کریم مردمی، محسن دهقانی تفتی،
دوره 1، شماره 1 - ( زمستان 92 1392 )
چکیده
این پژوهش با هدف کشف و روشن ساختنِ رابطه و ساختار نظام مند میان یک اندیشه مذهبی و چگونگی بازتاب آن در کالبد معماری، به مطالعه مجموعه خانقاهی ـ زیارتگاهی شاه ولی تفت می پردازد. مقاله حاضر با روش تفسیری ـ تاریخی و با بهره گیری توأمان از روش استدلالی ـ منطقی، به رابطه بازخوردی «سیر مواجهه سیاسی و مذهبی با اندیشه تصوف نعمت اللهی» و «تحولات کالبدی مجموعه شاه ولی تفت» می پردازد. مسیر پژوهش در مرحله اول، شامل استخراجِ نقاط عطف و بِزَنگاه های تاریخی در سیر مواجهه با تصوف و خاندان نعمت اللهی است. این نقاط عطف تاریخی، قابلیت اثرگذاری بر کالبد مجموعه شاه ولی را دارا می باشند. در مرحله دوم، برپایه اطلاعات حاصل از یافته های گام اول، تاریخ، موقعیت اصلی و دلایل ساخت بناهای معماری در مجموعه شاهولی (موجود، تخریب و تغییر یافته) در چهار دوره زمانی، بازیابی و تدقیق می شود. مهمترین دستاوردهای حاصل از تحلیل رابطه متناظرِ سیر مواجهه اندیشه نعمت اللهی و مجموعه شاه ولی تفت، شاملِ شناسایی الگویِ اولیه طرحِ خانقاه و تشابه آن با الگوهای معماری و مجموعه سازی سمرقند در دوران تیموری، شناسایی تاریخ، موقعیت اصلی و بانیان ساختِ بناهای معماریِ مسجد، صفه صفا، مزار شاه نعمت الله ولی، بازار آقا و همچنین اثبات تخریب تکیه قدیم متعلق به صوفیان و ساخت تکیه ای جدید در ارتباط با مراسمات محرم و عزاداری در دوران قاجار می باشد.
کریم مردمی، محسن دهقانی تفتی،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 96 1396 )
چکیده
دانشِ فرآیند طراحی محیط، به توصیف و تبیینِ مبانی طراحیِ خود آگاهانه محیطِ انسان-ساخت می پردازد و همواره زیربنایی از نظریه محتواییِ مطلوب دارد. از این رو مبانی نظریِ پشتوانهایِ قوی و قابل تعمیم در طراحی که با آن بتوان به شناختِ محدودههای لازم در فرآیند خلق اثر رسید؛ نقشی محوری پیدا میکند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدلی کاربردی و تجربهپذیر از فرآیند طراحی با در نظر گرفتنِ مبانی نظری هستیشناسی در فلسفه اسلامی است. روش تحقیق نوشتار حاضر تطبیقی و استدلالی است. در این راستا یکسری نظم های مشابه و همارز در مبانی هستی شناسی اسلامی (مراتب ادراک و اقسام جوهر) و پدیدارشناسی در تناسب با فرآیند خلق و پدیدارسازیِ محصول هنری، در جهت برپایی یک مدل کاربردی در فرآیند طراحی معماری مقایسه و تبیین می گردد. رهیافت پژوهش حاضر، مدل پنج مرتبه ایِ «تعریف، تبیین، تصویر، تدوین و تالیف» در فرآیند طراحی معماری در تناظر با اقسام و مراتب جوهر و ادراک انسان است. در گام تعریف، متناسب با موضوع طراحی، اصول و آرمان های طراح معمار با توجه به زیست-جهان های گوناگون، در ذهن تعین یافته و قابل برای دریافت صورت می گردد. در این گام، طراح با آزادی ذهنی و به روش های مختلف، به بیان مفاهیم بکر و ایده آل هایش از معماری فرضی ذهن خود می پردازد. گام دوم، تبیین حالت نسبی دارد و در زمانه و زمینه تفسیر و متناسب سازی می گردد. گام تبیین علاوه بر مشخص کردن هیولا و جنس پروژه، به تحلیل ها و ایجاد دیاگرام های مختلف روابط فضایی، عملکردی، برنامه ریزی فیزیکی و... می انجامد. در گام سوم، تصویرسازی و نقش خلاقیت چشمگیر بوده و صورت یا فرمِ طرح ایجاد می شود. گام تدوین در فرآیند طراحی، به معنای نظم و ترتیب دادن اجزا و ارزیابی پس از ایجاد فرم میباشد. در این مرحله فرم در ارتباط با خلقِ فضا نظم و ترتیب می یابد و تمرکز از توده معماری برداشته شده و رابطه توده و فضا منتقل می شود. در گام تألیف، اثر معماری روح می یابد و واجد حیات می گردد و به عنوان پدیدهای زنده با هویتی مشخص در پیوستگی و الفت با سایر پدیدارها در نظام هستی قرار می گیرد. استفاده از این مدل پیشنهادی در فرآیند طراحی، به دلیل ماهیت تجربی و همچنین پیوستگی محتوایی و صوری با مبانی هستی شناسی اسلامی، از یکسو درک ملموس مسیرِ پیچیده طراحی را هموار نموده و از سویی دیگر، باعث ایجاد آزادیِ عمل برای طراحان و معماران در عین ساختاردهندگی و نظمبخشی در حل یک مسئلهی طراحی می شود.