3 نتیجه برای قاسمی سیچانی
مریم قاسمی سیچانی، فاطمه قنبری شیخشبانی، محبوبه قنبری شیخشبانی،
دوره 5، شماره 3 - ( پائیز 96 1396 )
چکیده
کتیبههای قرآنی، عناصر جداییناپذیر تزئینات مساجد هستند که علاوه بر ترویج فرهنگ اسلامی، انعکاسدهندهی شرایط سیاسی و اجتماعی دورهی نگارش خود نیز هستند. مسجد جامع اصفهان به لحاظ اهمیت، وسعت، تعدد دورههای ساخت و حجم تزئینات، از جمله بناهایی است که بیشترین تعداد کتیبههای تاریخی را در معماری اسلامی ایران، درخود جای داده است. در پژوهشهای موجود کمتر به شناخت و تحلیل مضمون کتیبههای مورد استفاده در این بنا پرداخته شده است. لذا، این مقاله با هدف شناخت، تحلیل و قیاس مضمون کتیبههای قرآنی در ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان نگارش یافته است. برای دستیابی به مضامین آیات کتیبهها و بررسی ارتباط موضوعی آنها از لحاظ سیاسی، اجتماعی و محل کاربردشان در این بنا، تحقیق به روش تفسیری- تحلیلی انجام گرفت و از منابع اسنادی، کالبدی (مشاهده و حضور در محل) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان دادند متن عمده کتیبههای ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان مذهبی است. بیشترین تعداد کتیبههای قرآنی ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان در دورهی صفویه الحاق شده است و بعد از آن به ترتیب دورههای قاجار، آل مظفر، ایلخانی و سلجوقی دارای بیشترین تعداد کتیبههای خطی قرآنی هستند. در بین ده ورودی و هفده محراب مسجد جامع اصفهان پانزده مورد دارای کتیبه قرآنی بوده است. به نظر میرسد شرایط سیاسی و اجتماعی هر دوره در انتخاب آیات برای نگارش کتیبههای ورودیها و محرابهای ذکر شده، تأثیر قابل توجهی داشته است. به طوری که در زمانهای آشفتگی اوضاع سیاسی، اجتماعی و مذهبی، آیات قرآنی انتخاب شده برای کتیبههای محرابها و ورودیهای مسجد جامع اصفهان به نوعی اشاره به اتفاقات خاص آن دوران داشته است و زمانی که به نوعی آرامش نسبی سیاسی و اجتماعی برقرار بوده مضمون آیات انتخابی در ورودیها اشاره به مسائلی در باب توحید و یگانگی خداوند ایمان و اعتقاد به معاد، نبوت و بعثت پیامبر و در نهایت آیاتی که در باب اهمیت مساجد آورده شده است. همچنین، مضمون آیات محرابها اشاره به وقایع جامعهی مسلمین از جمله تغییر قبلهی مسلمین، بعثت پیامبر و رهبری توجه داشته است.
آزاده حریری، بهنام پدرام، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 98 1398 )
چکیده
طبقهبندیها در حوزه میراث مسکونی شهر اصفهان، غالبا با دیدگاه گونه شناسی و ایجاد وحدت از طریق همانندسازی و توجه به وجوه تشابه در صِرف صورت معماری بدون اعتنا به وجوه تنوع، تمایز و معنا و محتوای آن انجام شده است. برخی ویژگیهای معماری خانه های تاریخی اصفهان در هیچ کدام از گونه های معرفی شده، قابل تشخیص و شناسایی نیستند. آنچه غالبا در این گونه شناسی ها ملاک عمل قرار گرفته، واکاوی وجوه شِکلی کالبد است که در هر دورهی تاریخی ثابت فرض شده؛ اما در ساختارهای کالبدی خانههایی که طبق گونه شناسی های انجام شده در یک رده قرار میگیرند نیز تنوع های فراوانی مشاهده می شود. این در حالی است که امروزه خانه های تاریخی بسیاری در شهر اصفهان به دور از تشخیص وجوه تنوع اصیل به دست فراموشی و نابودی سپرده می شوند. همچنین غالبا شهرهای تاریخی کشور، با فقدان کلی اطلاعات و دانش مربوط به تنوع میراث مسکونی مواجه است. عدم تبیین دقیق تفاوت ها و تنوعات در میراث مسکونی باعث شده که در نظام مدیریت و برنامهریزی حفاظت از میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی، نتوان فرصت های لازم را برای باززنده سازی و خواناسازی این وجوه در راستای ارتقای هویت فرهنگی و اجتماعی بافت های تاریخی به انجام رسانید. این پژوهش در پی پاسخ به چرایی تبیین وجوه تنوع و تمایز در میراث مسکونی اصفهان و تحلیل عوامل تاثیرگذار در خلقِ وجوه تنوع و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان به منظور واکاوی جایگاه این وجوه در فرآیند حفاظت بوده است. اهداف اصلی در پی پاسخگویی به پرسش کلیدی به این قرار خواهد بود: با تحلیل و بررسی عوامل تاثیرگذار در ایجاد وجوه تنوع و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان، بتوان به طبقه بندی جامع میراث مسکونی اصفهان براساس وجوه تنوع آفرین در راستای تبیین فرصت های لازم در فرآیند حفاظت برای باززنده سازی و خواناسازی وجوه تنوع آفرین و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان پرداخت. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف توسعه ای و با بهره گیری از اسناد کتابخانه ای، مطالعات میدانی و مصاحبه انجام شده و یافته ها با روش کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه پژوهش نشان میدهد که وجوه تمایز و تنوع آفرین در کالبد میراث مسکونی اصفهان تحت تاثیر عوامل تاثیرگذار اقلیم، مذهب، شغل و موقیعت اجتماعی مالک و خرده فرهنگ های قومی شکل گرفتهاند. بروز خلاقیت در هماهنگی با اقلیم و سازگاری با طبیعت و تطبیق با الگوهای رفتاری وابسته به مذهب و فرهنگهای قومی و از سوی دیگر ناهماهنگی با اقلیم و الگوهای رفتاری مذهبی و فرهنگی منجر به آفرینش خانههایی با ساختار و اجزای کالبدی متنوع و متمایز شده است. تنوع در نظام کارکردی مسکن و تلفیق کارکردهای غیرمسکونی نیز باعث خلق وجوه تنوع آفرین در ابعاد کالبدی خانههای تاریخی اصفهان بوده است.
مریم قاسمی سیچانی، فائزه شمشیری،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
خانههای تاریخی از لحاظ اصول معماری و ویژگیهای هندسی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. این مطالعه به بررسی ویژگیهای اصول هندسی اتخاذشده در خانههای دوره صفویه و قاجاریه میپردازد. هدف اصلی، شناخت ویژگیهای هندسی خانههای تاریخی چند حیاط و نمای آنها و بررسی تأثیر آنها بر یکدیگر است. تحقیقات گستردهای در این حیطه انجامگرفته است؛ اما مطالعهای به بررسی نسبت طول حیاط به ارتفاع نما و نسبت طول به عرض حیاط انجام نگرفته است. جامعه آماری این مطالعه، متشکل از خانههای تاریخی یک یا چند حیاط مرکزی شهر اصفهان است. از میان این جامعه تعداد ۱۵ خانه به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد بررسی قرارگرفته است. رویکرد روششناختی تحقیق، مبتنی بر پایه مطالعات میدانی و تحلیل هندسی-حسابی است. ابزارهای مورد استفاده از طریق برداشت و نرمافزار ترسیمی اتوکد انجامشده است. نتایج حاکی از آن است که حیاط خانهها عمدتاً به شکل مستطیل بوده است. چنانچه محور کشیدگی حیاط در خانههای مورد مطالعه شمالی- جنوبی بوده است؛ نماها در خانههای ۲، ۳، و ۴ جبهه ساخت بهگونهای قرار میگیرند که نمای شمالی ارتفاع بیشتری نسبت به ۳ نمای دیگر داشته و چنانچه محور کشیدگی حیاط شرقی- غربی بوده؛ عکس این پدیده صادق است. نماها و جهت قرارگیری آنها در حیاط یکی از تأثیرگذارترین مؤلفهها در به دست آوردن تناسب حیاط بهنما است.