دکتر مریم چرخچیان، دکتر مهیار عارفی،
دوره 6، شماره 8 - ( 2-1393 )
چکیده
ضرورت توجه به فضاهای عمومی شهری و اهمیت آن در زندگی روزمره شهروندان مقوله ای ست که بارها و بارها در مطالعات گوناگون مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است. وجود چنین فضاهایی در عرصه شهرها و تضمین موفقیت آن ها در پاسخگویی به زندگی جمعی شهروندان، زمینه ساز دستیابی به اهداف عدالت شهری می باشد. با این نگاه، تحقیق حاضر با توجه به اهمیت تئوری لینچ در مورد دستیابی به طراحی شهرهایی مطلوب در رابطه با نیاز شهروندان و طرح مقوله کارایی و عدالت به عنوان دو فرامعیار، به بررسی معیارهای مذکور در یکی از فضاهای شهری مهم در شهر تهران براساس مشاهده مستقیم می پردازد که محور خیابان آزادی می باشد. با توجه به وسعت و کیفیات متنوع این فضا، محور مذکور به چهار بخش متفاوت تقسیم گردید و نتایج نیز به صورت کلی و به تفکیک بخش های چهارگانه ارائه گردیده است. تحلیل نتایج حاصل از مشاهدات نشان می دهد که عامل معنا بیش ترین میزان و کارایی فضا از کمترین میزان برخوردار است که با توجه به تعاریف هر یک از معیارهای مذکور، نشان دهنده ضعف فضا به لحاظ رضایتمندی و مناسب بودن و حداقل تضاد میان سایر ابعاد در فضا می باشد. این عوامل حاکی از آن است که گرچه فضا توانسته به لحاظ معنا، عدالت و دسترسی تا حدودی پاسخگو باشد ولی مدیریت شهری در به حداقل رساندن تضاد سواره و پیاده و حمایت از زندگی پیاده در آن موفق نبوده است.