یزد، دارای پیشینه غنی در آداب و علوم فلاحت و زراعت است. آب و امنیت در کنار زمین، به عنوان مادر زراعت، توانستهاست مولد ساختاری در این اقلیم، به نام مزرعه باشد. مزارع، مجتمعهای زیستی کوچکی هستند که بهصورت مستقل یا تابعه، بخشی از ضیعات یک ده و یا قصبه، محسوب میشود.
برخی از مزارع، صرفاّ دارای تولیدات کشاورزی بوده و فاقد لواحق و استقرار هستند و به این دلیل، مزرعه کشاورزی یا غیرمسکون نامیده میشوند. در اینگونه از مزارع، سکونت دائم و استقرار وجود ندارد. «باغها و کشت خوانهای یزد»، در زمره «مزارع کشاورزی» قرار میگیرند؛ اما برخی دیگر، علاوه بر کشاورزی و زراعت به عنوان شاخصه اصلی، سکونت و استقرار نیز در آنها انجام میشود، اینگونه از مزارع، «مسکون» نامیده میشوند و دارای عناصر خدماتی دیگری چون کوشک، خانههای اربابی و رعیتی، قلعههای کبیره و صغیره مسکونی، برجهای دیدبانی، طاحونه و مصنعه، شاهکوچه و غیره هستند. در این پژوهش، «قلعهها و مجموعههای کشتخوانی اربابی و رعیتی» به عنوان مزرعه مسکون در یزد، شناختهشدهاند و در ادبیات شفاهی و آثار مکتوب مربوط به یزد، بهکرات درباره «مزرعه» بودن این آثار، مطالبی آورده شده است. این مزارع، در طول مسیر مکانی تحقیق (استان یزد)، در سال 1394 ه.ش شناسایی شده و مورد مطالعات میدانی قرار گرفتند و بسیاری از آنها، به دلایل مختلف، در معرض آسیب و نابودی قرار دارند.
چیستی مزارع مسکون تاریخی در یزد، از سئوالات کلیدی در این نوشتار به حساب میآید و سعی می شود تا با رهیافت تفسیری - تاریخی و مراجعه به آثار مادی، سندپژوهی و مصاحبه به هدف اصلی این پژوهش، که تمییز مزارع مسکون تاریخی یزد، از سایر گونهها و مجتمع های زیستی است، جامعه عمل پوشانده شود.
از نتایج قابل اشاره؛ فهم موضوع، از طریق پیمایش میدانی و تفسیر اسناد، با توجه به کنوانسیونهای بینالمللی است. این مهم میتواند در دانشگاهها و مراکز پژوهشی، مورد بحث و مکاشفه قرارگیرد.