چکیده: (6004 مشاهده)
نظام جمهوری اسلامی مانند سایر نظامهای سیاسی در تلاش برای یافتن الگویی مناسب برای محیط است تا از طریق آن تحقق مقاصد سیاسی خود را امکانپذیر سازد. از آنجا که مقاصد سیاسی هر نظام متأثر از بینش آن دربارۀ اصالت فرد یا اجتماع است، نقش این موضوع در الگوی محیطی مناسب برای جمهوری اسلامی نیازمند تعمق و بررسی است. به این منظور این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که آزادی و کنترل محیط در جمهوری اسلامی متأثر از چه عواملی است و باید از چه الگویی تبعیت کند؟ لذا این پژوهش با هدف بررسی مفاهیم اصالت فردی و اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی و معرفی الگوی محیطی مناسب برای تحقق مقاصد آن به انجام رسیده است. روش این پژوهش مطالعۀ تطبیقی است که با ابزار استدلال منطقی به بررسی انواع نظامهای حاکمیتی و حالتهای گوناگون محیط در آن پرداخته است و دست آخر به معرفی الگوی محیطی مناسب برای نظام جمهوری اسلامی پرداخته است. در گام اول، به بررسی انواع محیط در نظامهای لیبرال و سوسیال بر اساس نحوۀ اصالتبخشی آنها به فرد یا اجتماع پرداخته شده است. در گام دوم، اصالت فرد یا اجتماع در اندیشۀ جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و نقش این باور در پیدایش محیط معرفی شده است. در گام سوم، محیطهای چندسرشتی به عنوان الگویی کارآمد برای بیان ویژگیهای محیط آزاد مطالعه شده در جمهوری اسلامی معرفی شدهاند.
در بررسیهای انجام شده محیط در جمهوری اسلامی، متأثر از باورهای دینی از آزادیهای فردی و ضرورتهای اجتماعی پیروی میکند که در بستر فرهنگ تحقق پیدا خواهد کرد؛ در نتیجه، مقاصد نظام جمهوری اسلامی در تحولات محیطی از طریق بستر فرهنگی جامعۀ دینی محقق خواهد شد. از این رو دیدگاههای محیطی که بیانگر ایجاد خصلتهایی چند سرشتی در محیط هستند برای نظریهپردازی در زمینۀ کیفیت پیدایش و تحولات محیط در جمهوری اسلامی الگو قرار داده شد. در نهایت این نتیجه به دست آمد که محیط آزاد مطالعه شده الگوی محیطی مناسب برای تحقق هر دو نوع اصالتهای فردی و اجتماعی در جمهوری اسلامی است که از طریق منطقهبندیهای هویتی در محیط و بر اساس فرهنگ و الگوهای معماری اصیل هر منطقه محقق میشود. در این حالت محیط آزاد مطالعه شده همزمان پاسخگوی ضرورتهای حاکمیت، سلیقه و خواست فردی مردم و شرایط زمانی و مکانی محیط است.