علیرضا عندلیب، اکبر کاظمزاده،
دوره 8، شماره 3 - ( پائیز 1399 1399 )
چکیده
سرزمین ما ایران اسلامی که مادر همه تاریخ، سنت و فرهنگ ماست و همواره در پیچ و خم های تاریخی سرفراز و استوار باقی مانده است؛ مدت مدیدی است که در وضعیت مطلوبی بسر نمیبرد. در چنین وضعیتی، ضرورت دارد همه کسانی که به نوعی از این سرزمین برخاسته و هویت خویش را از آن دارند؛ متعهدانه و دلسوزانه به خروج از این وضعیت و دستیابی به موقعیت مطلوب، اهتمام ورزند؛ و مسیر آن را در جهت سعادت آیندگان و فرزندان این مرز و بوم که همانا تحقق تمدن نوین اسلامی است هدایت نمایند.
از همین رو، تدوین مستندات توسعه کشور و بهویژه تدوین سند آمایش سرزمین که با توجه به دامنه شمول و اثر بخشی آن، زیربناییترین سند توسعه و انسجامبخشترین آنها جهت کلیه اسناد برنامهریزی برای پیشرفت کشور بهشمار میرود؛ ضرورتی تام در طی فرآیند فوق خواهد داشت؛ و بهعنوان سندی جامع، میتواند میثاق تمامی دستاندرکاران کشور بوده تا با رویکردی فراگیر و یکپارچه، سیمایی مطلوب از طرحریزی سازمان فضایی و بهینه توسعه کشور ارائه دهد. به همین منظور این مقاله در پی آن است تا مدخلی برای تبیین ابعاد بنیادین تمدن نوین اسلامی در تدوین مستندات توسعه کشور و بهویژه تدوین سند آمایش سرزمین فراهم نماید. مقاله حاضر متناسب با طرح مسئله، اهداف و ماهیت پژوهش در زمره پژوهشهای بنیادی محسوب شده که در آن از روش تحلیل محتوا و بهرهگیری از مطالعات اسنادی و تجزیه و تحلیل دادههای ثانویه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که «ابعاد بنیادین نهگانه عدالت، سلامت، امنیت، معرفت، معنویت، آزادی، ثروت، قدرت و منزلت» و همچنین توسعه همهجانبه، متوازن و پایدار از منظر اسلامی در تدوین مستندات توسعه کشور بهعنوان سه مولفه کلیدی تحقق تمدن نوین اسلامی، باید مورد توجه و ملاحظه قرار گیرد.
دانشجوی دکتری مهسا جوادی نوده، دکتر آزاده شاهچراغی، دکتر علیرضا عندلیب،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
طراحی مناسب در کالبد و مشخصات فیزیکی یکی از راهکارهای اقلیمی خانههای تاریخی در تعامل با طبیعت بوده است. در واقع این خانهها در طی سالها با آزمونهای مختلف به ترکیبی پایدار و اصولی بازتولیدشدنی دست یافتهاند که علاوه بر تاثیر مستقیم بر سلامت کاربران فضا، از مشکلات هدررفت انرژی نظیر شرایط ناسالم فضاهای داخلی، بحرانهای زیستمحیطی، و... نیز میکاهد؛ اصولی که امروزه در مشخصات کالبدی فضاها کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این مبنا در پژوهش حاضر به شناسایی الگوهای هندسی، تناسباتی و استانداردهای حاکم در ساختارهای حیاط مرکزی، تالارهای زمستاننشین و اتاقهای فصلی مبتنی بر اقلیم سرد، پرداخته میشود. همچنین روابط فضاها نیز براساس مشخصات کالبدی مورد مطالعه قرار میگیرد؛ تا با مقایسه معیارهای اقلیمی بتوان به الگوی طراحی پایدار براساس الگوهای ساختاری دست یافت؛ رایجترین نسبتهای فضایی منطبق بر طبیعت را در این منطقه شناسایی نمود؛ و در تطابق با نیازهای امروز بکار گرفت. در این پژوهش 12 خانه از دوره قاجار در اردبیل -که بیشترین فراوانی را دارند- مورد بررسی قرار میگیرند؛ بدین ترتیب که جمعآوری اطلاعات و مطالعات میدانی از فضاهای تاثیرپذیر از اقلیم در جداولی دستهبندی میشوند؛ و با روشهای محاسباتی، استدلال منطقی دادهها و تحلیلهای کمی و کیفی مجموعهای حاصل از تناسبات هندسی و روابط فضایی شناسایی میگردند. نتایج براساس رایج ترین نسبتها، ابعاد و مساحتها نشان از تطبیق و ارتباط پیشرو الگوهای فضایی با ترکیب تأثیرپذیر دادههای اقلیم سرد دارد؛ به نحوی که برخی فضاها با توجه به نوع کاربری و فصول استفادهشان دارای تناسبات مشابه و اشکال مقتضیاند؛ تمایز فصلی فضاها صرفاً به فصول زمستان و تابستان محدود شده است؛ و جزئیات طراحی براساس فصول سرد بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این رو بکارگیری الگوهای ساختاری گذشته جهت طراحی در معماری امروز میتواند تا حدود زیادی از هدررفت انرژی جلوگیری نماید.