جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای Clustering

، ،
جلد 21، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

خوشه­بندی ظرفیت­دار یکی از مسائلی است که از کاربرد گسترده‌ای در داده کاوی برخوردار است. این مساله به دنبال افراز یک مجموعه n تایی از عناصر به p خوشه ظرفیت­دار است به طوری که تمامی اعضای یک خوشه به نقطه­ای که به عنوان مرکز ثقل آن خوشه تعیین می­شود، تخصیص یابند. هدف از این مساله کمینه کردن عدم تشابه تمامی نقاط یک خوشه از مرکز ثقل خوشه با رعایت محدودیت ظرفیت در هر خوشه است، به طوری که هر عنصر تنها به یک خوشه تخصیص یابد. در این مقاله دو روش حل متفاوت جهت حل مساله خوشه‏بندی ظرفیت‏دار ارائه شده است. روش نخست یک روش حل فرا ابتکاری مبتنی بر شبیه‏سازی تبریدی است که در سازوکار جستجوی جواب از ساختارهای مختلف همسایگی استفاده می­کند. روش دوم مبتنی بر الگوریتم ژنتیک است که در آن از یک رویه ابتکاری جستجوی محلی استفاده شده است. روش­های ارائه شده با استفاده از مسائل نمونه­ای مختلف مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج محاسباتی حاکی از کارایی و توانمندی روش­های حل پیشنهادی است


، ، ،
جلد 22، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

 

  جهانی شدن،

  سازمان جهانی تجارت ( WTO ) ، صنعت ماشین­سازی،

  اولویت­بندی، Topsis ،

  فرآیند تحلیل سلسله­مراتبی ( AHP )، خوشه­بندی

 

پیوستن به سازمان جهانی تجارت ( WTO ) مهم­ترین بعد جهانی شدن است و باعث ایجاد تجارت آزاد می­شود. تجارت آزاد در کنار تقویت زمینه­های اقتصادی امکان تعطیلی صنایع و بیکاری گسترده را در بر دارد. بنابراین اصلی­ترین راهبرد کشورها حمایت از اولویت­های اقتصادی در مذاکرات پیوستن به WTO است. ایران در سال 2005 عضو WTO شده و در حال تعیین رژیم تجاری و برنامه­های عملیاتی بر مبنای اولویت­های اقتصادی و صنعتی است. اولویت­های صنعتی بر اساس صنایع راهبردی تعیین می­شوند که صنایع ماشین­سازی با بالاترین ارزش افزوده در میان آنها نقشی اساسی دارند. مهم­ترین انگیزه و نوآوری این پژوهش، تعیین اولویت­های صنایع ماشین­سازی است. تعیین اولویت­های یک صنعت تاکنون بر مبنای معیارهای تجاری و از طریق مدل مزیت رقابتی پورتر صورت گرفته است. نوآوری این پژوهش اولویت­بندی با شاخص­های اقتصادی، اجتماعی، نیروی انسانی و زیست­محیطی است که جامع بودن آن نسبت مدل­های قبلی (مثل مدل پورتر) مزیت دارد. این پژوهش با مرور مطالعات موجود، برای اولین بار اولویت­بندی با هدف پیوستن به WTO را انجام داده که با نظر خبرگان و با دو روش Topsis و AHP اجرا شده است. نتایج نهایی مقایسه شده و چهار خوشه تولیدی پیشرو، توسعه­ای، قابل بررسی و ضعیف به دست آمده­اند که مبنای برنامه پیوستن به WTO و اولویت­بندی سایر صنایع راهبردی را فراهم خواهند کرد. .


Shahab Mosayebian ، Abbas Keramati ، Vahid Khatibi ،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

امروزه به دلیل گستردگی رقابت در دنیای تجارت الکترونیکی، روشهای مؤثر در جذب مشتریان از اهمیّت ویژه­ای برخوردار شده­اند. یکی از این روشها، بکارگیری سیستمهای پیشنهادگر در وبگاه­های تجاری است تا بدین­ترتیب امکان استخراج علایق مشتریان و پیشنهاد مناسب­ترین محصولات به آنها میسّر گردد. در این مقاله، مدل جدیدی برای سیستمهای پیشنهادگر ارایه شده است که به کمک آن می­توان بخش­بندی بازار و مشتری را به شیوه کارآمدتری انجام داده و در نتیجه پیشنهادات بهتری به مشتری ارایه داد. بدین­منظور از روشهای داده­کاوی همچون خوشه­بندی و قواعد انجمنی استفاده شده است، به­طوریکه در فاز اول خوشه­بندی مشتریان بر اساس مشخصه­های جمعیّت­شناختی سن، جنسیّت، شغل و تحصیلات انجام شده است که در آن تعداد خوشه­ها با استفاده از الگوریتم نقشه خودسازمانده (SOM) مشخص شده و سپس خوشه­ها با الگوریتم K میانگین (K-Means) ایجاد گردیده­اند. در فاز دوم با استفاده از قواعد انجمنی در هر خوشه، نقشه­ای معتبر انتخاب شده و بر اساس آن به مشتریان آن خوشه، پیشنهادات مناسب گوناگونی ارائه شده است. برای بررسی کارایی مدل پیشنهادی، از آن در تحلیل داده­های یک وبگاه تجاری ایرانی برای پیشنهاددهی به مشتریان استفاده گردیده است که نتایج مناسبی از خوشه­بندی و ارایه پیشنهادات حاصل شد.


Masood Yaghini، Roya Soltanian، Javad Noori،
جلد 23، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

مساله خوشه بندی به منظور کمینه کردن مجموع مجذور انحراف، یک مساله غیر خطی و غیر محدب بوده و دارای تعداد زیادی نقاط بهینه محلی است. هدف از این مقاله، ارائه روشی ترکیبی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و K-Means برای خروج از نقاط بهینه محلی است.استفاده از الگوریتم ژنتیک برای خروج از نقاط بهینه محلی، توسط محققین بسیاری انجام شده است. در این مقاله روش های جدیدی برای عملگرهای بازترکیبی و جهش ارائه شده است. منطق روش های پیشنهادی بر این امر استوار است که اگر عملگرهای تغییر به جای آنکه بطور تصادفی در کل فضای جواب اعمال گردند، در یک منطقه محدود از پیش تعریف شده، انجام شوند، به جواب های بهتری دست خواهیم یافت. برای ارزیابی الگوریتم پیشنهادی، از سه نوع عملگر جهش و پنج نوع عملگر بازترکیبی بر روی مجموعه داده­های استاندارد استفاده شده است. مقایسه نتایج بدست آمده با سایر روش ها، به ازای Kهای متفاوت، نشان می­دهد می­توان با استفاده از عملگر بازترکیبی ساده یک نقطه ای و عملگر جهش ارائه شده در این مقاله با نام "عملگر جهش منطقه ای خوشه ای"، به جواب های بهتری دست یافت.


، ،
جلد 23، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

مساله خوشه بندی به منظور کمینه کردن مجموع مجذور انحراف، یک مساله غیر خطی و غیر محدب بوده و دارای تعداد زیادی نقاط بهینه محلی است. در مسائل خوشه­بندی در دنیای واقعی، اغلب با مجموعه داده­هایی مواجهیم که از ترکیبی از مقادیر عددی و دسته­ای تشکیل شده­اند. در حالیکه اغلب روشهای خوشه­بندی موجود تنها بر روی داده­های عددی از کارایی مناسبی برخوردارند و قابلیت استفاده بر روی داده­های مختلط را ندارند. از سوی دیگر، بیشتر روشهای سنتی، تعداد خوشه­ها را به عنوان ورودی از کاربر طلب می­کنند. در حالیکه در بیشتر موارد تعداد خوشه­ها برای کاربر مقداری نامعلوم است و حدس زدن مقدار آن نیز به خصوص در مورد مجموعه داده­های بزرگ کاری مشکل و حتی غیرممکن است. در این مقاله قصد داریم تا با بهره­گیری از روشی دقیق­تر جهت اندازه­گیری فاصله میان مقادیر دسته­ای،  روش جدیدی را برای خوشه­بندی داده­های مختلط ارائه نماییم که نیازی به تعیین تعداد خوشه­ها به عنوان ورودی الگوریتم نداشته و  قادر است همزمان با خوشه­بندی داده ها، مقدار بهینه برای تعداد خوشه­ها را محاسبه نماید. در روش پیشنهادی معکوس شاخص Davies-Bouldin به عنوان تابع برازش در نظر گرفته شده و به منظور جستجوی فضای جواب از الگوریتم ژنتیک استفاده می­شود. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم از دو گروه از داده های استاندارد و شبیه­سازی شده استفاده شده است. نتایج بدست آمده، عملکرد بسیار بالای الگوریتم پیشنهادی را نشان می­دهد



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه بین المللی مهندسی صنایع و مدیریت تولید می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق