جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مولایی

مریم اکبری، محمد مهدی مولایی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان1397 1397 )
چکیده

اسلام به‌طور سریع و در مدتی کوتاه‌تر از نیم‌قرن، در ابعاد گسترده‌ای-از اسپانیا تا مرزهای چین- گسترش یافت. درصورتی‌که مسیحیت با روندی بسیار آرام و در خلال چندین قرن صورت گرفت. پس از گسترش اسلام در غرب آسیا، نیاز به شهرهایی متناسب با الگوی زندگی اسلامی، باعث گردید در بسیاری از شهرها مسلمانان به دنبال تحول در زیربناهای فکری جامعه و درعین‌حال با ایجاد کم‌ترین تغییر در کالبدهای موجود، رویکردی را به وجود آوردند که بناهایی مانند کلیساها را به مساجد تبدیل نمایند. این پژوهش با مطالعه‌ی روند تبدیل کلیساها به مساجد در دوره صدر اسلام به بررسی جنبه‌های مختلف تأثیرات اعتقادی آیین اسلام و مسیحیت بر معماری خواهد پرداخت.
پرسش‌های مطرح‌شده در این پژوهش مربوط است به ریشه‌های شکل‌گیری فضای مسجد و کلیسا و بررسی روند جریانات اعتقادی- مذهبی ادیان اسلام و مسیحیت که چگونه متأثر و متبلور از اندیشه‌های اسلامی در معماری مسیحیت در جریان تبدیل کلیسا به مسجد بوده است.
فرضیه پژوهش علت شکل‌گیری جریان تاریخی تبدیل کلیسا به مسجد را ناشی از حضور وجوه موازی در اندیشه‌های عرفانی و الهیات ادیان اسلام و مسیحیت دانسته و بیانگر اندیشه‌های انعطاف‌پذیر دین اسلام در تأثیرپذیری از الگوهای زیبایی شناسانه است. بر اساس پرسش‌های مطرح‌شده و با هدف اثبات فرضیات فوق، این پژوهش با کمک راهبرد تحقیق تفسیری- تاریخی و با استفاده از روش تحقیق کتابخانه‌ای، با رویکرد تطبیقی به تحلیل موردی نمونه‌های کلیساهای تبدیل‌شده به مساجد، می‌پردازد. ریشه‌یابی و تطبیق عرفان و الهیات مشترک تأثیرگذار بر معماری بناهای عبادتگاهی اسلام و مسیحیت، با بیان جنبه‌های مؤثر در ایجاد جریان تاریخی تبدیل کلیسا به مسجد، نشانگر انعطاف‌پذیری دین اسلام در مقابل انتخاب بهترین الگوهای موجود برای تأمین نیاز مسلمانان و اجتماع در یک بنای عبادتگاهی بوده است. بنای کلیسا بر مبنای نظام اعتقادی مسیحیان توانسته به مکان مناسبی برای مسلمانان با هدف مشترک تجمع یکتاپرستان برای عبادت پروردگار تبدیل گردد.
 
زینب حیاتی، اصغر مولایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

بی‌تردید همه‌ی فعالیت‌های انسان از جمله ساختن شهرها، باید در جهت فراهم آوردن محیط مناسب زندگی وی باشد. ساختار کالبدی شهرها و هر جزئی از آنها بایستی اصول و ارزش‌های معنوی و فرهنگی را به انسان متذکر گردد. اصول و ارزش‌ها باید به گونه‌ای سازماندهی شوند که همه‌ی نیازها و قوای انسان مورد توجه قرار گیرد. از منظر مضامین اسلامی، بستر اصلی برای شکوفا شدن قوا و نیازهای مادی و فرامادی برقراری ارتباطات چهارگانه انسان است. این پژوهش با هدف‌ آسیب‌شناسی وضعیت نماسازی در معماری معاصر ایران، اصول فقهی و اخلاقی حاکم بر نمای ساختمان‌های مسکونی را شناسایی می‌کند؛ و با توجه به اصول شریعت اسلامی تبیین می‌نماید. مبانی و ریشه‌ی اصلی این موضوع و مباحث مربوط به آن را می‌توان در قرآن، روایات، و احادیث جستجو کرد. در این روند به منظور گردآوری داده‌ها از روش اسنادی و به منظور تحلیل داده‌های حاصل از متون دینی از روش‌های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی استفاده‌ شده است. پس از استخراج اصول مرتبط با دو بخش فقهی و اخلاقی، نحوه‌ی نمودپذیری آن در نمای ساختمان‌های مسکونی بیان گردیده‌ است. در نهایت به منظور آسیب‌شناسی وضعیت موجود و بیان تعارضات در نمای ساختمان‌های مسکونی در قیاس با آموزه‌های قرآن و احادیث، اصول بدست آمده بر اساس روابط چهارگانه انسان بررسی گردیده است. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که نماهای مسکونی معاصر مخل در هر چهار نوع رابطه هستند و لذا بیش‌ترین تکرارپذیری در خصوص نوع رابطه تضعیف شده، مربوط به رابطه انسان با دیگران است. در نگاهی آسیب‌شناسانه به معماری نما چنین استنتاج می‌شود که برآیند آسیب‌های مختلف مطرح شده، علاوه بر تأثیر منفی بر نماهای شهری همه‌ی وجوه زندگی انسان را تهدید می‌کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb