جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای تقدیر

سمانه تقدیر،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 96 1396 )
چکیده

شناخت مراتب وفرایند ادراک انسان و نحوه تعامل او با هستی از موضوعات مهم در حوزه معماری استدر دوران معاصر  صاحبنظران حوزه معماری نسبت به شناخت  مراتب ادراک انسان و نقش آندر فرایند خلق و ادراک آثار معماری بیش از پیش توجه نشان داده اند و با انتقاد به دیدگاه مدرن در  توجه صرف به مرتبه حسی ادراک  آنهم با تمرکز بر حس بینایی، لزوم توجه به همه مراتب ادراک  انسان را مطرح می نمایند.البته امروزه حوزه ای که  ادراک  در آن بررسی میشود بیشتر حوزه روانشناسی محیط است. اما رویکرد پژوهش حاضر متفاوت است.ازمنظر این پژوهش یکی  از مهمترین حوزه هایی که می تواند در فهم چیستی ادراک و فرایند آن کمک کند فلسفه است.لذا با مبنا قراردادن دیدگاه حکمت متعالیه به عنوان شالوده نظری خود  در مرحله اول با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تعریف انسان، قوای ادراکی و مراتب ادراک انسان و فرایند تحقق پذیری هریک از مراتب پرداخته و در مرحله بعدبا استفاده از روش استنباط و استدلال منطقی به بیان تناظر میان مراتب ادراک انسان و عوالم هستی پرداخته و با کمک مدلهایی مراتب و مراحل ادراک انسان از هستی را تبیین می نماید. و بر اساس آن ها به بیان چگونگی تاثیر گذاری مرتبه ادراک انسان و سطح تعامل او با هستی بر شکل گیری کیفیت آثار معماری می پردازد..

بر اساس پژوهش صورت گرفته می توان گفت انسان دارای چهار سطح ادراک (حسی،خیالی،عقلی وشهودی)متناظر با عوالم هستی است. و قوایی ظاهری(بینایی،شنوایی،بویایی،چشایی،لامسه) و باطنی(حس مشترک،خیال، واهمه، حافظه ،متصرفه) به تحقق ادراک او کمک می کنند.مطالعات نشان می دهد ادراک انسان منجر به ایجاد خزانه ای از معنا و صورت در نفس انسان می شود که این خزانه مهمترین منبع شکل دهی به ایده ها در انسان هنرمند است. زیرا انسان معمار با کمک قوه متصرفه خود و با مراجعه به خزانه معنا و صورت  در نفس خود اقدام به آفرینش  می نماید  لذا کیفیت محتوای این خزانه بر کیفیت خلق آثار معماری تاثیرگذار است.همچنینبراساس دیدگاه حکمت متعالیه استعدادهای ذاتی انسان و مهارتهای اکتسابی او نیز در کیفیت آثارمعماری موثر هستند.


دکتر سمانه تقدیر،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

شناخت فرایند خلق و ادراک آثار معماری از مسائل مهم و  پیچیده‌ی حوزه معماری است و علی‌رغم پژوهش‌های متعددی که در دهه‌های اخیر پیرامون آن صورت گرفته؛ هنوز برخی از ابعاد این فرایند ناشناخته باقی مانده است. با توجه به اینکه شناخت مناسب از این فرایند می‌تواند زمینه‌ی ارتقا کیفیت آثار معماری را فراهم آورد؛ و به حل بسیاری از مسائل پیش روی معماران کمک نماید؛ مساله پژوهش حاضر بازخوانی ساختار  فرایند خلق و ادراک آثار معماری، براساس مبانی دیدگاه حکمت متعالیه درنظرگرفته شده و برای انجام آن  از راهبرد استدلال منطقی  استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا به تعریف دقیق انسان، هستی، ابعاد و ظرفیت‌های هریک پرداخته شده؛ و سپس نحوه  تعامل انسان و هستی و بازتاب این رابطه را بر فرایند خلق و ادراک آثار معماری بر اساس مبانی حکمت متعالیه، که شالوده‌ی نظری این پژوهش است؛ مورد مطالعه و بررسی قرار داده است.
همچنین با توجه به آن که بر اساس مبانی حکمت متعالیه، خداوند انسان را در صفت خلاقیت به صورت خود آفریده و متعالی‌ترین خلق نیز عالم هستی است؛ در این پژوهش فرایند خلق عالم هستی مورد بازخوانی قرار گرفته و با الگوگیری از آن ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری در پنج مرحله تبیین شده است؛ که ارکان اصلی سازنده این ساختار عبارتند از: مرتبه نفس معمار و مخاطب، قوای ظاهری انسان (بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه)، و قوای باطنی او (قوه متصرفه، خیال (خزانه صورت)، حافظه (خزانه معنا)، حس مشترک و واهمه) در معمار و مخاطب، مقوله‌های سازنده معماری (فرم، کاربرد، معنا، طرح و ساخت، بافت و پیوستگی، روحیه و اراده)، نیازهای چهارگانه انسان (مادی،روانی، عقلانی، و روحانی)، و در نهایت با شناسایی عوامل موثر برکیفیت این فرایند پیشنهاداتی جهت ارتقای کیفیت آن ارائه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد با قرار دادن  مبانی جامع مکتب اسلام، به‌عنوان شالوده نظری پژوهش‌های معماری می‌توان به حل مسائل پیچیده در حوزه معماری کمک نمود.

سمانه تقدیر، فاطمه صمیمی فر،
دوره 10، شماره 3 - ( 1-1401 )
چکیده

مسئله چگونگی شکل‌گیری فرایند خلق و ادراک آثار معماری و عوامل موثر بر آن مقوله‌ای با‌اهمیت، چند‌بعدی، و میان‌رشته‌ایست. این در حالیست که در حال حاضر فرایند شکل‌گیری آثار معماری در اکثر پژوهش‌ها با تکیه بر برداشت‌های سطحی از ادراک انسان و در بهترین حالت وابسته به حواس پنج‌گانه ظاهری انسان و البته معمولا محدود به برخی از آنها بررسی می‌شود. بنابراین لازم است جوانب این مسئله از منظر علوم انسان‌شناسی (شناخت قوا و ابزارهای ادرکی او)، هستی‌شناسی (شناخت مراتب هستی)، و روان‌شناسی محیط (بررسی رابطه انسان و محیط) پرداخته شود.
پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی چگونگی شکل‌گیری مراحل فرایند خلق و ادراک آثار معماری با تمرکز بر قوای باطنی به‌ویژه «حافظه» و «خیال» معمار بپردازد؛ و با بازتعریف مراحل تجزیه، ترکیب، و ارزیابی در این فرایند با یک نگاه نو، عواملی که مستقیم و غیرمستقیم موثر بر کیفیت شکل‌گیری و تحقق این مراحل هستند را؛ بررسی نماید. شالوده نظری این پژوهش مبانی حکمت متعالیه و برای انجام آن از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. در مرحلۀ گردآوری دادهها از مطالعات اسنادی و کتابخانهای، و در مراحل بعد، از روش استدلال قیاسی استفاده شده است.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد معماری مانند سایر افعال انسان متاثر از بستر مادی و معنوی رشد (تجربه زیسته) و ادراکات معمار در طول عمر تا لحظه خلق اثر است. معمار از یک طرف متاثر از حافظه (خزانه معانی) و خیال (خزانه صورت‌ها) خود است که خمیر‌مایه ایده‌های او خواهند بود؛ و از طرفی به‌واسطه افعال، اخلاق و مزاج خود مرتبه‌ای برای نفس ناطقه‌اش -که مبدا و خالق افعال اوست- رقم می‌زند؛ و البته مرتبه نفس هم نقش بسزایی در کارایی حافظه و خیال در انسان دارد؛ زیرا معانی و صورت‌ها ذخیره شده در آنها حاصل سطح تعامل او با عوالم هستی است. این رویکرد همچنین می‌تواند زمینه‌ساز تحول در حوزه تعلیم معماری و تربیت معماران باشد. زیرا تاکید می‌نماید معمار ابتدا باید قوس صعود معرفت‌یابی را در وجود خویش طی کند و بعد اقدام به آفرینش در قوس نزول خلق اثرمعماری نماید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb