلف به تاریخ را می­توان در معماری نیز پی­گردی کرد، با این تفاوت که بازتاب تغییر و تحولات اجتماعی در معماری، با اندکی تأخیر به وقوع پیوسته که حدود شش دهۀ اخیر را شامل می­شود.

شاهد زندۀ این تحولات، بافت­های تاریخی می­باشند که در هر دو بازۀ زمانی از گذشته تا حال، ظرف زندگی ایرانیان بوده­اند. از ویژگی­های بارز بافت­های تاریخی، حفظ کارکرد خود در دوره­ها­ی مختلف به مدد پشتوانۀ تاریخی، اجتماعی، طبیعی و اعتقادی بوده است. این پژوهش به بررسی دو نگرش گسست و استمرار در بستر بافت­های تاریخی می­پردازد و تأثیر آن در معماری این بافت­ها را با سه پرسش اساسی، مطرح می­کند: 1. زمینه­های گسست در بافت­های تاریخی به­عنوان نمونه­ای شاخص از مسئلۀ گسست تاریخی چیست و کدام عامل نقش اصلی را ایفا می­کند؟ 2. جهت­گیری طرح­های فرادست، تفکر اهالی و مسئولانِ بافت­های تاریخی نسبت به مسئلۀ گسست و استمرار چیست؟ 3. روابط اجتماعی حاکم بر شکل­گیری معماری در بافت­های تاریخی چه ارتباطی با مسئلۀ گسست و استمرار دارد؟

پس از استخراج مؤلفه­های مربوط به دو نگرشِ مذبور، حاصل از پیشینه و مصاحبه­های اکتشافی، به بسط و دقیق­سازی آن­ها با استفاده از روش دلفی پرداخته است و محصول آن­را مبنای تحلیل محتوای طرح­های فرادست (به عنوان ملاک عمل در بافت­های تاریخی) و همچنین نگرش اهالی و مسئولان این بافت­ها قرار داده است. به همین منظور و با پیش­فرضِ مستند به قرائن، سه نمونه مربوط به شهرهای کوچک مقیاس شامل بافت تاریخی بُشرویه (حفظ سِیر مستمر تاریخی)، نراق (وقوع گسست اما در حال درمان) و نایین (وقوع گسست و بدون اراده­ای برای درمان) انتخاب شده­اند. با تحلیل منابع و انجام 41 مصاحبه در نمونه­های مورد مطالعه، نتایج مورد نظر حاصل گردیده است. بررسی­ها نشان می­دهد شاخصۀ اصلی وقوع گسست، طولانی شدن زمان غفلت و بی­اهمیت پنداشتن دارایی­های تاریخی است و اعلام می­دارد وقوع گسست یا انحراف از سیر تاریخی در معماری یک محله یا شهر بیش از عوامل کالبدی، اقتصادی، طبیعی و ... بر مبنای واقعیات فردی و اجتماعی (شناخت انسان از خود، گذشته و پیرامونش، سبک زندگی، نوع روابط بین اهالی، الگوی مدیریتی و ...) استوار است. پرداختن به کیفیت رفتارهای فردی و جمعی از هستۀ کوچک خانواده تا مقیاس یک شهر و کنترل رفتارهای فردی و اجتماعی، بستر استمرار یا گسست در معماری را بنا می­نهد.

واژه‌های کلیدی: نگرش استمرار تاریخی، نگرش گسست تاریخی، معماریِ بافت تاریخی، بشرویه، نراق، نایین.

 


دفعات مشاهده: 1208 بار   |   دفعات چاپ: 227 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر

خبرهای اخیر