جستجو در مقالات منتشر شده



محمود قلعه نویی، مهدی مطیع، محمد مسعود، الهام قاسمی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

با توجه به گسترش مطالعات فضای شهری، لزوم تبیین این مطالعات در مقیاس‌های محلی با توجه به هر جامعه اهمیت دارد. اصلی‌ترین کتاب دین اسلام، «قرآن کریم» است. به همین علت مفاهیم مطرح‌شده در قرآن می‌تواند به تولید مفاهیم نظری بومی در حوزه شهرسازی کمک کند. یکی از ابعاد ساختار اجتماعی شهر «قسط» است و خداوند متعال در آیات کثیری ابعاد قسط را معرفی می‌کند. یکی از اسماء حسنی خداوند «قائم به قسط» است. او حقیقتی است که قیام به قسط کرده و همه موجودات را فیض هستی و استعداد وجودی عطا نموده است. «قسط» بدین معناست که هرکس لازمه کمال خویش را دریافت کند و بستر شکوفایی استعدادها فراهم شود. از آن جا که شهر، بستر زندگی انسان و فضای شهری از جمله مهمترین اجزای شهر است؛ این پژوهش تحقق مفهوم قسط را در فضای شهری تبیین و به دنبال پاسخ به این پرسش است که مفهوم قرآنی قسط چیست و چه گستره‌ای را در بر دارد و این مفاهیم چگونه می‌تواند در فضای شهری تحقق یابد. از این رو مبانی نظری پژوهش در دو بخش مطالعات معناشناسی قسط و فضای شهری ارائه می‌شود. از روش معناشناسی برای تبیین مؤلفه‌های معنایی قسط استفاده شده؛ نیز ابعاد و کیفیت‌های فضای شهری به عنوان بستر تشکیل‌دهنده هر فضا به وسیله مطالعات کتابخانه‌ای، تبیین و در قالب ابعاد فضای شهری دسته‌بندی شده و نمود آنها در ایجاد مؤلفه‌های سیزده‌گانه قسط (بسترهای مطلوب رشد و شکوفایی استعدادهای شهروندان، تعلیم، چارچوب‌ها و انضباط مدیریتی، مشارکت اجتماعی، عدالت، ادای حقوق شهروندان، رفاه اجتماعی، تکنولوژی و صنعت روز، محرومیت اجتماعی، برابری، امنیت، از بین رفتن ظلم، تعاملات اجتماعی) در فضای شهری معرفی شده است. سپس با معرفی مدلAHP مؤلفه‌های سیزده‌گانه قسط بر اساس پنج معیار اولویت‌بندی و با توجه به ارزش هرکدام، کیفیت‌های فضا امتیازدهی شده‌اند. امتیاز هر کیفیت نشان‌دهنده میزان تاثیرگذاری آن در ایجاد قسط در فضای شهری است. نتایج نشان می‌دهد کیفیت‌های فضای شهری «مطلوبیت کاربری، تنوع کارکردها و فعالیت‌ها، مقیاس عملکردی مناسب، دسترسی مناسب، هویت، کارایی، اختلاط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسان‌مداری، توسعه پایدار اجتماعی، حضورپذیری، همه‌شمولی، امنیت، خوانایی، ساختار، آسایش، راحتی، همسازی با طبیعت و پاکیزگی» به عنوان عوامل ایجادکننده یک بستر به نام فضای شهری، امکان تحقق قسط را در یکی از اجزای شهر برای شهروندان فراهم می‌کند.
محمد منان رئیسی، عبدالحمید نقره کار،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

از مهمترین مسائل مرتبط با معماری و به طور خاص طراحی مساجد، چگونگی هندسه و فضاهای متناسب با این نوع ابنیه مذهبی می باشد. طی سالهای اخیر پیرامون این مهم رویکردهای مختلفی به ویژه در کلان شهر تهران شکل گرفته است که از طیفی کاملاً سنتی تا کاملاً نوآورانه را شامل می شوند. بدیهی است که برای پاسخگویی به این مسئله و ارزیابی نتایج کالبدیِ حاصل از رویکردهای مذکور، یکی از شایسته ترین منابع، آموزه های مکتبی است که مسجد سازی در بستر آن تعریف شده است و لذا برای این مهم، به بررسی منابع نَقلیِ مکتب اسلام (شامل آیات و روایات) پرداخته شده است. روشی که برای این امر از آن بهره گیری شده است روش تحلیل مضمونی است که مبتنی بر تحلیل تفسیریِ محقّق می باشد؛ ضمن کاربست این روش، با بررسی آیات و روایات مرتبط با طراحی مساجد، سه دسته مضمون برای طراحی مساجد استخراج شده است که عبارتند از مضامین توصیفی، تفسیری و فراگیر. در این پژوهش با نظام مند کردن این مضامین در یک سامانه سلسله مراتبیِ سه سطحی، شبکه مضامینِ هندسی فضایی برای طراحی مساجد استخراج شده است که استناد به این شبکه، ارزیابیِ روشمند هندسی – فضاییِ مساجد معاصر تهران را میسر نموده است. طبق یافته های مبتنی بر این ارزیابی، میزان توجه به اصول هندسی فضاییِ حاصل از متون دینی، در مساجد نوآورانه تهران به مراتب کمتر از مساجد سنتی تهران است که این مهم با توجه به الگو بودن کلان شهر تهران برای بسیاری از شهرهای دیگر کشور، اهمیت تسریع در ساماندهی وضعیت موجود را می رساند.
سید عباس یزدانفر، محمد علی خان‌محمدی، محمد درویش، ،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

علیرغم رشد و توسعه کمی پرشتاب در چند سال اخیر، توجه چندانی به کیفیت محیط‌های آموزشی معاصر در دانشگاه‌های کشور نشده است. دیدگاه کمی‌نگر به مقوله آموزش باعث شده است فضای یادگیری در دانشگاه‌ها صرفاً محدود به کلاس درس شده و در پی آن رشد و ارتقا در دانشگاه‌ها بصورت تک‌بعدی وصرفاً در یک رشته‌ی تحصیلی تخصصی برای دانشجویان انجام گیرد. عدم توجه به نیازهای روانشناختی انسان و رویکرد یک سویه به مقوله آموزش (جدای از پرورش و تربیت) از نقاط ضعف برنامه‌ریزی آموزشی کنونی است که معماری دانشگاهی معاصر نیز متأثر از آن شکل گرفته است. این مقاله بر آن است که با تدقیق مشخصه‌های کالبدی معماری مدارس سنتی مانند چهارباغ و آقابزرگ، که مطابق دیدگاه اسلامی به عنوان شالوده نظری شکل گیری آن معماری است؛ به اصول و مؤلفه‌هایی دست یافت که مؤید نظریه‌های مطرح روانشناسی محیط است. این مقاله با بهره‌گیری از نتیجه‌گیری منطقی با تفسیر و تحلیل ساختار ریزفضاها، سلسله‌مراتب فضایی و نهایتاً کلیت معماری این مدارس، ایده و راهکارهای به کار گرفته شده در آنها برای تأمین مجموعه مراتب نیازهای انسانی از دیدگاه علم روانشناسی را استخراج نموده تا به عنوان راهبرد طراحی محیط‌های دانشگاهی معاصر از جمله در طراحی کلاس‌های آموزشی، مکان‌های جمعی، حریم خصوصی و نوع ارتباط با طبیعت مورد بهره‌برداری قرار گیرد تا در مجموع منجر به ارتقای حس تعلق به مکان و حصول همزمانی در مراتب آموزش و پرورش دانشجویان گردد.
مهدی حمزه نژاد، زهرا صدریان ،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

طرح خانه مسلمان می‌بایست به صورتی باشد که امکان انجام الگوهای رفتاری شریعت را در هماهنگی با ارزش‌ها و عقاید اسلامی ساکنین فراهم سازد. دین جامع اسلام می‌تواند مجموعه‌ای از اصول اساسی را به عنوان راهنما و چهارچوب برای طراحی و معماری مسکن در اختیار ما قرار دهد. با توجه به سیاست‌های کلان کشور پیرامون احیای معماری و شهرسازی اسلامی-ایرانی، توجه به اصول معماری خانه در اسلام و بررسی میزان تحقق این اصول در گذشته و عصر حاضر از یک سو و میزان سازگاری آموزه‌ها و مصادیق معماری جهان معاصر با این اصول از سوی دیگر ضروری به نظر می‌رسد. هدف از پژوهش پیش رو، ارائه اصول اولیه و راهکارهای پیشنهادی طراحی به منظور ارتقاء شرایط اسکان با استفاده از منابع دین و درجه اول قرآن کریم و احادیث معتبر و همچنین ارزیابی پاره‌ای از نظریات و بناهای مسکونی معاصر بر مبنای این اصول می‌باشد. در این راستا با توجه به میان‌رشته‌ای بودن پژوهش، ابتدا با روش استدلالی برخی از مهمترین اصول طراحی خانه در دو دسته سلبی و ایجابی از منابع شریعت استخراج شده و سپس اصول و مصداق‌های مشابه در برخی نقاط دیگر جهان با روش تطبیقی-تاریخی ارزیابی شده و در ادامه به ذکر نمونه‌های موردی رعایت یا عدم رعایت این اصول در خانه‌های گذشته و امروز پرداخته شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد اصول معماری اسلامی از قبیل محرمیت و محصوریت، عدم اشراف، مهمان‌پذیری، تعادل در متراژ خانه و تزئینات که به طور عمده در بافت‌ها و خانه‌های سنتی ایران رعایت می‌شد؛ امروزه نیز در طراحی بسیاری از خانه‌های معاصر مورد تأیید و تأکید نظریه‌پردازان و معماران مطرح جهانی بوده و در برخی موارد نیز عدم تطابق آموزه‌ها و مصداق‌های معاصر با اصول اسلامی قابل مشاهده است. از آنجا که الگوبرداری از این مصداق‌ها می‌تواند موجب ناهنجاری‌ها و آسیب‌های فرهنگی در جوامع اسلامی شود؛ فرد مسلمان می‌بایست با بهره‌گیری از اصول اسلامی و تجسم کالبدی آن، انعکاسی از دین را در طراحی مسکن مطلوب خود فراهم کند.
حیدر جهان‌بخش، علی دل‌زنده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

شهر محدوده‌‌ای مشخص از فعالیت‌های پاسخگو به نیازهای انسانی است که متناسب با ویژگی‌ها، تفکرات و رویکردهای او سازمان یافته و در جهت کمال و سعادت وی تحقق می‌یابد. شکل‌گیری شهر وابسته به جهان‌بینی و بینش انسان‌ و میزان مطلوبیت و کیفیت آن به فضای عقلانی و اعتقادی تفکرات او باز می‌گردد. دین اسلام به عنوان یک بینش برخاسته از جهان‌بینی توحیدی، اصولی را برای زندگی و مشی انسان‌ها در زمین تعریف کرده‌ که هم برگرفته از صفات مطلق الهی است و هم از خاستگاهی فطری، عقلانی و به تبع آن اعتقادی برخوردار می‌باشد. بینشی که کمال و استعلای انسان را مورد هدف دارد و وی را به سوی صفات الهی رهنمون می‌سازد و نیز با ویژگی مشترک تمامی انسان‌ها در ادیان مختلف، در ارتباط است. بر پایه این بینش الهی در سازمان‌بندی شهر نیز، اصول، مؤلفه‌ها و شاخص-هایی فطری ارائه می‌نماید تا شهری پویا، آرمانی، عقلانی، فعال، کمال‌یافته و ربانی پدیدار گردد. ضرورت این تحقیق بر دست‌یابی به اصول و شاخص‌های سازمان‌ شهر از نظر اسلام است که هدف آن پاسخ‌گویی به نیازها و خواسته‌های فطری انسان برای رسیدن به کمال و سعادت، در تمام ساحت‌های وجودی می‌باشد. تحقیق حاضر بر بازشناسی و دسته-بندی مؤلفه‌ها و شاخص‌های شهراسلامی متناسب با گرایش‌های فطری مشترک انسانی با رفتار عقلایی، به عنوان ضرورت رسیدن به زندگی ربانی و اصول مؤثر بر ساختار کالبدی اجتماعی شهر، توجه و تأکید دارد. روش این تحقیق از یک سو توصیفی-تحلیلی است که با تحلیل محتوایی و کالبدی پیش رفته و از ماهیت راهبرد تفسیری برخوردار است. از سوی دیگر با روش استدلال منطقی-تحلیلی به توصیف و ارائه مصادیقی از شهر اسلامی و شاخص‌های سازمان‌بندی شهر ربانی می-پردازد. بر پایه یافته‌های تحقیق، اصول شهر اسلامی بر مبنای ویژگی‌های فطری انسان و تحلیل هست‌ها و بایدهای کالبدی اجتماعی شهر و دسته‌بندی آن‌ها در پنج گرایش فطری تشریح شده است. این گرایش‌ها بنابر نظر شهید مطهری شامل حقیقت‌جویی و رسیدن به کمال، خیر و فضیلت، جمال و زیبایی، خلاقیت و ابداع و گرایش به عشق و پرستش می‌باشند که مبنای نتیجه‌گیری تحقیق در بازشناسی اصول قرار گرفته‌اند و با آیات و روایات نیز بررسی تطبیقی شده‌اند.
زهرا زمانی، مریم آزموده، حجت قاعدی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

این مقاله جستاری پیرامون مطالعه تطبیقی رویکرد مبتنی بر بینش اسلامی با رویکرد معاصر در مواجهه با محیط زیست است. در این پژوهش با مقایسۀ این دو رویکرد، وجوه اشتراک بیانیه های حامیان محیط زیست در دوره معاصر با آموزه های مبتنی بر بینش اسلامی روشن شد. سوال اصلی در این پژوهش عبارت است از: چرا و چگونه متون و منابع دینی در زمینه های مختلف از جمله مسائل زیست محیطی می تواند راه گشا باشد؟ آیا این تعالیم نگرانی های امروز بشر در حوزه بحران های زیست محیطی را پوشش می دهد؟ بشر پس از رویارویی با بحران های زیست محیطی معاصر، به لزوم تغییر نگرش در مواجهه با طبیعت پی برد. این در حالی است که آموزه های اسلامی قریب به 1400سال پیش در باب لزوم حفظ محیط، تعالیم بسیاری برای بشر داشته است. از این رو هدف از انجام این پژوهش روشن کردن لزوم باز خوانی عمیق این مفاهیم از متون اسلامی و کاربردی کردن آن در حوزه های مرتبط با محیط زیست از جمله معماری است. روش تحقیق در این مقاله از نوع ترکیبی می باشد، که براساس روش کیفی و استدلال منطقی استوار است. پس از مطالعه محیط زیست از منظر اسلامی و رویکرد معاصر در این حوزه، از راهکار مطالعه تطبیقی "جرج اِف بِردی" جهت تحلیل و مقایسه این دو رویکرد استفاده شد، که شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است استفاده شد. لازم به ذکر است، شاخص های مورد نظر در این مقایسه از طریق مطالعه اسنادی و پرسش از متخصصین به روش دلفی تعیین گردید. در این پژوهش پس از انجام مطالعات اسنادی و مطالعه تطبیقی و تحلیلی این دو ریکرد، لزوم استخراج دستورات و راهکارهای اسلام در راستای حفظ محیط زیست آشکار گشت. همچنین این پژوهش بیانگر این نکته است، که عمل به تعالیم اسلام که فارغ از زمان و مکانی خاص به بشر ابلاغ شده، و در آن تمامی پدیده های طبیعی به واسطه انتساب به خداوند دارای ارزش ذاتی هستند، می توانست مانع از وقوع و تشدید بحران زیست محیطی فعلی باشد. همچنین بسیاری از مسیرهایی را که بشر صرفا از روی تجربه طی کرده کوتاه نموده و از بسیاری از خسارات وارد شده به محیط زیست جلوگیری نماید. از این رو بررسی دقیق تر این آموزه ها می تواند به باز کردن افق های جدیدی در جهت تکمیل این نظریات کمک نماید.
احد نژاد ابراهیمی، امیر حسین فرشچیان،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

معماری عرصه‌ای برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمودهای هنجاری همچون اخلاق است. همین موضوع موجب می‌گردد تا عوامل تأثیرگذار در معماری با ویژگی‌های خاص در کالبد و معنای آن نمود پیدا کند. توجه به هنجارهای اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکل‌گیری محیط کار و زندگی انسان است. بنابراین رابطه بین معماری، اخلاق و هنجارهای اجتماعی ارضاء‌کننده خواست و نیاز انسان است تا از این طریق در فضای معماری به آرامش برسد. در طول تاریخ معماران تلاش نموده‌اند تا با شناخت این نیاز و خواست، معماری خود را متناسب و همسو با هنجارهای اخلاقی خلق کنند؛ اما ورود فناوری‌های جدید در کنار بحران‌های هویتی و اصالتی، مؤلفه‌های اخلاقی تأثیرگذار در معماری را نیز تحت‌الشعاع قرار داده و چالش‌های جدیدی را بین اخلاق، معماری و فناوری بوجود آورده است. مسئله پژوهش حاضر این است: چه ارتباطی می تواند بین اخلاق و فناوری در معماری وجود داشته باشد؟ هدف یافتن مفهوم اخلاق و هنجارهای اجتماعی اخلاق در مرحله انتقال فناوری در بستر معماری امروز است؛ با عنایت به ماهیت نظری پژوهش، این تحقیق از نوع بنیادی-نظری می‌باشد که به روش تحلیلی-استنباطی پژوهش شده است و با استناد به تعاریف موجود در مورد اخلاق، فناوری معماری، تلاش گردیده ضمن بیان تعریفی از ارتباط آنها با همدیگر، مؤلفه‌های مورد نظر اخلاق در معماری برای جامعه اسلامی ارائه شود. نتایج تحقیق نشان می‌دهد برای رسیدن به الگوی مناسب معماری معاصر در جامعه اسلامی می‌بایست ضوابطی را برای استفاده از فناوری معماری در نظر گرفت که مهمترین آن ضوابط، در نظر داشتن مؤلفه‌های اخلاقی در جهت استفاده از فناوری در معماری است. مؤلفه‌های اخلاق در معماری شامل معماری با نیت قرب الهی، توجه به ساخت فضای بی آلایش نیایشی، توجه به حس جمعی و مشارکت، خلق سادگی و زیبائی توأمان و تقویت دانش فکری است.
اسدالله جودکی عزیزی، سیدرسول موسوی حاجی، رضا مهرآفرین،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

معماری ایرانی به‌لحاظ شکلی از الگو‌های متنوعی پیروی می‌کند که بسیاری از آنها قبل از آنکه در معماری عرضه شوند؛ در آثار هنری تجربه شده‌اند. با نگاهی عمیق به این آرایه‌ها در آثار هنری و طرح‌های معماری، رگه‌هایی از تصورات کیهانی سازندگان به چشم می‌خورد. تقسیمات «نُه‌بخشی» شکل مربع، طرح «چهارباغ»‌ و «چهارصفه»‌ از مهمترین این الگوها به‌‌شمار می‌روند. پژوهش حاضر سعی دارد تا طرح چهارصفه را که بیشتر با نام «چهارایوانی» معرفی و مطالعه شده است؛ مورد بررسی قرار دهد. علی‌رغم پژوهش‌های مهم، متنوع و متعددی که در معماری ایرانی انجام گرفته است؛ تاکنون مطالعات درخورِ توجه و جدی که به شناخت کامل و رسا از پلان‌های چهارصفه/ چهارایوان بیانجامد؛ صورت نپذیرفته و به‌تبع آن، گونه‌شناسی دقیقی نیز از این طرح ارائه نشده است. نتایج این پژوهش که با توجه به هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و با توجه به ماهیت و روش از نوع تحقیقات تاریخی- توصیفی است؛ آشکارا نشان می‌دهد که در ورود این طرح به آثار هنری و معماری، غیر از ملاحظات اقلیمی، نوعی جهان‌بینی کهن نیز تأثیر داشته است. تقسیم چهاربخشی جهان در کیهان‌شناسی سنتی از یک سو و از سویی دیگر، تصورات کهنی که زمین را به چهارتاقی تشبیه کرده و در عین توجه به چهارسو به مرکز، گرایش ویژه‌ای داشته است؛ در شکل‌گیری و رونق این طرح و طرح‌های مشابه مؤثر بوده‌اند. طرح چهارصفه که به‌خوبی با معماری ایرانی منطبق شده بود؛ علاوه برآنکه به کارکردهای گوناگون پاسخ مناسب داده‌است؛ نیازهای اقلیمی و محیطی سازندگان را نیز به‌شایستگی مرتفع ساخته است. گونه‌شناسی این طرح را می‌توان در دو دسته‌ی کلی جای داد؛ پاره‌ای دارای میانسرا و دسته‌ای دیگر، فاقد میانسرا هستند. گروه اول در یک استاندارد مشخص، از ابتدای شکل‌گیری تا سده‌های اخیر در پلان‌های موسوم به چهارایوانی پایدار مانده‌اند و گروه دوم، خود به دو نوع مشخص تقسیم می‌شوند؛ در تعدادی، طرح کلی در عدد پنج تقسیم می‌شود و گروهی دیگر، کالبد بنا را در تقسیم نُه‌بخشی نمایش می‌دهند که با الگوی «نُه‌گنبد درونگرا» در تَباین هستند.
مهران علی‌الحسابی، ابوالفضل قربانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

بناها و بافت‌های تاریخی هر کشوری همچون آیینه تمام‌نماست که اصول و ارزش‌های حاکم بر آن جامعه را به نمایش می‌گذارد. یکی از مهم‌ترین اصول در معماری سنتی ایران به‌ویژه ایران پس از اسلام، اصل محرمیت است که تأثیر شگرف آن را می‌توان در شکل‌گیری شهرها و روستاهای تاریخی کشور مشاهده کرد. لذا بازشناخت نقش این اصل در شکل‌گیری محله‌ها، خانه‌ها و فضاهای مرتبط با آن‌ها به‌عنوان قلمرو سکونت اهمیتی خاص می‌یابد. ورودی خانه با قرارگیری در مرز میان درون و بیرون یکی از مهم‌ترین تجلی‌گاه‌های تأثیر محرمیت در شکل‌گیری فضاهای سکونتی تاریخی است که غفلت از آن تحت تأثیر شتاب تحولات در عرصه‌ی شهری و روستایی کشور، مشکلات متعددی را سبب شده است. این نوشتار تلاش دارد با شناسایی و معرفی فضای ورودی خانه‌ها در بندر لافت به‌عنوان نمونه‌ای از سکونتگاه های دارای بافت تاریخی کشور -که وجه مشخصه‌ی آن، دو ویژگی فشردگی و محصوریت بوده است- جایگاه و نقش فضاهای ورودی را در تبیین اصل محرمیت در بافت کهن آن بررسی نماید. در این راستا علاوه بر تعمق در منابع مکتوب، از مطالعات اکتشافی در حوزه میدانی جهت برداشت نمونه‌ها و مشخص کردن گونه‌ها استفاده ‌شده است. سپس با بررسی اصول مکان‌یابی، تناسبات و عملکرد هر یک از گونه‌ها در تدارک اصل محرمیت و کنترل دید، ابداعات و اصول بکار رفته در این فضاها احصاء و به‌عنوان رهیافتی برای طراحی معاصر ارائه گردیده است.
حسین اسمعیلی سنگری، وحید ایلائی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

کتیبه‌های غیرمنقول، به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار و اجزاء اسناد تاریخی از ثروت‌های فرهنگی کشور عزیزمان ایران به شمار می‌روند که بر بخش‌های انتخاب شده‌ای از ابنیه‌ی تاریخی و بناهای شاخص نصب شده و همواره مورد توجه بوده اند. نقش کتیبه‌ها به عنوان ابزاری اساسی و مؤثر با دارا بودن مفاهیمی معنوی و کاربردی، در آشکار نمودن مضامین تربیتی و فرهنگی و همچنین هویت و اصالت بنا، بانی و تاریخ ساخت، نام استادکاران و هنرمندان و بسیاری از اطلاعات دیگر که نسبت به ارزش و موقعیت بنا متغیر بوده؛ حائز اهمیت می‌باشد. ویژگی‌های کتیبه‌های مذکور شرایطی را ایجاد نموده که تلفیق هنرهای دیگر را در خود نمایان می‌سازد که مهم‌ترین آن هنر خطاطی و خوشنویسی است که اهمیتش را در آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل شده می‌توان پی گرفت. نخست در سوره عَلَق، اولین سوره نازل شده بر پیامبر که به انسان یادآور می‌شود برای اولین بار قلم را از که آموخته است (الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) و دوم در سوره قلم، سوگند به قلم و آنچه نویسد (ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ)؛ ذکر شده است. تحقیق حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی با استناد به مطالعات میدانی و تحلیل و تفسیر یافته‌ها با نگرشی بر اهمیت و ویژگی‌های خط و خوشنویسی در به اوج رساندن هنر کتیبه نویسی، پژوهشی در باب اسناد کتیبه‌ای غیرمنقول میراث جهانی مجموعه بازار تاریخی تبریز داشته و مفاهیمی را که در دل آنها نهفته است بازخوانی کند.
Abdolhamid Noghrekar، Samaneh Taghdir،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Gholam hosein Memarian، Seyyed Mahdi Madahi، Arash Sayyadi،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Seyed Gholamreza Islami، Niloufar Nikghadam، Seyed Yahya Islami،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

ندارد


Reza Kheyroddin، Omid Khazaeian،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Mohammad Manan Raeesi،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Zahra Barzegar، Maryam Rasaeipoor، Heydar Jahan Bakhsh،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Omid Rahaei،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده

ندارد


Mitra Ghafourian، Elham Hesari، Mina PeySokhan،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


محمدرضا پورجعفر، علی پورجعفر، سیما صفدری،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

در دهه‌های اخیر متون متعددی در مورد شهر اسلامی منتشر شده است. در  این پژوهش، نخست به تشریح آنچه بسیاری به عنوان شهر اسلامی تلقی کرده‌اند و سپس به شفاف‌سازی موضوع پرداخته می‌شود. بررسی ادبیات موجود موضوع نشان می‌دهد در بیشتر مطالبی که تاکنون ارائه گردیده، به صورت موردی به نکاتی در مورد شهرهای موجودی که مسلمانان در آن‌ها زندگی می‌کنند و یا به برخی از اصول کلی اسلام اشاره شده است. اندیشمندان مسلمان کمتر به مطالعاتی پیرامون تعریفی شفاف از شهر اسلامی، شاخص‌سازی، نحوه اسلامی کردن و تبلور فیزیکی آموزه‌های دینی (به خصوص آنچه در قرآن کریم، نهج‌البلاغه و دیگر احادیث معتبر آمده است) پرداخته‌اند.

دین مبین اسلام که در بین ادیان الهی از کاملترین ادیان محسوب می‌شود؛ دارای آموزه‌های مفید و مثمر ثمری است که بلاشک می‌توان با مطالعه و تجزیه و تحلیل مطالب موجود، به معیارهای پسندیده‌ای در مورد برنامه‌ریزی و طراحی شهری دست یافت. همچنین موارد و مصداق‌های بسیاری در شهرهای سنتی ایرانی-اسلامی وجود دارد که می‌توان با مطالعه آنها به تبیین معیارهای برای برنامه ریزی و طراحی شهری ایرانی- اسلامی پرداخت. در این پژوهش از طریق روش توصیفی- تحلیلی نخست به مروری بر پیشینه مطالب ارائه ‌شده در مورد شهر اسلامی و سپس به بررسی مصداق‌هایی موجود پرداخته شده است.

یافته‌های این پژوهش و اظهارات صاحبنظران در مورد تعابیر رایج در اسلام در مورد شهر همچون اوصاف شهر مناسب از نظر کالبدی و عملکردی در قرآن و احادیث نشان می‌دهد که مطالب موجود را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود. نخست آن‌هایی که شهر اسلامی را بر اساس شهرهای سنتی و آنچه موجود است تعریف کرده‌اند. دوم آن‌هایی که شهر اسلامی را آن طور که باید باشد توصیف نموده‌اند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد شاخص‌هایی که توسط مسلمانان صاحب اندیشه در راستای دستیابی به شهری آرمانی- اسلامی از آموزه‌های دینی استخراج می‌شود؛ در مجموع دو دسته‌اند. برخی به طور مستقیم در برنامه‌ریزی و طراحی شهری قابل به‌کارگیری و برخی غیرمستقیم قابل بهره‌برداری است. در این مقاله ضمن اشاره به نحوه شاخص سازی، به یک الگوی پیشنهادی ممکن بر اساس احادیث برای محله‌های اسلامی، نیز اشاره شده است.


ابوالفضل مشکینی، مهدی حمزه نژاد، کیمیا قاسمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز انعکاسدهندهی ایدئولوژی نظام­های حاکم بوده، پدیده شهر است. بر این اساس، شهر ایرانی اسلامی می­بایست بازتاب اندیشه­های متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب باشد. به منظور متجلّی ساختن ارزش­های اسلامی در کالبد شهر، شناسایی ارزش­هایی که می­توانند و باید با تظاهر در مجتمعی اسلامی هویّت ایرانی اسلامی آن را نمایش داده و تضمین نمایند؛ ضرورت تام دارد. هدف این پژوهش، شناسایی ارزش­ها، اصول و شاخص­های شهرسازی ایرانی اسلامی و تدقیق مفهومی و تشریح راهکارهای تحقق بخش آنها است؛ از این رو برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی از تکنیک دلفی در دو مرحله جهت پالایش مؤلفه­ها، معیارها و زیرمعیارها بهره گرفته شده است. چهار اصل مسجدمحوری، درون­گرایی، محله­محوری و طبیعت­گرایی به عنوان مهم­ترین و اساسی­ترین اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی در مطالعات اولیه در میان صاحب­نظران دارای اولویت دیده شد و با تدقیق ریشه­های نظری آنها، اصل مسجدمحوری در 2 بعد، 7 معیار و 15 گویه، اصل طبیعت­گرایی در 2 بعد، 8 معیار و 12 گویه، اصل درون­گرایی در 2 معیار و 8 گویه و اصل محله­محوری در 3 بعد، 7 معیار و 20 گویه ارائه گردید. این مطالعه در چارچوب کاری خود شهر ایرانی- اسلامی را در قالب شاخص­های مشترک در شهرهای اسلامی مورد مطالعه قرار داده است. شاخص­های اساسی در همه‏ی شهرهایی که اکثریّت آن را مسلمانان تشکیل می­دهند؛ می­تواند مبنا قرار گیرد. از این­رو، در چارچوب این مطالعه به تفکیک شهر ایرانی و اسلامی و تعاریف و مفاهیم آن پرداخته نشده است.



صفحه 1 از 11    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb