3 نتیجه برای عظیمی
غلامحسین معماریان، سیروان عظیمی ، مهدی کبودی ،
دوره 2، شماره 2 - ( تابستان 93 1393 )
چکیده
در تجزیه و تحلیل لایه های مختلف آثار معماری و سبک هر معمار، رنگ جایگاه خاصی دارد. عاملی که افکار و عواطف وی را از سویی و درونمایه، مبانی نظری و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بنا را از سویی دیگر به هم مرتبط میسازد. لذا بررسی نوع رنگ و نحوه کاربرد آن در معماری سنتی اصیل، دریچهای روبه شناخت برخی از ویژگیهای این سبک منحصر به فرد معماری و نیز اندیشهها، گرایشها و تواناییهای هنری و معمارانه جامعه بستر است. معماری در سرزمین کردستان اگرچه در ساختار کالبدی خود کم و بیش مورد بررسی پژوهشگران قرار گرفته است، اما در واکاوی ریشههای آن به ویژه در ابعاد معنایی، پژوهشی تأثیرگذار صورت نگرفته است. نقش رنگ در پژوهشهای معماری غرب از زمان باووهاس، بیشتر از بعد روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است، در ابعاد معناگرایانه و بوم شناختی نیز، بر مبنای کهن الگوها و نگرشهای بومی و مذهبی آمیخته با معماری، پژوهشهای متاخری صورت پذیرفته است. در بررسیهای میدانی، شهود کاربست 60 درصدی رنگ آبی در پنجرههای خانههای سنتی منطقه اورامان، بر ضرورت پژوهش در این حوزه صحه میگذارد. لذا این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه، عکس نگاری و بررسی تطبیقی، در پی یافتن چرایی آن است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که گرچه کلیشههای اجتماعی مانند چشم زخم بودن و تقدس، در کاربست رنگ آبی در معماری و پنجرههای منطقه اورامان اصالت ندارد؛ اما رابطه معنا دار و نزدیکی با زیبای شناسی و مباحث روانشناسی در کاربرد آن دیده می شود.
مریم عظیمی،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1398 1398 )
چکیده
در اندیشه و تفکر اسلامی، خیال، جایگاه و اهمیت ویژهای در آفرینش هنری دارد. ماهیت برزخی خیال، باعث شده که هر مفهوم و معنایی برای تجسم یافتن در دنیای محسوس، بایستی از خیال بگذرد. عالم خیال، واسطه بین معنا و محسوس است. انسان در خلق هنری، بیشتر از ادراک خیالی و قوه خیال خود بهره میگیرد. هنرمند قدسی در هنگام آفرینش فارغ از عالم محسوس عمل میکند. حتی در هنگام بازآفرینی طبیعت یا شیای مادی نیز، تلاش میکند حقیقت و معنای آن را در اثرش متجلی سازد. قوه خیال هنرمند به او کمک می کند تا تصاویر و مفاهیم جدیدی، فراتر از ماده خلق کند. معنا در معماری و هنر اسلامی، نقشی بنیادین دارد. معمار همچون دیگر هنرمندان، با ادراک عالم ماده و شناخت آن به معانی، مفاهیم و ارزشهای ازلی نائل میآید؛ و به یاری قوه خیال، این معانی را به صورت معماری و فضا در عالم محسوس، باز میآفریند.
هدف این پژوهش، تبیین جایگاه خیال بهعنوان واسطه تجلی حوزه معانی در طرح معماری و نقش آن در فرایند طراحی معماری است. در این پژوهش، پیشینه مرتبط با خیال در اندیشه اسلامی در حوزههای عالم خیال و مراتب آن، ادراک خیالی، آفرینش و هنر قدسی، مورد بررسی قرار میگیرد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و متکی بر استنتاج به بررسی دادهها و مطالب گردآوری شده میپردازد.
مطالعات نشان میدهد؛ سیر نزولی «معنا، خیال، معماری» به عنوان یک فرآیند سهمرتبهای، میتواند در طراحی معماری مورد توجه قرار گیرد. با کمک این فرآیند، حوزههای معنایی در معماری، همچون ارزشها، نمادها و مفاهیم ذهنی طراح که با فرهنگ، اجتماع و درونیات فطری او مرتبط هستند؛ مورد توجه قرار میگیرند و به واسطه خیال در ایده معماری مینشینند. این فرآیند را میتوان شامل سه مرحله اصلی دانست: توجه و دستیابی به مفاهیم و معانی، تبدیل این معانی به صورتهای خیالی و طراحی اولیه، بازآفرینی این صورتها در عالم محسوس بهگونهای که هم با عالم خیال و هم با محدودیتهای عالم محسوس منطبق باشد (اثر معماری).
خانم سهیلا رضایی آدریانی، دکتر نورالدین عظیمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 1-1401 )
چکیده
یکی از جدیدترین استراتژیهای توسعه شهری -که تأکید اصلی بر محوریت فرهنگ و هنر در روند توسعه شهری دارد- ایده شهر خلاق است. شهر خلاق رویکردی فرهنگی در توسعه شهر است که بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان از طریق جذب و پرورش استعدادها و خلاقیت افراد تأکید دارد. برای این منظور، شاخصهای شهر خلاق با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل اسناد و مدارک جمعآوری شد؛ و جهت بررسی میزان انطباق شاخصها با معیارهای اسلامی- ایرانی، از نظرات و دیدگاههای طلاب و اساتید علوم دینی و اساتید شهرسازی استفاده به عمل آمد. جمعیت نمونه در این مطالعه شامل 230 نفر از طلاب حوزه علمیه اصفهان برای تکمیل پرسشنامه و 15 نفر از متخصصین شهرسازی و اساتید حوزه برای مصاحبه عمیق بودند. از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات استفاده شد؛ و در نهایت عوامل تحقق شهر خلاق ایرانی- اسلامی، در چهار گروه توسعه فرهنگ و هنر، ادبیات و هنرهای تجسمی، آزادی اجتماعی و فکری و آزادی سیاسی طبقهبندی شد.
نتایج پژوهش نشان داد که «افزایش سطح سواد مردم»، «دسترسی به منابع معتبر کتابخانهای و تألیفات جدید» و «افزایش کمیت و کیفیت مطبوعات و نشریات» ازجمله مهمترین شاخصهای فرهنگی هنری، میباشند.