جستجو در مقالات منتشر شده


24 نتیجه برای زنجیره تأمین

، ، ،
جلد 19، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده

  چکیده:  از جمله عوامل مهم ایجاد کننده مزیت رقابتی در کسب و کار و تولید، استفاده از منابع مشترک است. این امر باعث شده در محیط رقابتی و پویای امروز، بهره گیری از رویکرد اشتراک منابع در کانون توجه مدیران قرار گیرد. در این رویکرد با اشتراک منابع، و از طریق راهبرد سکوی مشترک امکان تولید طیف وسیعی از محصولات، توام با حداقل تنوع در عوامل تولید فراهم می­گردد. این در حالی است که اکثر کارخانجات و صنایع تولیدی در یک نظام مبتنی بر شبکه، تلاش می­کنند زمینه ایجاد جریان ارزش را از مرحله تامین منابع تا تحویل محصول به مشتری به نحو موثرتری برنامه­ریزی و مدیریت نمایند. ازجمله مصادیق این راهبرد در طول زنجیره تامین، مشترک سازی مولفه­های محصول و سکوی مشترک است. بر این اساس در این مقاله، با هدف ارایه یک مدل ریاضی، سعی شده ضمن تصمیم­سازی درخصوص انتخاب بهترین ترکیب مولفه­های مشترک، اثر هزینه ای راهبرد مشترک­سازی و میزان صرفه­جویی­های ناشی از آن به عنوان یکی از معیارهای کلیدی عملکردی در زنجیره تامین مبتنی بر سکوی مشترک مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.  


، ، ،
جلد 20، شماره 1 - ( 2-1388 )
چکیده

   از جمله عوامل مهم ایجاد کننده مزیت رقابتی در کسب و کار و تولید، استفاده از منابع مشترک است. این امر باعث شده در محیط رقابتی و پویای امروز، بهره گیری از رویکرد اشتراک منابع در کانون توجه مدیران قرار گیرد. در این رویکرد از طریق راهبرد سکوی مشترک، امکان تولید طیف وسیعی از محصولات، توام با حداقل تنوع در عوامل تولید فراهم می گردد. این در حالی است که عمده کارخانجات و صنایع تولیدی در یک نظام مبتنی بر شبکه، تلاش می کنند زمینه ایجاد جریان ارزش را از مرحله تامین منابع، تا تحویل محصول به مشتری، در کوتاهترین زمان، برنامه ریزی و مدیریت نمایند. ازجمله مصادیق این راهبرد در طول زنجیره تامین، مشترک سازی مولفه­های محصول است. بر این اساس در این مقاله، با هدف ارایه یک مدل ریاضی، سعی شده ضمن تصمیم سازی درخصوص انتخاب بهترین ترکیب مولفه های قابل اشتراک در محصولات، اثر زمانی راهبرد مشترک سازی و میزان صرفه جویی های ناشی از آن به عنوان یکی از معیارهای کلیدی عملکردی در زنجیره تامین، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.


، ، ،
جلد 20، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

در مدیریت نوین، تأکید بر برنامه‏ریزی، هدف‏گذاری و کنترل کاملاً مشهود بوده و ارزش‏آفرینی در گرو هدف‏گذاری و زمینه‏سازی راه‏های دستیابی، سنجش کمی و تحقق اهداف و برنامه‏ها می باشد. بدیهی است این مهم جزء از طریق توسعه و تدوین شاخص‏های مناسب، برای سنجش و ارزیابی عملکرد طرح ها و برنامه ها امکان‏پذیر نیست. بر همین اساس در این مقاله سعی بر آن است تا بدنبال بررسی و شناخت موضوع سکوی مشترک و مدیریت زنجیره تامین، عوامل بحرانی موفقیت و معیارهای کلیدی عملکرد در زنجیره های تامین مبتنی بر سکو پیشنهاد گردند. از این طریق می‏توان زمینه برنامه‏ریزی، کنترل و نظارت موثر و نیز سنجش کارایی و اثربخشی زنجیره های تامین مبتنی بر سکوی مشترک را فراهم آورده و نسبت به مدیریت اثربخش سیستم مورد نظر اقدام نمود. برای این منظور بدنبال بررسی های بعمل آمده در چارچوب موضوع تحقیق و نیز اطلاعات حاصل از مطالعات شناختی و تحلیلی، نسبت به شناسایی مولفه های تاثیر گذار بر موضوع تحقیق و نیز معیارهای عملکردی هر یک از مولفه ها اقدام گردید. در ادامه با بهره گیری از مدلهای تحلیل عاملی و نیز تحلیل ساختاری، ضمن ارزیابی، تحلیل و مدلسازی روابط فی مابین مولفه های تاثیر گذار، از طریق آزمون فرض نشان داده شد که مولفه های شناسایی شده دارای تاثیر مستقیم بر زنجیره تامین مبتنی بر سکو هستند.
رضا توکلی مقدم,، مهدی یزدانی، صابر ملا علیزاده زواردهی،
جلد 23، شماره 3 - ( 8-1391 )
چکیده

در این مقاله، مسأله زمانبندی یکپارچه تولید و حمل هوایی در زنجیره تأمین با در نظر گرفتن زمان­های آماده­سازی وابسته به توالی جهت طراحی یک رویه کاربردی برای ایجاد زمانبندی تولید و توزیع قابل استفاده و واقعی­تر مورد مطالعه قرار می­گیرد. بدین منظور مدل­های برنامه­ریزی ریاضی با در نظر گرفتن زمان آماده­سازی وابسته به توالی در تولید جهت کمینه نمودن کل هزینه­های زنجیره تامین که شامل هزینه­های توزیع، زودکرد و دیرکرد تولید و تحویل می­باشد، ارایه می­شود. با توجه به پیچیدگی حل و سخت بودن این مسأله، الگوریتم­های ژنتیک و جستجوی همسایگی متغیر برای بهینه­سازی پیشنهاد می­گردد. همچنین با استفاده از طراحی آزمایشات تاگوچی، مقدار مناسب پارامترهای دو الگوریتم فوق و عملگرهای مناسب تعیین می­گردد و سپس کیفیت جواب­های به­دست آمده با یکدیگر مقایسه می­شود. نتایج محاسباتی نشان می­دهد که الگوریتم جستجوی همسایگی متغیر توسعه داده شده جواب­های بهتری را نسبت به الگوریتم ژنتیک بدست می­آورد.


محمدعلی شفیعا، محمد مهدوی مزده، مرتضی باقرپور، مهردخت پورنادر،
جلد 24، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

مقاله پیش رو تلاشی است در راستای ارائه چارچوبی متمایز و جامع از مهم ترین عوامل ریسک موجود در زنجیره تأمین و ارزیابی تأمین کنندگان بر اساس این عوامل با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری و تحلیل پوششی داده های دو سطحی. بدین منظور نخست با بهره گیری از ادبیات موضوع، برجسته ترین معیارهای ریسک موجود در زنجیره های تأمین از دیدگاه کارشناسان این حوزه شناسایی و با استفاده از تحلیل عاملی گروه بندی شده‌اند. در گام دوم این معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نظر خبرگان وزن دهی شدند. سپس به منظور ارزیابی هر چه دقیق‌تر تأمین کنندگان با در نظر گرفتن معیارهای شناسایی شده، از رویکرد تحلیل پوششی داده های دو سطحی بهره گرفته شده است که بر اساس آن 12 تأمین کننده فرضی با توجه به معیارهای ریسک در دو سطح به صورت سلسله مراتبی رتبه بندی شده اند. مزیت استفاده از روش تحلیل پوششی داده های دوسطحی آن است که وزن زیر شاخص های گروه های اصلی ریسک هم مستقیماً در صورت مسئله منظور شده و علاوه بر افزایش دقت در محاسبات از حذف این زیرشاخص ها نیز جلوگیری به عمل می آورد.
مهدی کرباسیان، علی مظاهری، سید مجتبی سجادی، هادی شیرویه زاد، سعید عابدی،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

امروزه سیر تحولات پرشتاب جهانی، سازمان‌ها را بر آن داشته تا برای غلبه بر شرایط نامطمئن پیرامون خود به تحقیق در مدیریت زنجیره تأمین بپردازند، زیرا تمامی فعالیت‌های سازمان را به منظور تولید محصولات و ارائه خدمات مورد نیاز مشتریان تحت تأثیر قرار می‌دهد به گونه‌ای که تأمین‌کنندگان بایستی قطعات و مواد را با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید نمایند و تولیدکنندگان و توزیع کنندگان محصولات نیز باید رابطه نزدیکی با سیاست‌های توسعه بازار داشته باشند. در این مقاله بهینه‌سازی و ارتقای زنجیره تأمین متشکل از چند تأمین‌کننده، چند تولیدکننده، چند مرکز توزیع، و چندین مرکز مشتری در حالت چند دوره‌ای و با وجود چند محصول و چند سناریو درنظر گرفته شده است. فرمول‌بندی مسئله مدل‌های ارائه شده در گذشته را توسعه می‌دهد تا بسیاری از ویژگی‌های دیگر زنجیره تأمین به‌منظور ارائه مدلی واقع‌ بینانه‌تر را دربرگیرد، به همین منظور برنامه‌ریزی تولید یکپارچه تحت شرایط عدم قطعیت درنظر گرفته شده و یک مدل تصادفی دو مرحله‌ای ایجاد شده است. در ادامه یک مدل تصادفی چند هدفه معرفی می‌شود که از مقیاس شش سیگما به‌منظور حداقل‌سازی عیوب مواد اولیه استفاده می‌شود، همچنین با استفاده از کمینه‌سازی کمبودها و بیشینه‌سازی حداقل میزان ارضای تقاضا، مدل سعی در ایجاد رضایت برای مشتری دارد، ازسوی دیگر توانایی درنظر گرفتن و مهارکردن ریسک مالی مربوط به گزینه‌های مختلف طراحی، در مدل ایجاد شده است و درنهایت هدف مسئله یعنی بررسی عملکرد زنجیره تأمین، بادرنظر گرفتن سود در سرتاسر دوره‌های زمانی و در سناریوهای گوناگون ارزیابی شده است، نتیجه کار یک مجموعه جواب بهینه پارتو است که می‌تواند در تصمیم‌گیری به‌کار گرفته شود.
محمد امیرخان، احمد نورنگ، رضا توکلی مقدم،
جلد 25، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

مسأله طراحی شبکه در زنجیره تأمین با توجه به شرایط تجاری و محیطی، توجه بسیاری از پژوهشگران را در سال‌های اخیر به خود جلب کرده است. از طرفی دیگر، عدم قطعیت‌های موجود در این شبکه‌ها، بسیاری از محققین را بر آن داشته است که با توسعه رویکردهای تصمیم-گیری مناسب، این عدم قطعیت‌ها را شناسایی کرده و آن‌ها را در مدل‌های خود لحاظ نمایند. در این مقاله با استفاده از تئوری مجموعه‌های فازی، یک مدل برنامه‌ریزی خطی عدد صحیح مختلط دو هدفه برای شبکه تأمین مواد اولیه یک مجتمع صنایع غذایی ارایه شده است. با توجه به مطالعه موردی مورد نظر، علاوه بر لحاظ کردن عامل هزینه، دو عامل مهم و اثرگذار کیفیت و زمان نیز در مدل لحاظ شده است. در این مدل، هم محدودیت‌ها و هم پارامترهای مسأله از نوع فازی در نظر گرفته شده است. برای حل مدل مذکور، از یک رویکرد فازی دو مرحله‌ای استفاده شده است. در خاتمه، نتایج حاصل از حل مدل ارایه شده است.
محمد رضا رزازی، مهسا بانک توکلی،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

انتخاب بهترین مجموعه ممکن تأمین­کنندگان برای یک زنجیره تأمین – سیستمی هماهنگ از تأمین‌کنندگان، تولید‌کنندگان، ترابران، خرده­فروشان و مشتریان- تأثیر چشمگیری بر سودآوری و موفقیت کل زنجیره تأمین دارد. به همین دلیل، بهینه ساختن کلیه فرایندهای تجاری و استفاده از راهکارهای سودمند­تر جهت صرفه­جویی در هزینه­ها مطلوب می­باشد. این مقاله بر روی فعالیت انتخاب تامین کنندگان در یک زنجیره تامین تمرکز دارد. بنابراین فرض می کنیم زنجیره تامین از دو لایه خریدار و تامین کنندگان تشکیل شده است به گونه ای که خریدار در هر زیر دوره زمانی تعدادی از تامین کنندگان را برای تامین اقلام مورد نیازاش براساس معیارهای قیمت، هزینه تراکنش و هزینه نگهداری در انبار انتخاب می نماید. این پژوهش به ارائه یک الگوریتم جدید جهت انتخاب بهترین مجموعه تامین کنندگان در هر زیر-دوره می­پردازد. این الگوریتم حداکثر زمان مدنظر خریدار در هر زیر-دوره زمانی و خطای مورد قبول خریدار را به عنوان ورودی دریافت می کند و پاسخ خریدار را در متوسط مدت زمان نزدیک حداکثر زمان مدنظر خریدار با خطای کمتر از خطای مورد قبول بر می گرداند. پاسخ خریدار عبارت از اینست که به کدام تامین کننده چه نوع قلمی و به چه تعداد سفارش دهد و حتی ممکن است تعدادی از اقلام مورد نیاز در زیر-دوره‌های آتی را در زیر-دوره جاری تامین شود و در انبار نگهداری شوند. در هر زیر-دوره تغییراتی در محیط ایجاد می شود بنابراین مدل تصمیم گیری [1] در این پژوهش تغییرات احتمالی محیط را در نظر گرفته و هزینه­های ناشی از انتخاب را بشدت کاهش می­دهد . این مدل بر پایه تکنیک­های خوشه­بندی داده­ها استوار است. برخلاف سایر مدل­های انتخاب، که از ابتدا به اجرای مجدد الگوریتم خود در هر زیر-دوره انتخاب، بر روی کل محیط می­پردازند؛ این مدل تنها تغییرات صورت گرفته در محیط را در نظر گرفته و با اعمال این تغییرات، بهترین مجموعه جدید را برای زیر-دوره کنونی پیدا می­نماید. بنابراین با حذف محاسبه مجدد عناصر تغییر نیافته محیط، هزینه­های انتخاب به طرز چشمگیری کاهش می­یابند. ارزیابی­های عددی نیز، کاربرد عملی این الگوریتم را تأیید می نماید.

  [1] مدل تصمیم گیری همان مدل تصمیم گیری در [1] است.


علی کریمی، کامران یکانگی، رامین صادقیان،
جلد 25، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

در این مقاله ارزیابی عملکرد تأمین‌کنندگان بر مبنای محاسبه کارایی‌های‌شان انجام می‌شود. محیط ارزیابی همیشه قطعی نبوده و امکان عدم قطعیت در مقادیر شاخص‌های ارزیابی وجود دارد که در این صورت روش‌های قطعی قابل استفاده و مناسب نخواهد بود. مدل‌های مختلفی از جمله احتمالی، آماری و فازی برای برخورد با عدم قطعیت وجود دارند. در این تحقیق با استفاده از ترکیب مدل تحلیل پوششی داده‌ها و تئوری مجموعه‌های ناهموار روش جدیدی برای ارزیابی تأمین‌کنندگان در وضعیت غیرقطعی ارایه می‌شود. در تئوری مجموعه‌های ناهموار از مفهوم تقریب برای عدم قطعیت استفاده ‌می‌شود و برخلاف تئوری فازی در آن نیازی به تخصیص درجه عضویت نیست. برای مدل‌سازی شاخص‌های ارزیابی به صورت متغیرهای ناهموار، مدل تحلیل پوششی ناهموار استفاده می‌گردد. سپس با استفاده از مفهوم برش ناهموار، متغیرها به بازه‌ تبدیل می‌شود و مدل تحلیل پوششی داده‌های ناهموار به مدل تحلیل پوششی داده‌های بازه‌ای تبدیل می‌گردد. سپس با حل مدل بازه‌ای مقادیر کارایی هر یک از تأمین‌کنندگان به صورت یک بازه مشخص می‌شود و در مرحله آخر با استفاده از روش هرویچ و در یک سطح اطمینان دلخواه، بازه‌های کارایی رتبه‌بندی می‌گردد. روش پیشنهادی در گروه صنعتی ایران ترانسفو پیاده‌سازی می‌شود.


مهندس سید محمد عرب زاد، دکتر جعفر رزمی، دکتر رضا توکلی مقدم، مهندس مظاهر قربانی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

در دهه گذشته تغییرات بسیار زیادی در حوزه مدیریت تأمین کنندگان در دنیای کسب و کار اتفاق افتاده است و وابستگی شرکت ها به تأمین کنندگان بیشتر از گذشته شده است. در این میان، شرکت ها با تعداد زیادی از اقلام خرید و تأمین کنندگان بالقوه مواجه هستند. همچنین با توجه به تنوع اقلام مورد نیاز، سیاست های یکسان تصمیم گیری در مورد تأمین اقلام مختلف منطقی به نظر نمی رسد. نیاز به سیاست های متفاوت بیان می کند که نوعی از دسته بندی اقلام خرید و تأمین کنندگان مورد نیاز است. در این پژوهش، براساس مدل کرالجیک و با طراحی یک مدل شبکه عصبی اقلام خرید به اقلام استراتژیک، اهرمی، گلوگاهی و عادی دسته بندی می شوند. هدف از این دسته بندی، تفاوت قائل شدن میان اقلام خرید جهت تخصیص سفارشات است. از سوی دیگر، تأمین کنندگان بر اساس عملکردشان توسط یک مدل شبکه عصبی به سه گروه مطلوب، متوسط و نامطلوب طبقه بندی می شوند. در مرحله سوم، تأمین کنندگان جهت تأمین اقلام دسته های مختلف ارزیابی و رتبه بندی می شوند. کارایی روش پیشنهادی با ارائه یک مثال عددی بررسی می شود. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان می دهد که رتبه بندی تأمین کنندگان و تخصیص سفارشات خرید با درنظر گرفتن ماهیت اقلام خرید توانمندی بیشتری جهت مدیریت اقلام خرید و تأمین کنندگان ایجاد خواهد نمود.


دانشجو علی نعیمی صدیق، دانشیار سید کمال چهارسوقی، استاد عیسی نخعی کمال آبادی،
جلد 26، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

زنجیره تأمین فروشنده – خریدار دارای ساختار چندوجهی است که بر یکپارچه‌سازی کلیه عوامل متمرکز می‌گردد که شامل تولید و فروش محصولات نهایی به مشتریان است. در این تحقیق، مدل‌های مختلف زنجیره تأمین فروشنده – خریدار بررسی می‌شود که در آن علاوه بر رقابت، همکاری نیز در نظر گرفته می‌شود. ما در این مقاله تقاضای هر محصول را تابعی از قیمت و هزینه تبلیغات آن محصول فرض کردیم، به‌طوری که با افزایش قیمت، تقاضا کاهش می‌یابد و با افزایش هزینه تبلیغات، تقاضا افزایش می‌یابد. مدل‌های ارائه‌شده روابط بین خریدار و فروشنده را در دو حالت بازی‌های بدون همکاری و بازی‌های با همکاری در نظر می‌گیرند. در حالت بازی‌های بدون همکاری دو حالت در نظر گرفته شده‌است که در حالت اول فروشنده از قدرت بیشتری برخوردار است و به‌عنوان رهبر فعالیت می‌کند (استکلبرگ فروشنده) و در حالت دوم خریدار به‌عنوان رهبر فعالیت می‌کند (استکلبرگ خریدار). جواب‌های کارای پارتو نیز برای مدل بازی با همکاری برای نشان‌دادن پایداری همکاری ارائه گردیده‌است. در پایان تعدادی مثال نیز برای مقایسه بین مدل‌های با همکاری و بدون همکاری ارائه شده‌است


آقای رضا توکلی مقدم، خانم بهناز جعفرمزده، آقای صابر ملا علیزاده زواردهی،
جلد 26، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

در این مقاله، یک شبکه خرید – تولید - توزیع یکپارچه برای یک زنجیره تأمین سبز چهار سطحی طراحی می شود که در آن ضمن کمینه کردن هزینه کل سیستم که در برگیرنده: هزینه خرید و ارسال مواد اولیه از تأمین کنندگان به تولیدکنندگان، هزینه ناشی از سرمایه گذاریهای زیست محیطی در مراکز تولید، هزینه تولید محصول نهایی و هزینه های توزیع و ارسال محصول از تولیدکنندگان به مراکز توزیع و فروش میباشد. با توجه به ظرفیت و امکانات موجود، بیشترین سطح سرویس دهی و خدمات رسانی به مشتریان ارائه می گردد که با حداقل ساختن کل تأخیرها در تحویل کالاها به مشتریان این مهم محقق می شود. بعلاوه در نظر است تا میزان کل دی-اکسیدکربن منتشر شده در اثر تولید و توزیع محصول در کل زنجیره را، برای کنترل اثرات مخرب زیست محیطی زنجیره تأمین، به حداقل ممکن برسد. پس از ارائه مدل ریاضی توسعه یافته برای مسأله، یک الگوریتم فراابتکاری جدید بر اساس جستجوی گرانشی چندهدفه (MOGSA) با دو نحوه نمایش متمایز برای جواب های مسأله، برای یافتن مجموعه جواب های بهینه پارتو ارائه و برای تعدادی مسأله نمونه تصادفی در ابعاد مختلف حل و مقایسه می شود.


محمدباقر فخرزاد، علی صدری،
جلد 26، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

در سالهای اخیر رقابت از بین اعضاء زنجیره تأمین فراتر رفته و به رقابت بین زنجیره‌ها بدل شده است. مطالعه تصمیم‌گیری در زمینه برونسپاری بین دو زنجیره تأمین رقیب همچنان در ادبیات مغفول مانده است. از طرفی به دلیل پیچیدگیهای تحلیل، به رقابت چند بعدی یعنی در نظر گرفتن بیش از دو بعد رقابت به صورت درونزا، نیز در ادبیات پرداخته نشده است. در این مقاله، به صورت یکپارچه، مسأله رقابت سه بعدی و تصمیم‌گیری در زمینه برونسپاری در دو زنجیره تأمین در نظر گرفته می‌شود. در این راستا، دو زنجیره تأمین رقیب در نظر گرفته می‌شوند بطوریکه با ارائه یک محصول همگن برای کسب سهمی از بازار به رقابت می‌پردازند. هر زنجیره تأمین از نظر سه بعد قیمت، کیفیت و سطح خدمت تحت فشار رقابتی می‌باشند. از طرفی یکی از زنجیره‌ها با مسأله برونسپاری نهاده مواجه است که بر اساس رفتار رقیب علاوه بر سه بعد مذکور در مورد نرخ برونسپاری نیز تصمیم‌گیری می‌نماید. برای تحلیل رفتار رقابتی دو زنجیره تأمین و یافتن تعادل نش بازی، یک مدل چهار مرحله‌ای ارائه می‌شود، بطوریکه بر اساس آن سطح کیفیت تعادلی، نرخ برونسپاری تعادلی، سطح خدمت تعادلی و قیمت تعادلی هر زنجیره تعیین می‌شود. در پایان برای تحلیل حساسیت جوابهای تعادلی نسبت برخی پارامترهای مدل، مثالهای عددی ارائه می‌شود.


خانم شیوا ذکائی، دکتر آرمین جبارزاده، دکتر سید جعفر سجادی،
جلد 26، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

این مقاله به ارائه یک مدل طراحی شبکه زنجیره تأمین امداد رسانی سه سطحی شامل تأمین کنندگان، مراکز توزیع امداد و نقاط آسیب دیده (نقاط تقاضا) در شرایط عدم قطعیت پرداخته است. جهت لحاظ نمودن عدم قطعیت موجود در پارامترهای تقاضا، تأمین و مولفه های هزینه ای مسئله، از رویکرد بهینه سازی استوار داده های بازه ای استفاده شده است. مدل استوار ارائه شده قادر است تا با هدف کمینه نمودن مجموع هزینه های زنجیره تأمین، به صورت همزمان تصمیمات بهینه مکان یابی و تخصیص محصولات امدادی در زنجیره تأمین را تعیین نماید. در نهایت، با بهره گیری از داده های حاصل از مطالعه موردی وقوع زلزله در مناطق زلزله‌خیر شمال و جنوب البرز مرکزی، مدل ارائه شده مورد آزمون قرار گرفته و کاربرد پذیری آن در شرایط واقعی نشان داده شده است.


امیرحسین نوبیل، دکتر ابوالفضل کاظمی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

در این مقاله، یک مدل ریاضی برای تصمیمات برنامه‌ریزی تولید- توزیع یکپارچه در شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته چهار سطحی شامل کارخانه‌ها، انبارها، مناطق مشتریان و مراکز جمع‌آوری ارایه شده است. در این زنجیره تأمین حلقه بسته، کالاها توسط کارخانه‌ها تولید و بدست مشتریان می‌رسند. سپس، مراکز جمع‌آوری کالاهای مصرف شده‌‌ی مشتریان را جمع کرده و به کارخانه‌ها برای بازیافت و تولید مجدد باز می‌گرداند. مدل ارایه شده یک مسئله برنامه‌ریزی خطی با دو تابع هدف نامعین شامل کل هزینه‌ها و کل زمان ارسال در شبکه و برای چندین دوره زمانی است. هزینه‌های تولید، بازیافت، نگهداری و حمل و نقل جزء هزینه‌های مدل و زمان تولید، بازیافت و حمل و نقل جزء زمان‌های مدل محسوب می‌شوند. در نهایت مدل پیشنهادی با استفاده از ترکیب برنامه‌ریزی خطی و روش فازی حل شده است.


دکتر فریماه مخاطب رفیعی، مهندس فرانک امتحانی،
جلد 27، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

در این مقاله یک مسأله انتخاب تأمین‌کننده چندمحصولی را در یک زنجیره تأمین سه سطحی شامل چندین تأمین‌کننده مواد خام، یک تولیدکننده و یک خرده‌فروش مورد بررسی قرار داده‌ایم. فرض می‌شود موادخامی که از تأمین‌کننده خریداری می‌شوند بلافاصله به دست تولیدکننده می‌رسند. این مواد خام برای تولید محصولات مختلف استفاده شده و در هر دوره زمانی مواد خام به محصولات تمام شده در همان دوره تبدیل می‌شوند و در نهایت به دست خرده‌فروش می‌رسند. هدف این مدل علاوه بر انتخاب تأمین‌کننده مناسب و تعیین مقدار سفارش به هر تأمین‌کننده، یکپارچه‌سازی تصمیمات موجودی در کل زنجیره تأمین می‌باشد. یک مدل ریاضی برای این مسأله ارائه شده و در آن محدودیت‌های ظرفیت تأمین‌کنندگان و محدودیت مقدار سفارش به هر تأمین‌کننده برای هر ماده خام نیز در نظر گرفته شده‌است. برای حل مدل از الگوریتم ژنتیک استفاده شده‌است. همچنین برای ارزیابی الگوریتم ژنتیک، مدل توسط نرم‌افزار GAMS نیز حل شده‌است. مقایسه حاصل از دو روش حل بیانگر کاهش چشمگیری در زمان حل مسائل توسط الگوریتم ژنتیک و همچنین ارائه جوابهایی نزدیک به بهینه و با درصد اختلاف کمی نسبت به GAMS می‌باشد. بنابراین می‌توان اظهار داشت که الگوریتم ژنتیک ارائه شده یک روش حل مناسب برای مدل مذکور می‌باشد.


دکتر یحیی زارع مهرجردی، محمد صابر فلاح نژاد، امیرحسین ناجی مقدم،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

چکیده : پیشرفت‌های صنعت خودروسازی، شرایط رقابتی را برای شرکت‌های خودروساز فراهم کرده است، لذا رقابتی-تر شدن بازارها، فروپاشی مرزهای تجاری، جهانی شدن اقتصاد و در نهایت افزایش سطح توقعات و الزامات مشتریان، موجب افزایش توجه به تکنولوژی‌های نوین گردید. شناسه‌فرکانس‌رادیویی یک تکنولوژی رو به رشد در سطح دنیا است که هرروزه کاربردهای جدیدی از آن در فرایندهای مختلف از جمله زنجیره تأمین، تعریف‌شده و بکار گرفته می‌شود. استفاده از تکنولوژی شناسه-فرکانس‌رادیویی با اتوماسیون فرایندهای کاری(هوش تجاری) در مدیریت زنجیره تأمین، هزینه فعالیت‌های دستی را کاهش می‌دهد و باعث افزایش سرعت انجام فرایندها می‌گردد و با حذف دخالت انسان در ورود اطلاعات، خطا را کاهش و دقت اطلاعات جمع‌آوری شده را افزایش می‌دهد. فناوری شناسه‌فرکانس‌رادیویی، امکان کنترل فرایندهای غیرقابل رؤیت و نیز ویرایش اطلاعات برچسب‌ها را در اختیار ما می‌گذارد که برای نشان دادن این موضوع از شبیه‌سازی استفاده شد تا در ابتدا برچسب‌هایی برای ثبت اطلاعات اولیه به قطعات اضافه شود و در واحد خدمات این اطلاعات با اضافه شدن نوع تعمیرات ویرایش می‌شود ودر نهایت پس از خروج از واحد خدماتی، تمامی داده‌ها برای تجزیه و تحلیل و تصمیم‌گیری در سیستم هوش تجاری ذخیره می‌شود. این پژوهش می خواهد راهی مناسب‌تر برای شناسایی تأمین‌کنندگان برتر و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها مشخص نماید تا شرکت های خودروساز بتوانند با یک انتخاب و رتبه‌بندی درست از بین تأمین‌کنندگان موجود، قطعات مورد نیاز را فراهم نمایند همچنین عملکرد نمایندگی‌ها بر اساس آمار دقیق مراجعه‌کننده‌ها و نوع تعمیرات می‌تواند روی تصمیم‌گیری‌های خودروساز بسیار مؤثر باشد. شبیه‌سازی شناسه‌فرکانس‌رادیویی و هوش‌تجاری در این پژوهش نشان داد که اگر تصمیمات هوش تجاری با استفاده از داده‌های دقیق به سرعت اجرا شود، در خدمت‌دهی به مشتریان 62 درصد بهبود ایجاد می‌شود که این بهبود نتیجه تعیین اولویت تأمین‌کننده‌ها و تغییرات واحد خدماتی است تا در نهایت به موجب مقایسه آمار خرابی قطعه‌سازان، کیفیت قطعات بالا برود و به طبع آن کارکرد خودروها نیز افزایش ‌یابد.


آقای ساموئل یوسفی، دکتر مصطفی جهانگشای رضائی، آقای مجید باقری،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف مدیریت زنجیره‌تأمین دست‌یابی به کارایی و اثربخشی هزینه در سراسر سیستم است. از سوی دیگر، با حداکثر‌سازی پراکندگی تسهیلات مطلوب نظیر مراکز توزیع، می توان منجر به پوشش‌دهی مناسب تقاضا‌ی مناطق مختلف شود. به عبارت دیگر توزیع کننده ها به عنوان یکی از بخشهای مهم زنجیره تامین، به تولید کننده‌ها کمک می کند تا نیاز های مشتریان را پوشش دهند. پس با انتخاب کاراترین مراکز کاندیدای توزیع و بهینه سازی هزینه ها، می‌توان به اهداف ذکر شده دست یافت. در این مقاله، مدلی ترکیبی برای استقرار مراکز توزیع و تخصیص کالا، ارائه می‌شود. مدل مذکور از ترکیب مدل تجمیع همزمان تحلیل پوششی داده‌ها و مکانیابی-‌موجودی با در نظر گرفتن اصل پراکندگی است. مدل چند هدفه ارائه شده در این مقاله شامل اهداف کمینه‌سازی هزینه‌های موجودی، حداکثرسازی همزمان کارایی و پوشش‌دهی تقاضا و تعیین مکان مراکز توزیع در یک زنجیره‌تأمین دو سطحی تولید کننده-مراکز توزیع می باشد. حل مدل برنامه‌ریزی غیرخطی عدد صحیح ارائه شده، با سادهسازی توسط تغییرمتغیر و سپس یکپارچه‌سازی اهداف با استفاده از روش معیار‌جامع انجام شده است. در نهایت با یک مثال عددی، کاربردی بودن مدل نشان داده شده است.


دکتر محبوبه هنرور، علیرضا دوزنده،
جلد 27، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

اهمیت بازگشت کالاهای استفاده شده و به کارگیری آن‌ها برای تولید مجدد محصول، در سال‌های اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله، یک سیستم چند سطحی موجودی حلقه بسته در نظر گرفته شده است. زنجیره تأمین مد نظر چند سطحی و شامل یک تولیدکننده، چندین خرده فروش و یک جمع‌آوری کننده می‌باشد. فاسد شدن کالا در همه قسمت‌های زنجیره رخ می‌دهد و متناسب با زمان در نظر گرفته شده است. در مدل پیشنهادی نرخ تقاضا و فسادپذیری قطعی فرض شده و کمبود مجاز نمی‌باشد. هدف این مطالعه تعیین مقادیر اندازه سفارش، زمان بازپرسازی و طول سیکل می‌باشد، به گونه‌ای که هزینه کل زنجیره حداقل گردد. به منظور حل مدل و یافتن حداقل هزینه، الگوریتم جستجوی طلایی توسعه داده شده است و با ارائه یک مثال عددی و انجام تحلیل حساسیت روی پارامترهای مختلف مدل، نتایج به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت. نتایج نشان می‌دهد که حساسیت تابع هزینه نسبت به پارامترهای قیمت مواد خام، قیمت خرید مواد بازگشتی و نرخ فاسد شدن بسیار زیاد بوده و تخمین آن‌ها باید با دقت بیشتری انجام شود.


نگین جمیلی، دکتر محمد رنجبر،
جلد 27، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

با توجه به اهمیت روز افزون مدیریت زنجیره تأمین در راستای دستیابی به عملکرد بهینه سیستم، در این مقاله زمانبندی یکپارچه تولید و توزیع در یک زنجیره تأمین مورد مطالعه قرار گرفته است.در مسأله ی مطرح شده، تولیدکننده ای با محیط تک ماشینی سفارشهای چندین مشتری را تولید می کند.این سفارش ها پس از آماده سازی جهت ارسال به مشتری دسته بندی شده و محتویات هر دسته، برای تعیین ترتیب تحویل به مشتریان مربوطه مسیریابی می گردند. هدف از این مسأله حداکثرسازی سطح خدمت دهی به مشتریان و کاهش هزینه های حمل و نقل شرکت می باشد. به دلیل زمان بر بودن حل مدل خطی ارائه شده برای نمونه های بزرگ این مسأله، روش های حل ابتکاری از جمله الگوریتم حریصانه، روش های جستجوی محلی و همچنین روش جستجوی ممنوعه به عنوان روش فراابتکاری ارائه شده است.در پایان با مقایسه این روش ها، این نتیجه حاصل می شود که الگوریتم جستجوی ممنوعه بیشترین کارایی را دارا می باشد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق