3 نتیجه برای صحراگرد منفرد
ا پارسا موسوی نیا، ندا سادات صحراگرد منفرد، علی غفاری،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
بحث مسکن دارای ابعاد فراتر از معنای فقط سرپناه میباشد که از این ابعاد، بعد اجتماعی بهعنوان سنجه رشد هر جامعه محسوب میشود. یکی از عوامل بعد اجتماعی، میزان و چگونگی تعاملات اجتماعی در میان ساکنین آن جامعه است. با این حال در ساختهای جدید کمتر به بعد اجتماعی توجه میشود. با مطالعه در این حوزه اهمیت اختصاص فضای مناسب برای تعامل ساکنین مجموعه به خصوص فضای باز و نیمهباز مشخص میشود. هدف این پژوهش استخراج و شناسایی معیارهای فضای باز و نیمهباز در واحد همسایگی موثر بر تعاملات اجتماعی است. در این پژوهش در گام مرور ادبیات با روش توصیفی-تحلیلی معیارهای پر تکرار با ظرفیت اثرگذاری بالا که تواماً فضای باز و نیمهباز و تعاملات اجتماعی را مد نظر قرار داده بودند شناسایی شدند. سپس با استفاده از روش استقلال منطقی معیارهایی که جداگانه در تعاملات و یا فضای نیمهباز وجود دارد بررسی و اشتراکات آنها گرفته شد که بهعنوان معیارهای جدید شناسایی شده و فراوانی تمامی معیارهای از طریق تحلیل محتوا به دست آمد. سپس با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون وزن تمامی معیارها به دست آمد. یافتهها نشان میدهد معیارهای با اولویت به ترتیب عبارتند از دسترسی به فضاهای جمعی، تعریف بدنهها و هویت جدارهها، فضای توقف و تفکر و تجمع، سلسلهمراتب میان عناصر و فضاها، سهولت دسترسی، معیار تأمین قلمرو فضایی مربوط به معیارهای جدید شناسایی شده است که جزو مولفهها با وزن بالاتر است.
خانم مهندس فاطمه امامی پور مطلقیان، آقای دکتر دکتر سید عباس یزدانفر، دکتر ندا سادات صحراگرد منفرد،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
معضلات بافتهای فرسوده شهری که عمدتاً کاهش ارزشهای سکونتی، افزایش تقاضا به منظور خروج از این مناطق، و نوسازی آنها با دید سودجویانه و بدون نظارت کافی است، ضرورت بازآفرینی آنها را به موضوعی محوری تبدیل کرده است. از سوی دیگر توسعه مختلط کاربریها بهعنوان یک جزء کلیدی در رشد هوشمند و شهرسازی نوین مطرح میباشد. لذا هدف این مقاله شناسایی و ارزیابی مولفههای اختلاط کاربری موثر بر بازآفرینی بافتهای فرسوده است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است: راهبردهای طراحی برای بازآفرینی بافت محله سیروس با تأکید بر اختلاط کاربری چیست؟ روش تحقیق این پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) میباشد. در ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی و تحلیل محتوا، مولفههای موثر بر اختلاط کاربری و بازآفرینی بافت فرسوده و فراوانی آنها استخراج شد. پس از آن ارتباط میان مولفههای اختلاط کاربری موثر بر احیای بافت فرسوده در ساختاری نظاممند ترسیم شده و پرسشنامه محققساخت بر این مبنا تهیه شد. از آنجا که این عوامل وابسته به زمینهاند، محله سیروس بهعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد و پرسشنامه توسط 120 نفر از ساکنین محله به ارزیابی گذاشته شد. لذا با استفاده از روش موردپژوهی آن دسته از مولفههای اختلاط کاربری که در بازآفرینی بافت فرسوده محله سیروس موثرترند شناسایی شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که مؤلفههای تنوع گونهبندی مسکن، پیاده-دوچرخهمحوری، و عمودی یا افقی بودن عملکرد در اختلاط کاربری به ترتیب بیشترین تأثیر را در بازآفرینی بافتهای فرسوده محله سیروس دارند. سپس با استفاده از روش همبستگی میزان ارتباط بین مولفههای اختلاط کاربری با هم که در بازآفرینی بافت فرسوده نقش دارند شناسایی شده و چرایی ارتباط آن تحلیل شد. راهبردهای طراحی برای محله سیروس با توجه به تحلیل نتایج همبستگی، ایجاد تنوع گونهبندی مسکن برای جذب اقشار مختلف درآمدی، استقرار مراکز عرضهکننده کالا و خدمات اساسی در فاصله مناسب از بافت مسکونی برای پیادهمحور شدن، و ایجاد پارکها و استفاده از عناصر سبز در جدارهها و کفسازی مسیر میباشد.
مونا برجیان بروجنی، سید عباسآقا یزدانفر، نداسادات صحراگرد منفرد،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
کودکی مهمترین دوران زندگی انسان است و رشد هر جامعه در گرو افزایش سلامت کودکان آن است. از آنجا که کودکان بیشترین زمان خود را در خانه سپری میکنند، طراحی محیطهای مسکونی به شدت روی آنها و به ویژه سلامتیشان تاثیرگذار است. متاسفانه امروزه طراحی محیطهای مسکونی، اغلب تنها براساس خواستههای بزرگسالان بوده و عادات روزمره کودکان را در مسیر تغییرات نگرانکنندهای قرار دادهاست. این تغییرات از قبیل افسردگی، چاقی، رفتار پرخاشگرانه، آسم، سلامت کودکان را تهدید میکند. لذا پژوهش پیشرو با هدف "اولویتبندی مولفههای طراحی در یک مجموعه مسکونی که بر سلامت کودکان موثرتر واقع میشوند" انجام گرفته است. به این منظور، ابتدا با مرور منابع به روش توصیفی-تحلیلی، مولفه های محیط مسکونی موثر بر سلامت کودک استخراج شد. سپس به کمک روش پیمایشی، پرسشنامهای بر اساس مولفه ها تدوین شد. جامعه آماری متشکل از 4 گروه معماران کودک، روانشناسان کودک، والدین کودکان و نهایتا مربیان کودک و در مجموع 100 نفر تعریف شد. در ادامه، با تحلیل پاسخنامهها به کمک آزمون فریدمن و آنتروپی شانون، مهمترین مولفههای محیطی سلامت کودکان در مجموعههای مسکونی از نگاه هر یک از این 4 گروه بدست آمده و در مقایسه باهم قرار گرفت. نتایج حاصل شده حاکی از آن بود که مهمترین اشتراک بین 4 گروه بحث ایمنی و امنیت است که بدیهی ترین مولفهای است که تامین آن در ساختار فضای متناسب با کودک باید تامین شود. بعد از این اصل میتوان بیان داشت که در حالی که معماران فضای بازی را به عنوان یک فضا با کارکرد آموزشی-اجتماعی-روانی- فرهنگی می بینند، برای والدین نور کافی و راحتی خیال آنها از رشد مادی کودک در شرایط بهینه مطرح است. روانشناسان با نگاه خود به دنبال گسترش پیوند کودک با همنوعان و تقویت تعاملات برای دستیابی به مهارت های اولیه زندگی برای رسیدن به استقلال کودک هستند و آن را اولویت میدانند و مربیان نیز به نوعی با والدین دغدغه تامین نور کافی برای رشد اولیه کودک را مد نظر دارند.