دانشگاه مازندران
چکیده: (4247 مشاهده)
در معماری مساجد ایرانی– اسلامی علاوه بر جهات جغرافیایی مؤثر در اقلیم، جهت قبله (جهت معنوی) نیز بر معماری تأثیرگذار است. جهت واحد میشود و تمام هستههای فضایی را به نظمی برگرد محور خود فرا میخواند. معماری مساجد باید تسهیلکننده و تشدیدکننده عروج از نازلترین مرتبه هستی به عالیترین مراتب آن باشد. آنچه امروزه جای خالی آن در معماری مساجد معاصر آشکارا دیده میشود، فقدان ایجاد معنویت در فضا به کمک جهت قبله میباشد. هدف تحقیق، بررسی مفاهیم محور قبله و تبیین آن در سبکهای مختلف معماری ایرانی- اسلامی است تا بتواند با تفکیک ارزشگذاری محتوایی و کالبدی دورههای تاریخی، راهی برای بهرهگیری صحیح از این الگوها در مساجد معاصر معرفی کند. بنابراین این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی صورت گرفته است. همچنین با استفاده از الگوی جریان مواد و نمودار رابطه فعالیتها در 18 نمونه از مساجد سبکهای معماری ایرانی- اسلامی، الگوی مسیر حرکت انسان از ورودی تا محراب و همچنین درجه نزدیکی هر فضا نسبت به فضای دیگر در این مسیر حرکتی، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهترین حالت ورود از طریق اضلاع نیمه انتها (الگوی L یا S شکل) میباشد. همچنین ترتیب قرارگیری فضاها نسبت به هم از بدو ورود تا قبله به ترتیب شامل جلوخان، درگاه، هشتی، حیاط، ایوان، شبستان، محراب، میباشد. معماران مساجد تاریخی، حفظ جهتگیری الهی یا قبله، سیر حرکت انسان از بدو ورود تا قرارگیری در راستای محور قبله و حفظ هندسه را اصولی ارزشمند دانستهاند. اما در طراحی مساجد معاصر علاوه بر کم توجهی به محور قبله، قداست، معنویت و هویت اسلامی آنها نیز تا حدودی از دست رفته است. بنابراین با استفاده از این الگو، میتوان وحدت را در کل و جزء بنای مسجد ایجاد و طرحی را اجرا کرد که به واسطه سلسلهمراتب حرکتی به سمت قبله هدایت شود.