3 نتیجه برای بهزادفر
مصطفی بهزادفر، نوشین رضوانی،
دوره 3، شماره 1 - ( بهار 94 1394 )
چکیده
علی رغم وجود پایههای غنی فرهنگی، تاریخی و فناورانه در معماری و شهرسازی ایران، شرایط امروزی مبین ضعف، ناکارائی، ازخود بیگانگی و بحران هویتی است. عدم وجود یک الگوی شیوهمند برای پیادهسازی خواستههای دلسوزانه نسبت به رویکردهای شهرسازی اسلامی از مهمترین مسائل امروزین است. این مسأله در بازسازی بافتهای تاریخی شهری نمود ویژهای پیدا میکند. مشکلات یاد شده به طور خاص با تکیه بر نمایانگر ریخت شناسی، مشهودتر است. به عبارت دیگر تضادهای حاصله در ریخت سنتی و موجود بافتهای تاریخی در شهرهای ایرانی- اسلامی، از دیدگاه کیفیات محیطی مرتبط، پایگاه چالشهای طراحانهای هستند که میباید مورد توجه قرار گیرند. در این مقاله با هدف شناسایی هنجارهای ریخت شناسی از منظر اسلامی، ضمن تعریف شهر اسلامی، عناصر و مؤلفه های آن، به مقایسه بافت تاریخی شهر گرگان با شهرهای ایرانی-اسلامی کهن پرداخته شده است. با عنایت به لزوم کاربست میراث شهرسازی اسلامی در شهرهای امروز، هدف از طرح این پژوهش، رسیدن به یک الگوی واحد نمیباشد؛ بلکه مقصود این است که بتوان از این معیارها به فراخور گونههای ارزشی و متناسب با مقطع زمانی در هر شهری استفاده نمود. مقالهی حاضر در تلاش است تا به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه و با چه معیارهایی میتوان بافت تاریخی محله سرچشمه شهر گرگان را برای رسیدن به الگوی ایرانی- اسلامی ارزیابی کرد؟ آیا ساختار ریختشناسی این محله از نظام شهرهای اسلامی پیروی مینماید؟ این پژوهش با رویکردی تطبیقی، حاصل مشاهدات و برداشتهای مکرر و فراوان از بافت تاریخی محله سرچشمه شهر گرگان و تحلیل آن، و همچنین تطبیق دیدگاه صاحبنظران است. الگوی مفهومی مقاله پیش رو بر اساس روش تحقیق کیفی و با تکیه برشیوههای برداشت مصاحبه عمیق، مطالعات کتابخانهای و مشاهدات میدانی بوده است. شیوهی استنباط از برداشتها تحلیل محتوا است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که هنجارهای ریختشناسی حاصل از دیدگاه نظریهپردازان مختلفی چون توسلی، نقرهکار و نقیزاده بطور مشخص در محله سرچشمه بازتاب نموده است و ریختشناسی بافت تاریخی شهر گرگان از الگوی اسلامی تبعیت میکند. بنابراین تغییرات گسترده در ساختار ایرانی- اسلامی این شهر، وجود نداشته است. اما مداخلات کالبدی گسترده که طی چند دهه اخیر صورت گرفته است؛ خطر اضمحلال ساختار ریخت شناسی بافت را در پی دارد.
فرانک هوشمند شعبانآبادی، نیما ولی بیگ، مصطفی بهزادفر، محسن فیضی،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1398 1398 )
چکیده
در گذر زمان، جداره میدان ارگ از نظر ساختار شکلی، دچار دگرگونیهای شده است؛ و تاکنون میدان ارگ مورد بازنمایی قرار نگرفته است. بازنمایی و تحلیل شکلی اجزای جداره میدان میتواند ویژگیهای نهفته در این میدان را آشکار سازد. شناخت اجزای تشکیلدهنده جداره، میتواند یکی از راهکارهای مناسب در جهت احیا عناصر این میدان ارزشمند باشد. اندازه و شکل قابها، بازشوها و سردرها به شکل مستقیم در شکلگیری فرم نهایی میدان تاریخی ارگ تأثیرگذار بوده است. نویسندگان به ویژگیهای تاریخی و روند شکلگیری مجموعه مجاور میدان و گذرها پرداختهاند؛ در این مقاله برای نخستین بار بازنمایی جداره میدان ارگ مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. این مقاله بر آن است تا نقش عناصر تشکیلدهنده فرم نهایی جدارههای میدان ارگ را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی به تحلیل و مقایسه تطبیقی اجزای جداره میدان میپردازد. دادههای پژوهش با بررسی میدانی و مطالعات کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در شکلگیری جداره میدان ارگ در دورههای مختلف که از دوره ناصری تا اوایل دوره پهلوی است؛ از قابها، بازشوها و سردرها با ریتم و ترکیباتی مشترک آنها، در کنار یکدیگر استفاده شده است.
آقای سیدمجید فارغیان قمی، دکتر فرشته احمدی، دکتر مصطفی بهزادفر، دکتر شیرین طغیانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده
سنتگرایی بهعنوان رویکردی در فلسفۀ معاصر، مکتبی است که نسبت به مدرنیته، موضعی بهشدت انتقادی دارد. آرا و دیدگاههای انتقادی سنتگرایان نسبت به مدرنیته در حوزههای گوناگون از جمله فلسفۀ هنر سبب شدهاند دیدگاههای آنان در حوزۀ شهرسازی و معماری نیز مورد توجه و عنایت قرار گیرد. گرچه تقریباً هیچیک از چهرههای سرشناس و نظریهپرداز سنتگرا، معمار یا شهرساز نبودهاند، اما نقدهای جدی آنان به مدرنیته و بیان مفاهیمی چون «تقدسزدایی از فضای شهر» و «دنیویسازی مکان و زمان» و نیز تدوین آثاری دربارۀ هنر اسلامی و آسیبشناسی تمدن اسلامی (مانند بعضی آثار بورکهارت و سید حسین نصر) سبب شدهاند دیدگاههای آنان بهطور جدی در حوزۀ شهرسازی و معماری جوامع اسلامی بهویژه ایران مطرح و اثرگذار باشند.
در عین حال، آرای سنتگرایان با نقدهای جدی نیز مواجه بودهاند. این نوشته سعی دارد با بررسی دیدگاههای سنتگرایان و نقدهای وارد بر ایشان، ضمن ارزیابی نسبت به دستآوردها و کاستیهای این مکتب بهویژه در حوزۀ شهرسازی ایرانیاسلامی، به تحلیلی دربارۀ میزان اثرگذاری و قابلیت دیدگاه سنتگرایی در فرآیند تحقق شهر اسلامیایرانی دست یابد. این نوشته به نقد و بررسی سنتگرایی طبق تعریف مصطلح آن میپردازد. سنتگرایان مزبور در مجموع دچار افراط و تفریطهایی شدهاند. در این مقاله سعی میشود رویکردهای دیگری از سنتگرایان اصولگرا که همهجانبهگر و عمیقتر نسبت اسلام را با خلق آثار هنری و معماری و شهرسازی بیان نمودهاند، برای تحقیقات بعدی و مکمل این تحقیق معرفی شوند.
این پژوهش بهروش اسنادی-کتابخانهای در مرحلۀ جمعآوری اطلاعات و بهروش استدلال منطقی در مرحلۀ تحلیل و استنتاج به این نتیجه رسید که بخش بزرگی از دستاوردهای سنتگرایی در تقابل با مدرنیته در مقام نقد مدرنیته است. بهنحوی که آسیبشناسی پیامدهای نامطلوب مدرنیته در حوزۀ شهرسازی و معماری توانسته است الهامبخش و عامل محرک برای بسیاری از اندیشمندان، صاحبنظران، اساتید و تصمیمگیران باشد. لکن در عمل و در مقام تحققپذیری و دستیابی به شهر اسلامی توفیق چندانی پیدا نکرده است. در این متن تلاش شده است با کنکاش و بررسی این موضوع، به رهیافتی برای تحققپذیری شهر اسلامی دست یابیم.