|
|
|
|
|
|
 |
یاد یار مهربان |
 |
|
|
|
بسم رب الشهداء والصدیقین
روز پنج شنبه بعدازظهرمورخ ٩٦/٠٥/١٢حدود ساعت ٦بود پیامکی به این مضمون ازیکی از دوستان دریافت کردم:
باسلام
باکمال تاسف آقای دکتراحمد خالدی نیز به رحمت خدارفت
برای مدتی مات ومبهوت شدم و تمامی خاطرات مدتی که درمعیت ایشان بودم خیلی سریع جلو چشمانم به تصویر کشیده شده از لحظه آشنایی تا...
روزشنبه مورخ ٩٦/٠٥/١٤در مراسم تشیع جنازه وبه خاک سپاری ایشان با دوستان قدیمی که روبروشدم همگی حال وروزمرا داشتندباورکردن این موضوع برای همه مشکل بود لیکن دربرابرمشیت الهی تسلیم باید تسلیمرضای حق شدوجسم نازنینش رابه خاک سپردیم وباامید اینکه یادش رابرای همیشه رادردلهایمان زنده نگه داریم.
ودرفراقش گفتم :
عرق شرم دلم بود که ازچشمم ریخت
ورنه درفراق تو گریه حرام است مرا
خدایش رحمت کند وبااولیای الهی محشورشودان شاءالله
بدون مقدمه تصمیم گرفتم چند سطری ازنحوه آشنایی ام بااین مرحوم واندکی ازسجایای اخلاقی وخدمات بجا مانده ازایشان رابه یادگاربنویسم که این نوشتن را نیز ازاوبه یادگاردارم وان شاء الله مقدمه ای باشد برای ادانمودن حق ایشان توسط دوستان ویاران قدیمی اوکه حظ وبهره بیشتری ازرفاقت بااو درطول مدت عمر خدمت گزاری ایشان به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برده اندودر تمامی سنگرهای خدمتی همفکروهمدوش وهمکاراوبوده اندو این جسارت بنده راخواهند بخشید
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
نحوه آشنایی:
انگار همین چند شب پیش بود
در یکی ازشب های قدرماه مبارک رمضان درسال١٣٧٣ درمسجدالشهداواقع دراتوبان شهید محلاتی نشسته بودم قرآن روی سرم وازخدامی خواستم به لطف وکرمش ازکاردولتی نجاتم بدهدویک لقمه نون حلال ازطریق شغل آزاد برایم مقدرکند هیچ حاجت مادی دیگری راازخدا طلب نمی کردم وازاول تا آخر مجلس این خاجت را تو ذهنم مرور می کردم وبااسراروپافشاری ازخداوند متعال می خواستم که حاجتم رااجابت نماید درهمین حال وهوا بودم که انگار یک نفر منوتکانی داد وبمن گفت برای خدا تکلیف مشخص نکن بطریق دیگری هم می توانی ازخداحاجت بخواهی ازخدا بخواه باآدم های خوب محشورو همنشینت کندبلافاصله همین خواسته رابه عنوان یک حاجت بزرگ ازخداخواستم مراسم احیای شب قدر به پایان رسید چندروزی گذشت یک شب تومسجدمحل بعدازنماز مغرب وعشایکی از دوستان رادیدم به من گفت چند نفرازدوستان بنده ازجمله آقای دکتر خالدی اخیرا دردفتر وزیر محترم بازرگانی جناب آقای مهندس آل اسحاق مشغول به خدمت شده اند ودرحال حاضر نیازمند همفکری وکمک دوستانند درصورت تمایل شمارا به ایشان معرفی نمایم به ایشان گفتم اجازه دهیداستخاره ای کنم اگرمصلحت خدادراین باشددر حد بضاعت درخدمت دوستانتان خواهم بود نتیجه استخاره خوب بودو مقررشدایشان نسبت به معرفی بنده اقدام نمایندیکی دو روزبعد به بنده فرمودندفردادر دفتر وزارتی ایشان منتظر شماهستند درمورد خصوصیات منحصر بفرد ایشان برایم نکات قابل توجهی رابیان فرمودند که برای شروع همکاری باایشان بسیار مفید بود
ازمحل خدمتم در یکی از مراکز تهیه وتوزیع کالاباید به دفتر وزارتی وزارت بازرگانی مامورمی شدم ودرطول مدت خدمت دوازده ساله ام به غیرازمحل خدمت ذکر شده در محل دیگری خدمت نکرده بودم وبرای شروع همکاری به دفتر وزارتی مراجعه نمودم نشست کوتاهی باایشان داشتم درهمان نشست اولیه باحالت تبسم به بنده فرمودند بنده اهل کاغذ بازی وبوروکراسی اداری نیستم وسبک کارمن درقالب وچارچوب وضوابط خشک وبوروکراسی نمی گنجد تمام تلاش من این خواهدبودکه در سیستم های جاری تحول ایجاد نموده ویاسیستم جدیدی را راه اندازی کنم وبه نیروهای جوان ومتعهد بسپارم ودر جای دیگری مشغول کارجدید دیگری شوم آماده ای بسم الله
قبول کردم وازسبک وسیاق کاراو بسیارخشنود شدم وازهمان لحظه نام وچهره نورانی اش بر دلم نشست وگم گشته ام را که در شب قدر بدنبالش بودم وازخدا طلب می کردم در وجود ایشان پیدا نمودم وخداراازاین بابت شکرکرده وازدرگاه ایزد متعال خواستم توفیقم دهد صادقانه در خدمتش باشم چون اورادر خدمت خدا ومردم دیدم بعدازآن نشست کوتاه یک سری کارهایی رابه بنده محول کردوهمین شد که حدوداً تاسال ٧٨ در معیت ایشان تلمذ کردم وازسجایای اخلاقی اجتماعی واسلامی ایشان حظ وبهره بردم وازتجربیات کاری اواندوخته های فراوانی کسب نمودم گرچه مدتی که درمعیتشان بودم بسیارکوتاه بودو زودگذشت ولی هیچگاه از همکاری با ایشان احساس خستگی نکردم وناملایمات گذشته جبران وبا شادابی ونشاط برای ادامه خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران آماده شدم
درپایان اضافه می نمایم ایشان فردی انقلابی ، مومن، متعهدو وفادار به انقلاب ونظام مقدس جمهوری اسلامی ومعتقدبه ولایت فقیه ویارصدیق رهبری بودوبسیار سخت کوش وخستگی ناپذیربرای تحقق آرمان های امام (ره)وشهدا تلاش می کرد.
در مدت تصدی مسئولیت معاونت وزیر بازرگانی در وزارت بازرگانی سابق خدمات بسیارارزنده ای راکه منبعث ازابعادتوان مدیریتی و رهبری سازمانی ایشان بودازخودبه یادگارگذاشت که ذیلا به آن اشاره می شود.
١)شکستن دایره محدود مدیریتی در وزارت بازرگانی وپایه گذاری سپردن مسئولیت هابه جوانان متعهد وانقلابی واستفاده از تجربیات کارکنان متعهد قدیمی دراین راستا
٢)برخورداری ازویژه گی های شخصیتی مدیریت کاریزمادراداره سازمان
٣)داشتن اعتقادقلبی وعملی نسبت به ابرازوجودوارائه نظرات کارشناسی توسط جوانان
٤)سرمایه گذاری درجهت آموزش نیروی انسانی به منظورایجاد سازمان یادگیرنده وپویا
٥)اجرایی نمودن مبانی مدیریت تحول درجهت پویایی وتحول پذیری درسازمان
٦)اعتقادکامل به تفویض اختیاربه منظورافزایش توان مسئولیت پذیری درسازمان
٧)ایجادظرفیت انتقادپذیری سازمانی درتمامی سطوح سازمان درجهت ارتقاء توان مدیریتی و کارشناسی
٨)تربیت مدیران جوان متعهد، کارآمد،کارآفرین وباجرأت
٩)مشارکت دادن کلیه همکاران درارائه راهکارهای کارشناسی درجهت رفع مشکلات سیستم بازرگانی کشور
١٠) ارائه راهکارهای نوین ومستند به گزارش های کارشناسی تحلیلی درجهت تصویب مصوبات قانونی موردنیازکشور
١١) مشارکت دادن سطوح مختلف همکاران درجلسات کارشناسی در دستگاه های اجرایی کشوروحمایت همه جانبه ازنقطه نظرات کارشناسی آنان
روح بلندوآسمانی اوشادبه برکت صلوات برمحمد وآل محمد
اللهم صل علی محمد و
آل محمد و عجل فرجهم
امیرهوشنگ(احمد) کارگر |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
