جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای شاهچراغی

دانشجوی دکتری مهسا جوادی نوده، دکتر آزاده شاهچراغی، دکتر علیرضا عندلیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

طراحی مناسب در کالبد و مشخصات فیزیکی یکی از راهکارهای اقلیمی خانه‌­های تاریخی در تعامل با طبیعت بوده است. در واقع این خانه‌­ها در طی سال‌ها با آزمون­‌های مختلف به ترکیبی پایدار و اصولی بازتولیدشدنی دست یافته­‌اند که علاوه بر تاثیر مستقیم بر سلامت کاربران فضا، از مشکلات هدررفت انرژی نظیر شرایط ناسالم فضاهای داخلی، بحران­‌های زیست‌محیطی، و... نیز می‌­کاهد؛ اصولی که امروزه در مشخصات کالبدی فضاها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این مبنا در پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای هندسی، تناسباتی و استانداردهای حاکم در ساختارهای حیاط مرکزی، تالارهای زمستان­‌نشین و اتاق­‌های فصلی مبتنی بر اقلیم سرد، پرداخته می­‌شود. همچنین روابط فضاها نیز براساس مشخصات کالبدی مورد مطالعه قرار می­‌گیرد؛ تا با مقایسه معیارهای اقلیمی بتوان به الگوی طراحی پایدار براساس الگوهای ساختاری دست یافت؛ رایج­‌ترین نسبت­‌های فضایی منطبق بر طبیعت را در این منطقه شناسایی نمود؛ و در تطابق با نیازهای امروز بکار گرفت. در این پژوهش 12 خانه از دوره قاجار در اردبیل -که بیشترین فراوانی را دارند- مورد بررسی قرار می­‌گیرند؛ بدین ترتیب که جمع­‌آوری اطلاعات و مطالعات میدانی از فضاهای تاثیرپذیر از اقلیم در جداولی دسته­‌بندی می­‌شوند؛ و با روش­‌های محاسباتی، استدلال منطقی داده­‌ها و تحلیل­‌های کمی و کیفی مجموعه‌­­ای حاصل از تناسبات هندسی و روابط فضایی شناسایی می­‌گردند. نتایج براساس رایج ­ترین نسبت­‌ها، ابعاد و مساحت­‌ها نشان از تطبیق و ارتباط پیشرو الگوهای فضایی با ترکیب تأثیرپذیر داده‌­های اقلیم سرد دارد؛ به نحوی که برخی فضاها با توجه به نوع کاربری و فصول استفاده‌­شان دارای تناسبات مشابه و اشکال مقتضی­‌اند؛ تمایز فصلی فضاها صرفاً به فصول زمستان و تابستان محدود شده است؛ و جزئیات طراحی براساس فصول سرد بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو بکارگیری الگوهای ساختاری گذشته جهت طراحی در معماری امروز می­‌تواند تا حدود زیادی از هدررفت انرژی جلوگیری نماید.
محمد حبیب زاده عمران، علیرضا عینی فر، آزاده شاهچراغی،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

رضایت از مسکن و محیط مسکونی یکی از جنبه‌های رضایت از زندگی است. ارتباط میان خلوت در فضاهای شخصی و تعامل جمعی در سازمان فضایی واحد مسکونی آپارتمانی از عوامل تعیین‌کننده‌ مولفه‌های موثر بر سنجش رضایت ساکنان است. تامین خلوت اعضای خانواده در فضای کالبدی واحد مسکونی، بسترساز و پیش‌نیاز رعایت محرمیت و تنظیم روابط درونی و ارتباط با بیرون از واحد مسکونی است. پرسش‌ تحقیق این است که، رابطه فضاها در گونه‌های سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی چیست؟ ارتباط فضاهای شخصی و جمعی و میان- ‌فضاهای واحد مسکونی چه تاثیری بر میزان رضایتمندی ساکنان دارند؟ و چگونه می‌شود این رضایتمندی را با راهکارهای طراحی ارتقا بخشید؟ هدف اصلی پژوهش ارتقای آگاهی جهت طراحی مطلوب‌تر واحدهای مسکونی آپارتمانی است. اهداف دیگر تحقیق می­تواند به درک بهتر ارتباط انسانی میان عناصر سازمان فضایی واحد مسکونی، چگونگی ایجاد بستر خلوت فردی و ارتباط جمعی میان اعضا و میهمانان خانواده، ایجاد خلوت شنیداری و دیداری در فضای داخلی واحد مسکونی و مشرف با واحدهای مجاور اشاره کرد. تحقیق فوق جهت گردآوری داده‌ها و تکمیل پرسشنامه از ساکنان بهره­مند شده است. مطالعه موردی به مسکن متداول آپارتمانی شهر آمل (مجموعه‌های ردیفی با ارتفاع متوسط در سه تا شش طبقه به همراه فضاهایی مانند ورودی، پله ارتباطی، فضای باز و سایر عناصر مشترک سازه‌ای و تاسیساتی)، محدود شده است. در این بناها، براساس مطالعه اسناد پایان‌کار ثبت شده در شهرداری مرکزی آمل، چهار گونه واحد مسکونی شناسایی شده است که سازمان فضایی آنها بیشترین فراوانی را دارند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که ساکنان واحدهای مسکونی آپارتمانی از فقدان تمهیدات لازم در رعایت انتقال دید و صدا مابین ­فضاهای داخلی، رعایت فاصله لازم میان فضاهای جمعی و شخصی، دید از  بخش ورودی واحد و از گشودگی‌های نما به فضاهای داخلی ابراز نارضایتی نسبی کرده‌اند. نتیجه پژوهش پیشنهاد راهکارهای طراحی ورودی، هندسه و تناسب پلان، کنترل انتقال صدا مابین فضا‌های واحد مسکونی، کنترل دید از بیرون واحد و ایجاد فضای مفید مکث و حرکت در فضاهای مابین دو بخش اصلی واحد است. نتایج تحقیق می‌تواند به فرهنگ‌ها و شهرهای مشابه در شمال کشور قابل تعمیم باشد. جدول راهکارهای طراحی پژوهش مطابق با شرایط فرهنگی-اقلیمی مناطق دیگر کشور جهت تدوین راهنماهای طراحی متناسب با فرهنگ‌های محلی و محیط‌های خاص قابل تنظیم است.

حسن بلخاری قهی، جانا عرب زاده، سید مجید مفیدی شمیرانی، ایرج اعتصام، آزاده شاهچراغی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده


بیان مساله: طبیعت نخستین مامن و آغاز گر حیات انسان می باشد. عَرض و جوهر ارکان نظریه حرکت جوهری صدرالمتآلهین است که به بیان حرکت از صورت به معنا می پردازد و اصل انتفاع و سودمندی تحقق پیدا می کند. موارد یاد شده با عالم علمی کنونی در ظاهر متناقض می باشد، درصورتی که غایت هر دو عالم یکی است. طراحی زیست دوست در پی ایجاد شرایط هم زیستی با طبیعت در سکونتگاه های کنونی انسان می باشد. تحقق شکل گیری معماری زنده بر بنیاد نظریه حرکت جوهری صدرالمتالهین، امکان ایجاد شرایطی جهت ارتقا کیفیت زندگی را ایجاد می نماید.

سوال و هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوش دستیابی به مقوله معماری زنده جهت ارتقا کیفیت زندگی و توجه به معنویت درمعماری برای آرامش روح است. این پژوهش جهت دستیابی به هدف ذکر شده در پی پاسخ به پرسشی درخصوص نسبت حرکت جوهری ملاصدرا با معماری زیست دوست می باشد.

روش پژوهش: پژوهش انجام شده به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده، کدگذاری توسط نرم افزار MaxQDA با روش سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق مصاحبه عمیق بدست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، تبدل جوهری در هر رکنی از ارکان هستی صورت می پذیرد و معماری زیست دوست با درنظر گرفتن عناصر زنده، امکان تداعی حیات مندی هستی همراه با تحول جوهری آدمی را یادآور می شود. مقولاتی چون کمال گرایی، بالندگی، همبستگی روح و جسم، لازمان بودن مفاهیم، در انسان و عناصر هستی وجود دارد. امکان تبدل جوهری در معماری هدفمند با درنظرگرفتن موارد ذکر شده و توجه بیشتر به مقولاتی چون ارتباطات، هم اندیشی نوین و حقیقت جویی میسر خواهد شد. نتایج آن آفرینش زیبایی و دستیابی به معماری زنده می باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb