6 نتیجه برای محمدی
سید عباس یزدانفر، محمد علی خانمحمدی، محمد درویش، ،
دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 93 1393 )
چکیده
علیرغم رشد و توسعه کمی پرشتاب در چند سال اخیر، توجه چندانی به کیفیت محیطهای آموزشی معاصر در دانشگاههای کشور نشده است. دیدگاه کمینگر به مقوله آموزش باعث شده است فضای یادگیری در دانشگاهها صرفاً محدود به کلاس درس شده و در پی آن رشد و ارتقا در دانشگاهها بصورت تکبعدی وصرفاً در یک رشتهی تحصیلی تخصصی برای دانشجویان انجام گیرد. عدم توجه به نیازهای روانشناختی انسان و رویکرد یک سویه به مقوله آموزش (جدای از پرورش و تربیت) از نقاط ضعف برنامهریزی آموزشی کنونی است که معماری دانشگاهی معاصر نیز متأثر از آن شکل گرفته است.
این مقاله بر آن است که با تدقیق مشخصههای کالبدی معماری مدارس سنتی مانند چهارباغ و آقابزرگ، که مطابق دیدگاه اسلامی به عنوان شالوده نظری شکل گیری آن معماری است؛ به اصول و مؤلفههایی دست یافت که مؤید نظریههای مطرح روانشناسی محیط است. این مقاله با بهرهگیری از نتیجهگیری منطقی با تفسیر و تحلیل ساختار ریزفضاها، سلسلهمراتب فضایی و نهایتاً کلیت معماری این مدارس، ایده و راهکارهای به کار گرفته شده در آنها برای تأمین مجموعه مراتب نیازهای انسانی از دیدگاه علم روانشناسی را استخراج نموده تا به عنوان راهبرد طراحی محیطهای دانشگاهی معاصر از جمله در طراحی کلاسهای آموزشی، مکانهای جمعی، حریم خصوصی و نوع ارتباط با طبیعت مورد بهرهبرداری قرار گیرد تا در مجموع منجر به ارتقای حس تعلق به مکان و حصول همزمانی در مراتب آموزش و پرورش دانشجویان گردد.
محمدباقر کبیرصابر، امیر امجدمحمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 98 1398 )
چکیده
نوشتار حاضر، حاصل یک بررسی درباره نحوه «تعامل طرح و طبیعت» در نظام معماری مسجد کبود تبریز میباشد؛ و در آن، به بررسی کیفیت تعامل این بنا با محیط پرداخته شده است. این مسجد -که یکی از آثار دوره پادشاهی قراقویونلوها است- در ابتدا عضوی از یک مجموعۀ معماری گسترده به نام مجموعۀ مظفریه بود؛ که اینک از آن مجموعۀ عظیم معماری، فقط مسجد کبود به یادگار مانده است. این مسجد پرشکوه، هنگامی بنا شد که دولت قراقویونلوها پس از چندین دهه کشمکش سیاسی و نظامی، به ثبات و آرامش نسبی رسیده و جهانشاه، پادشاه این سلسله پس از تثبیت قدرت و حذف رقبا، درصدد رسمیت بخشیدن به پایتخت خویش، یعنی تبریز، و اعتبارافزایی این شهر بود. مسألۀ پژوهش، چرایی غالب بودن ملاحظات زیباییشناختی نسبت به الزامات طراحی محیطی در این بنا است. زیرا؛ به به موازات زیباییهای وجدانگیزی که در معماری این مسجد اندیشیده شده؛ به همان میزان به موضوع اقلیم و ملاحظات طراحی اقلیمی توجه نشده است. پژوهش به روش مطالعۀ موردیِ تبیینی انجام گرفته است؛ و با بررسیهای عینی و کروکیهای تحلیلی و استدلال منطقی از یافتهها مبرهن شد که در طراحی معماری مسجد کبود، کیفیت تعامل «محیط مصنوع» با «محیط طبیعی» بر اساس رویکردی حاصل شده که در آن، مؤلفۀ سیاست، غالب بر دیگر مؤلفهها بوده است. نمایش قدرت و بیان اقتدار سیاسی از طریق شکوهمندسازی و عظمتگرایی، از ویژگیهای معماری مسجد کبود است. این در حالی است که میشد مسجد را بسان دیگر مساجد سنتی منطقه، با ارتفاع متعادلتری ساخته و به میزان قابل توجهی آسایش حرارتی داخل بنا را افزایش داد. اما ارجحیت ملاحظات سیاسی در فرآیند برنامهدهی معماری مسجد کبود باعث شده اصل همسازی با اقلیم -که یکی از اصول بنیادین معماری ایرانی است- تحتالشعاع قرار گرفته و در اولویت توجه نباشد. سؤالات پژوهش عبارتند از: الف) اصول معماری همساز با اقلیم، چه الزاماتی را برای معماری در شهر تبریز -خصوصاً مسجد کبود- الزام مینماید؟ ب) معمار مسجد کبود تبریز در فرآیند آفرینش معماری این بنا به چه میزان، مقید به رعایت اصول معماری همساز با اقلیم بود؟ ج) عدم رعایت برخی قواعد بدیهی در همساز شدن نظام معماری مسجد کبود با ملاحظات طراحی اقلیمی ریشه در چه عواملی دارد؟
ابوالفضل مشکینی، حسن بهنام مرشدی، محسن محمدی،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1398 1398 )
چکیده
شهر ایرانی- اسلامی انگارهای است که به دلیل تداخل فرهنگی، سوالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگیهای آن مطرح بوده است و نظامهای علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشتهاند؛ که نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگیها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. از سویی ورود اندیشه مدرنیسم در فرهنگ و ادب ایرانی، علاوه بر نمود ذهنی، نمود عینی خود را در کالبد شهرهای ایرانی با معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی وارد نمود است؛ و عناصر کالبدی موجود شهر ایرانی اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده است و موجب از دست دادن هویت، انسجام و پایداری شهری شهر ایرانی- اسلامی شده است که وجود مطالعات بسیار در این زمینه گویای اهمیت این موضوع میباشد. هدف این پژوهش فراتحلیل مقالات با موضوع شهر ایرانی- اسلامی، برای ارائه جمعبندی و دستهبندی یافتهها از آخرین تلاشهای علمی انجام گرفته در ارتباط با موضوع و بررسی نظریات بهکارگرفته شده در این پژوهشها میباشد. بدینسبب این مقاله در چارچوب فراتحلیل کیفی -که یکی از برترین کوششهای محققان برای غلبه بر نارساییها و تعارضات پژوهشها در علوم اجتماعی است- با شناسایی 92 مقاله علمی- پژوهشی به شیوه تمامشماری نمونههای در دسترس به تحلیل و بررسی مطالعاتی در زمینه شهر ایرانی- اسلامی پرداخته است؛ چرا که نتایج این نوع پژوهشها از یک سو به معرفی کامل همه پژوهشهای انجام شده درباره یک موضوع میپردازد و باعث پرهیز از دوبارهکاری میشود و از سوی دیگر با ترسیم تواناییها و کاستیهای پژوهشها، افقهای پژوهشی جدیدی را به روی پژوهشگران میگشاید. نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین مؤلفههای مطالعات شهر ایرانی- اسلامی که مورد توجه بیشتر پژوهشگران واقع شدهاند عبارتاند ا معنا و مفهوم شهر ایرانی- اسلامی؛ ویژگیهای تاریخی سازمان فضایی حیات شهری شهر ایرانی اسلامی؛ اصول، قواعد و الگوهای شهر ایرانی اسلامی؛ هویت شهر ایرانی اسلامی؛ فضای شهری شهر ایرانی اسلامی؛ تحولات اجتماعی- فرهنگی در شکلبندی و ساختار فضایی شهر ایرانی- اسلامی؛ تأثیرات مدرنیسم بر شهر ایرانی اسلامی؛ وقف و در نهایت، عناصر کالبدی شهر ایرانی- اسلامی از قبیل: محله، مسجد، میدان و بازار، که در دو بعد هستیشناسی (تأکید بر ابعاد وجودی) و چیستیشناسی (تأکید بر ابعاد ماهوی یا کالبدی) قابل تفکیک میباشند.
امیر امجد محمدی، احد نژاد ابراهیمی، یاسر شهبازی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1399 1399 )
چکیده
کاربندی یکی از عناصر تاقی اصیل و کهن در معماری ایران است که مبتنی بر شبکهای با هندسه هماهنگ شکل میگیرد و علاوه بر کارکرد معماری رفتار سازه ای نیز دارد. لکن ابهاماتی در خصوص هندسه این عنصر معماری وجود دارد که میبایست با پژوهشهای هدفمند برطرف شوند. یکی از این ابهامات، تشخیص نحوه ترسیم هندسه گونههای مختلف کاربندی است؛ براساس اطلاعات موجود، گونههای مختلف کاربندی، براحتی قابل تمییز نیستند. کاربندی رسمی و اختری از موضوعات بحث برانگیز در شناخت هندسه کاربندی در معماری ایران میباشد. این پژوهش با هدف شناخت و کشف روابط هندسی کاربندیهای رسمی و اختری بر مبنای نمونههای واقعی و همچنین بررسی و تحلیل خصوصیات هندسی گونههای مختلف آنها انجام یافته است. ضرورت انجام پژوهش، شفافسازی نحوه ترسیم هندسه انواع کاربندی است تا بر مبنای نمونههای اجرا شده، یک دستهبندی جامع برای آن ارائه گردد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت دو شیوه رسمی و اختری در فاصله اتصال نقاط تقسیم روی دایره میباشد، تشخیص این نکته در زمینههای مستطیلی و مربعی بسادگی امکانپذیر است؛ چنانکه اگر طول مستطیل یا یکی از اضلاع مربع در برابر قطاعی از دایره قرار گیرد، در صورتی که رابطه تساوی تعداد قطاع دایره، در مقابل طول مستطیل با فاصله اتصال نقاط تقسیم دایره بر قرار گردد، کاربندی حاصله رسمی ساده است. اما در زمینههای غیرمستطیلی، ابتدا باید زمینه را به دو یا چند مستطیل متقاطع همسان تقسیم کرد؛ در این حالت نیز طول یکی از مستطیلهای متقاطع، معیار تشخیص نوع کاربندی است که در صورت برقراری رابطه تساوی تعداد قطاع با فاصله اتصال، کاربندی حاصله رسمی گسترشیافته میباشد. حال اگر تساوی برقرار نگردد، کاربندی بدست آمده اختری خواهد بود. در این صورت از لحاظ ریاضی حالات مختلفی پیش میآید که مورد بررسی قرار گرفتند. با بررسی حالات مذکور این موضوع اثبات گردید که تاق ترکین نیز نوعی کاربندی اختری است. لذا دسته دیگری تحت عنوان «ترکین» به دو دسته دیگر کاربندیهای اختری ـ یعنی «گسیخته» و «پیوسته» ـ افزوده شد.
مریم نجفی، محمد نقیزاده، شیرین طغیانی، محمود محمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1399 1399 )
چکیده
یکی از شیوههای ایجاد و یا بومیکردن متنهای شهرسازی در ایران، خصوصاً در سالهای اخیر بهرهگیری از متون کهن ارزشمند ایرانی بوده است. متنهای شهرسازی که تاکنون از متون کهن ایرانی الهام گرفتهاند، هیچکدام بر شیوه خاصی تاکید نکردهاند، اما این مقاله قصد دارد، شیوهای را برای این امر معرفی کند. همچنین برای درک بهتر از این روش، از میان متون کهن، متنهای با موضوع «اخلاق»، بعنوان متون پایه برگزیده شده است. پرسش اصلی که این مقاله به آنها پاسخ میدهد عبارتست از: روش مناسب بهرهگیری از متون اخلاق ایرانی-اسلامی برای تدوین متون شهرسازی چگونه است؟ از اینرو میتوان مقاله حاضر را یک مقاله روش شناسی دانست. با عنایت به اینکه شیوه مناسب برای نگارش مقاله قطعاً میبایست شیوهای بومی باشد، جستجوی منابع کتابخانهای در میان شیوهها و روشهای بومی ایرانی صورت گرفت و سرانجام در علوم بلاغت و بدیع زبان فارسی شیوههایی برای بهرهگیری از اثر اولیه بمنظور ایجاد اثر جدید یافت شد. در علم بلاغت اسلامی و زیرمجموعه آن، یعنی بدیع، حدود شانزده آرایه یا صنعت ادبی مرتبط با بهرهگیری از متن اولیه در متنی دیگر بررسی شد. از میان آنها، «اقتباس» که دارای مفهوم وسیع و دربرگیرنده پانزده آرایه دیگر بود، نه بعنوان یک آرایه جزئی بلکه به مثابه روشِ اصیل ایرانی برای بهرهگیری از متون قدیمی ایرانی در تدوین متون جدید شهرسازی پیشنهاد شد. در بخش مبانی نظری از یکسو گونههای اقتباس و از سویی دیگر انواع متون اخلاقی معرفی شدند. سپس با شیوه استنباط و استدلال منطقی هریک از شیوههای مختلف اقتباس برای بهرهگیری از انواع متون اخلاقی تشریح شد. در نتایج ابتدا با شیوه اقتباس، نحوه برداشت از عناصر متن اولیه که شامل لفظ، معنا، موضوع، فرم نگارش و نوع زبان بودند و نیز تغییرات آنها از جمله افزایش، کاهش، تبدیل، تأویل، جابجایی، برجستهسازی و سادهنویسی، بودند، در انواع متون اخلاقی بیان شد. سپس چگونگی بکارگیری انواع اقتباس از گونههای متون اخلاقی تشریح شد. با اینکه اکثر گونههای اقتباس برای انواع متون اخلاقی کاربرد داشت، اما استفاده از هر یک در متون اخلاق اسلامی با سه وضعیت مناسب، غیرمناسب و مجاز نیز مشخص شد.
خانم فاطمه جلیل زاده محمدی، آقای بهمن ادیب زاده، آقای احمد امین پور،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
میان ساختار های پنهان مساجد و مفاهیم غیبی متجلی در ادبیات غیبی ایران ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که نشانگر حساسیت های اعتقادی در شیوه ی ساخت مساجد مشهور ایران به خصوص اصفهان بوده است.لذا این سوال پیش می آید که چه عاملی سبب تجلی مفاهیم غیبی در معماری مساجد و در مقیاس کوچکتر در مساجد اصفهان شده ست؟ و در آن چه شواهدی از تائیدات غیبی در باعث ایجاد حس تقرب و جاودانگی می شود؟ در این راستا این پژوهش با هدف پاسخ به سوالات مطرح شده ، به طور خاص در مسجد جامع اصفهان می کوشد به عواملی بپردازد که باعث تجلی غیب در این بنا شده است. روش پژوهش کیفی و مبتنی بر بررسی نمونه موردی با استفاده از شیوه ی زمینه یابی و ثبت مشاهدات توصیفی-تحلیلی با رویکرد درون نگرانه است. ابتدا با شیوه ی زمینه ای و با مراجعه به منابع غیبی در ادبیات (اشعار حافظ و مولوی به عنوان افرادی واصل بر غیب با کارگیری مفهوم مثالی قوه ی خیال)، عوامل اجتماعی-کالبدی غیبی به عنوان شاخص های ایجاد معماری غیبی ارائه شده و سپس با بررسی نمونه موردی توصیفات درون نگرانه و برداشت های درونی از مفاهیم مستتر در معماری مسجد جامع اصفهان، در جهت تدقیق عوامل موثر در جاودانه شدن این مغیب ارائه می گردد. از جمله ی مفاهیم غیبی ،مفاهیم مربوط به عالم مثال است. مفهوم مثالی و مدرِک مرتبط با آن یعنی قوه ی خیال، به ایجاد رابطه ی انسان با عوالم غیبی در سلسله مراتب عوالم مادی،مثالی و ملکوتی می پردازد که با تامل در آن ها می توان بر نحوه ی دریافت های غیبی شاهدان غیب در شئون تمدن مبتنی بر غیب، از جمله معماری دست یافت. در مسجد جامع اصفهان به واسطه ی مفاهیمی چون : بیرون گردن نعلین، خرقه ی می آلود، انشای هندسه ی درون، تتق غیبی، خرابات، جام جم و غیره، نحوه ی دستیابی به مفاهیم غیبی را در بنا تبیین می گرداند. نتایج اجمالی این تحقیق حاکی از این است که ساختار غیبی مسجد به دلیل تجلی مفاهیم غیبی ناشی از نحوه ی کاربرد ابزارهای تجلی زمان خود از جمله ادبیات و معماری غیبی ، امکان ایجاد قرار و سرانجام حس تقرب در این بنا شده است.