جستجو در مقالات منتشر شده



دکتر سیامک نوری، آقای سعید یعقوبی،
جلد 23، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

در این مقاله ، شبکه های پرت پویا با چندین خدمت دهنده به صورت یک شبکه صف درنظر گرفته شده است، به طوری که پروژه های ورودی کاملاً مشابه بوده و طبق فرآیند پوآسون وارد سازمان می شوند. فعالیتها به طور مستقل از هم و با توزیع نمایی در ایستگاه کاری متناظر خود و فقط توسط یک خدمت دهنده از میان چندین خدمت دهنده موجود و با نظم اولین ورودی، اولین سرویس انجام می شوند. همچنین هر پروژه یک هزینه جریمه ای برحسب زمان تکمیل واقعی پروژه و زمان متعهد شده توسط مجری پروژه، به خود اختصاص می دهد. در این پژوهش، برای بدست آوردن زمان ثابت موعد مقرر در شبکه های پرت پویا با چندین خدمت دهنده، ابتدا شبکه صف را به یک شبکه احتمالی تبدیل نموده و با ایجاد یک مدل مارکوفی مناسب که دارای حالات محدود و زمان پیوسته می باشد، معادله دیفرانسیلی سیستم تشکیل می گردد که در نتیجه می توان تابع توزیع زمان تکمیل هر پروژه را بدست آورد. درنهایت با بهره گیری از یک تابع جریمه خطی و حداقل کردن میانگین هزینه های کلی هر پروژه، موعد مقرر برای تحویل پروژه ها بدست می آید.
سیامک نوری، سعید یعقوبی،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

در این نوشتار، شبکه های پرت پویا با ظرفیت محدود در اجرای همزمان پروژه ها در چارچوب شبکه صف بیان شده است. در این پژوهش، فرض شده است که ظرفیت سیستم برای اجرای همزمان پروژه ها محدود می باشد و نیز پروژه های ورودی کاملاً مشابه بوده و طبق فرآیند پوآسون وارد سازمان می شوند. در هر ایستگاه کاری فقط یک خدمت دهنده مستقر بوده و نیز نظم حاکم بر صفها، اولین ورودی، اولین سرویس می باشد. هر فعالیت به طور مستقل و با توزیع نمایی در ایستگاه کاری متناظر خود اجراء می شود. برای بدست آوردن میانگین زمان تکمیل پروژه در شبکه های پرت پویا با ظرفیت محدود، ابتدا شبکه صف را به شبکه احتمالی تبدیل نموده و سپس با ایجاد یک مدل مارکوفی مناسب که دارای حالات محدود و زمان پیوسته می باشد، معادله دیفرانسیلی سیستم تشکیل می گردد. در نهایت با بهره گیری از قانون لیتل، میانگین زمان تکمیل پروژه بدست می آید.
محمد تقی تقوی فرد، شقایق خضری،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

با پذیرش زمان احتمالی برای هر یک از فعالیت های پروژه در شبکه های پرت باید بپذیریم که مسیر بحرانی پروژه نیز ممکن است در طول اجرای آن به دفعات تغییر کند. درصورتیکه این تغییرات چند بار در طول پروژه و آن هم به صورت ناخواسته یا پیش بینی نشده اتفاق بیفتد مدیریت پروژه را دچار بحران جدی می کند و علاوه بر طولانی نمودن زمان پروژه هزینه سنگینی را نیز به ذینفعان آن تحمیل می نماید. هدف این مقاله ارائه الگوریتمی است که به عدم رخداد یا کاهش تغییرات ناخواسته در مسیر بحرانی پروژه کمک می نماید. در این الگوریتم، پس از شناسایی ریسک هر فعالیت و تحلیل کیفی و کمی جهت شناسایی ریسک های مهم و تاثیرگذار، زمان فعالیت ها با توجه به بروز هریک از حالات محتمل ریسک ها محاسبه شده و پس از آن با محاسبه پارامتری به نام MVC بازه ای را که هر فعالیت با قرار گرفتن در آن موجب تغییر مسیر بحرانی می شود، شناسایی کرده سپس با تکنیک های اقتصاد مهندسی و تصمیم گیری نتیجه گیری می شود که آیا در شرایط مختلف پیش بینی شده به مسیر بحرانی اجازه تغییر داده شود یا نه.
کیامرث فتحی هفشجانی، سپیده مغانی،
جلد 25، شماره 1 - ( 3-1393 )
چکیده

یکی از مسائل مهم در کنترل پروژه، برآورد دقیق زمان اتمام و هزینه ی اجرا و میزان منابع مصرفی در یک پروژه می باشد. به علت عدم قطعیت در کنترل پروژه هایی که در محیط بسیار متغیر اجرا می شوند، مدیریت پروژه ، اغلب ممکن است با صرف هزینه های اضافی زمان برخی از فعالیتها را کاهش داده تا زمان تکمیل پروژه را تسریع بخشد. مسئله ی موازنه ی زمان-هزینه، روشهای تعیین اقتصادی ترین زمان برای اجرای پروژه و بررسی میزان حساسیت تغییرات هزینه در مقابل تغییرات زمان می باشد. در این پژوهش ، یک مدل ریاضی کارامد و استوار برای مسئله ی موازنه زمان- هزینه گسسته، ارائه می گردد که در شرایط عدم قطعیت و غیر قابل پیش بینی همواره جوابهای نزدیک به بهینه داشته باشد. برای استوار کردن و حفظ کارایی مدل مفروض از روش بهینه سازی استوار و برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. با بررسی نتایج آزمایشات برروی پروژه های مختلف، به استواری، دقت و کارایی روش پیشنهادی پی می بریم.
احمد نورنگ، حمزه دانش پایه، حسینعلی حسن پور،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

این مقاله، مساله زمان‌بندی پروژه تحت محدودیت منابع (RCPSP) را در بخشی از پروژه پارس جنوبی در دنیای واقعی برسی می‌کند. با توجه به اینکه در پروژه‌های احداث در دنیای واقعی و ویژه بودن آنها، اکثر فعالیت‌ها جدید بوده و با عدم قطعیت در زمان انجام این فعالیت‌ها مواجه هستیم که منجر به تغییرات زیادی در زمان اتمام پروژه می‌شوند در این تحقیق برای نمایش عدم قطعیت مدت فعالیت‌ها، از اعداد فازی استفاده شده است. به دلیل NP-hard بودن مساله RCPS، یک روش بهینه‌سازی ترکیبی بر مبنای الگوریتم شبیه‌سازی تبرید و الگوریتم ژنتیک برای حل مساله زمان‌بندی پروژه تحت محدودیت منابع در شرایط عدم قطعیت زمان فعالیت‌ها ارائه می‌شود برنامه تولید زمان‌بندی به‌کار رفته در الگوریتم ترکیبی پیشنهادی، روش تولید زمان‌بندی موازی فازی می‌باشد. الگوریتم پیشنهادی، حداقل زمان تکمیل پروژه را با در نظر گرفتن محدودیت منابع تجدیدپذیر و محدودیت روابط پیشنیازی فعالیت‌ها تولید می‌کند و این قابلیت را دارد که دقیقا با اعداد فازی اجرا شده و جزئیات پروژه شامل زمان شروع، زمان پایان فعالیت‌ها و زمان تکمیل پروژه را به‌صورت اعداد فازی ارائه ‌کند. در نهایت اعتبارسنجی الگوریتم مورد سنجش قرار خواهد گرفت و نشان می‌دهیم الگوریتم پیشنهادی، الگوریتمی کارا بوده و بسادگی قابل استفاده توسط مدیران و برنامه‌ریزان پروژه در پروژه‌های واقعی می‌باشد.


علی محقر، مجتبی صفری،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

چکیده : وجود عدم قطعیت در محیط پروژه یکی از مهمترین دلایل طولانی شدن مدت زمان پروژه است. گلدرت در روش زنجیره بحرانی ، تا حدی توانست این مشکل را مرتفع سازد ، اما عدم وجود مدلی کمی در تعیین اندازه بافر پروژه یکی از مهمترین کاستی های این روش به شمار می رفت. از آنجاکه یکی از رسالت‌های روش زنجیره بحرانی و منطق فازی در مدیریت پروژه، مقابله با عدم قطعیت‌های موجود در پروژه است لذا هدف از انجام این مطالعه، مرتفع ساختن این کاستی، ضمن استفاده از رویکرد فازی می‌باشد. در این مقاله برای تعیین اندازه بافر پروژه، مدلی کمی مبتنی بر منطق فازی ارائه می شود. نوآوری این مقاله در منظور کردن همزمان سه متغیر میزان ریسک پذیری مدیر، فشردگی منبع و پیچیدگی شبکه، در مدل پیشنهادی، قرار دارد. نتایج حاصل از بکارگیری این مدل در یک نمونه عددی، نشان می‌دهد که مدل پیشنهادی، در مقایسه با دو مدل شناخته شده C&PM و RSEM ، اندازه بافر پروژه مناسب تری را حاصل خواهد کرد.


دکتر حسن خادمی زارع، مهندس امید کاوندی،
جلد 27، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

در این مقاله، با استفاده از تکنیک ارزش افزوده یک روش کارا و موثر برای موازنه هزینه – زمان در بین پروژه های صنعتی و تجاری یک سازمان با هدف حداقل نمودن مجموع هزینه های زودکرد و دیرکرد پروژه های صنعتی و حداکثر نمودن درآمد پروژه های تجاری ارائه شده است. بکارگیری تکنیک ارزش افزوده در مدیریت پروژه مستلزم یک تعریف جامع و کامل از پروژه، در ابتدای کار می باشد این تعریف سبب ایجاد یک طرح کلی از پروژه می شود. در این صورت با توجه به چرخه حیات پروژه می توان مراحل اصلی اجرای پروژه را از یک درصد تا صد در صد اندازه گیری کرد. بر این اساس در هر مرحله از پیشرفت پروژه، بر اساس عملکرد پروژه، پیش بینی دقیق و قابل اطمینانی از وضعیت نهایی پروژه از لحاظ مدت زمان و هزینه لازم برای تکمیل پروژه ارائه می شود. این پیش بینی دقیق باعث می شود، قبل از تحمیل هرگونه زیان بیشتر، تصمیم به توقف پروژه و یا تغییر روند اجرایی فعلی گرفته شود. تغییرات روند اجرایی شامل تغییرات زمانبندی، تخصیص و تسطیح مجدد منابع پروژه های صنعتی و یا اجرای پروژه های تجاری جدید با استفاده از تکنیک ارزش افزوده در راستای تامین اهداف پروژه می باشد. برنامه ریزی اولیه ومجدد پروژه، شامل سه مرحله زمانبندی فعالیت ها، تخصیص و تسطیح منابع و پیش بینی دقیق از وضعیت آینده پروژه می باشد. استفاده از تکنیک ارزش افزوده در این مقاله ضمن ایجاد تعادل در زمان و هزینه، افزایش دقت در برنامه ریزی اولیه و مجدد پروژه، بهبود میزان تسطیح منابع، باعث کاهش قابل توجه زمان و هزینه در پروژه های صنعتی و افزایش درآمد پروژه های تجاری مورد مطالعه شده است.


فاطمه پایدار، دکتر بهزاد آشتیانی، دکتر رضا توکلی مقدم،
جلد 28، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

مسأله زمانبندی پروژه با منابع محدود، مسأله پایه مسائل زمانبندی در زمینه تحقیق در عملیات می باشد. به منظور واقعی تر شدن مدل، مسأله زمانبندی پروژه با منابع محدود با توابع هدف در زمینه های زمان، هزینه و تابع هدف تعدیل شده-ای در زمینه منابع با توجه به جریان های نقدی تنزیل یافته و وجود چندین حالت اجرائی برای انجام فعالیت ها در نظر گرفته شده است. در پی ماهیت NP-hard بودن این مسائل، همواره روش های ابتکاری و فراابتکاری بسیاری توسط محققین این حوزه به منظور ارائه حل کاراتر پیشنهاد شده اند. الگوریتم جستجوی گرانشی، یکی از الگوریتم های فرا ابتکاری است که در سال های اخیر معرفی شده است. این الگوریتم به علت تک هدفه بودن و پیوستگی فضای حل، تاکنون در مسائل چندهدفه گسسته زمانبندی پروژه با منابع محدود به کاربرده نشده است. در این مقاله، الگوریتم جستجوی گرانشی چندهدفه (MOGSA) برای حل مسأله ارائه شده است. عملکرد الگوریتم پیشنهادی برای مسائل متعدد در اندازه های بزرگ و کوچک از مسائل PSPLIB، با الگوریتم شناخته شده NSGA-II در چند معیار مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاکی از عملکرد بهتر الگوریتم پیشنهادی به نسبت الگوریتم NSGA-II می باشند.
دکتر مجتبی صالحی، آقای وحید صباغ،
جلد 28، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مسئله زمانبندی پروژه با منابع محدود، عمدتاً با اهداف کمینه کردن زمان اتمام پروژه و یا بیشینه کردن ارزش خالص فعلی مدلسازی میشود. اگرچه به کارگیری مسئله زمانبندی پروژه با منابع محدود در برنامهریزی مواد مصرفی نقش کلیدی در پروژهها دارد، ولی مدلهای پیشنهاد شده نمیتوانند به تعیین زمان سفارشدهی و کمینه کردن هزینههای مواد مصرفی کمک کنند. در این پژوهش یک مدل ریاضی عدد صحیح جهت یکپارچهسازی زمانبندی پروژه و سفارشدهی مواد مصرفی ارائه شده است. این مدل با مشخص کردن زمان شروع هر یک از فعالیتهای پروژه، میزان و دوره زمانی سفارش برای خرید یا تولید هر نوع مواد مصرفی را تعیین میکند.جهت حل مدل ارائه شده یک الگوریتم فراابتکاری ژنتیک خود تطبیقی پیشنهاد شده است. در ادامه با آزمایش مسائل تولید شده توسط RenGen1 عملکرد الگوریتم پیشنهاد شده را بر روی مسائل با اندازههای کوچک و متوسط مورد بررسی قرار داده و نتایج حاصل از آن با نرمافزار GAMS مقایسه و مشاهده شد، که الگوریتم پیشنهادی عملکرد مطلوبی در رسیدن به جواب مناسب برای زمانبندی فعالیتها با کمترین هزینه‌های مواد مصرفی را دارد.


خانم راضیه چشمی، آقای دکتر حامدرضا طارقیان، آقای دکتر حمیدرضا یوسف زاده،
جلد 28، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

مساله‌ زمان‌بندی پروژه با منابع محدود چندحالته تعمیم مساله‌ زمان‌بندی پروژه با منابع محدود تک حالته (RCPSP) است. هدف آن، انتخاب یک حالت اجرایی برای هر فعالیت به‌منظور زمان‌بندی پروژه با حداقل زمان اجرا است به‌طوری‌که محدودیت‌های پیش‌نیازی، منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر رعایت شوند. در روشی که اخیرا معرفی شده، این مساله در دو گام مجزا حل می‌ شود. در گام نخست، با استفاده از مفاهیم جبر بول، درخت شمارشی و همچنین حل‌کننده‌ مساله‌ی صدق‌پذیری، مساله زمان‌بندی پروژه با منابع محدود چند حالته‌ به یک RCPSP تبدیل شده و در گام دوم با کمک یکی از الگوریتم‌های زمان‌بندی، RCPSP حل می‌شود. مشکل اساسی این روش، کم آوردن حافظه و زمان اجرای طولانی در برخی موارد است. در این مقاله سه راهکارجدید یعنی مرتب‌سازی و دو قاعده هرس برای رفع این مشکلات ارایه شده است.نتایج آزمون‌ها نشان می دهند که اعمال پیشنهادات در تعدیل مشکلات روش حل به میزان قابل توجهی موثر بوده و براساس معیارهای تعیین شده توانسته است در مواردی بیش از 88 درصد روند را بهبود بخشد. از این طریق نه تنها سرعت پردازش ارتقا یافته بلکه در میزان حافظه مورد نیاز نیز صرفه‌جویی شده است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق