4 نتیجه برای نژاد ابراهیمی
احد نژاد ابراهیمی، امیر حسین فرشچیان،
دوره 2، شماره 3 - ( پاییز 93 1393 )
چکیده
معماری عرصهای برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمودهای هنجاری همچون اخلاق است. همین موضوع موجب میگردد تا عوامل تأثیرگذار در معماری با ویژگیهای خاص در کالبد و معنای آن نمود پیدا کند. توجه به هنجارهای اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکلگیری محیط کار و زندگی انسان است. بنابراین رابطه بین معماری، اخلاق و هنجارهای اجتماعی ارضاءکننده خواست و نیاز انسان است تا از این طریق در فضای معماری به آرامش برسد. در طول تاریخ معماران تلاش نمودهاند تا با شناخت این نیاز و خواست، معماری خود را متناسب و همسو با هنجارهای اخلاقی خلق کنند؛ اما ورود فناوریهای جدید در کنار بحرانهای هویتی و اصالتی، مؤلفههای اخلاقی تأثیرگذار در معماری را نیز تحتالشعاع قرار داده و چالشهای جدیدی را بین اخلاق، معماری و فناوری بوجود آورده است. مسئله پژوهش حاضر این است: چه ارتباطی می تواند بین اخلاق و فناوری در معماری وجود داشته باشد؟ هدف یافتن مفهوم اخلاق و هنجارهای اجتماعی اخلاق در مرحله انتقال فناوری در بستر معماری امروز است؛ با عنایت به ماهیت نظری پژوهش، این تحقیق از نوع بنیادی-نظری میباشد که به روش تحلیلی-استنباطی پژوهش شده است و با استناد به تعاریف موجود در مورد اخلاق، فناوری معماری، تلاش گردیده ضمن بیان تعریفی از ارتباط آنها با همدیگر، مؤلفههای مورد نظر اخلاق در معماری برای جامعه اسلامی ارائه شود. نتایج تحقیق نشان میدهد برای رسیدن به الگوی مناسب معماری معاصر در جامعه اسلامی میبایست ضوابطی را برای استفاده از فناوری معماری در نظر گرفت که مهمترین آن ضوابط، در نظر داشتن مؤلفههای اخلاقی در جهت استفاده از فناوری در معماری است. مؤلفههای اخلاق در معماری شامل معماری با نیت قرب الهی، توجه به ساخت فضای بی آلایش نیایشی، توجه به حس جمعی و مشارکت، خلق سادگی و زیبائی توأمان و تقویت دانش فکری است.
امیر امجد محمدی، احد نژاد ابراهیمی، یاسر شهبازی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1399 1399 )
چکیده
کاربندی یکی از عناصر تاقی اصیل و کهن در معماری ایران است که مبتنی بر شبکهای با هندسه هماهنگ شکل میگیرد و علاوه بر کارکرد معماری رفتار سازه ای نیز دارد. لکن ابهاماتی در خصوص هندسه این عنصر معماری وجود دارد که میبایست با پژوهشهای هدفمند برطرف شوند. یکی از این ابهامات، تشخیص نحوه ترسیم هندسه گونههای مختلف کاربندی است؛ براساس اطلاعات موجود، گونههای مختلف کاربندی، براحتی قابل تمییز نیستند. کاربندی رسمی و اختری از موضوعات بحث برانگیز در شناخت هندسه کاربندی در معماری ایران میباشد. این پژوهش با هدف شناخت و کشف روابط هندسی کاربندیهای رسمی و اختری بر مبنای نمونههای واقعی و همچنین بررسی و تحلیل خصوصیات هندسی گونههای مختلف آنها انجام یافته است. ضرورت انجام پژوهش، شفافسازی نحوه ترسیم هندسه انواع کاربندی است تا بر مبنای نمونههای اجرا شده، یک دستهبندی جامع برای آن ارائه گردد. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت دو شیوه رسمی و اختری در فاصله اتصال نقاط تقسیم روی دایره میباشد، تشخیص این نکته در زمینههای مستطیلی و مربعی بسادگی امکانپذیر است؛ چنانکه اگر طول مستطیل یا یکی از اضلاع مربع در برابر قطاعی از دایره قرار گیرد، در صورتی که رابطه تساوی تعداد قطاع دایره، در مقابل طول مستطیل با فاصله اتصال نقاط تقسیم دایره بر قرار گردد، کاربندی حاصله رسمی ساده است. اما در زمینههای غیرمستطیلی، ابتدا باید زمینه را به دو یا چند مستطیل متقاطع همسان تقسیم کرد؛ در این حالت نیز طول یکی از مستطیلهای متقاطع، معیار تشخیص نوع کاربندی است که در صورت برقراری رابطه تساوی تعداد قطاع با فاصله اتصال، کاربندی حاصله رسمی گسترشیافته میباشد. حال اگر تساوی برقرار نگردد، کاربندی بدست آمده اختری خواهد بود. در این صورت از لحاظ ریاضی حالات مختلفی پیش میآید که مورد بررسی قرار گرفتند. با بررسی حالات مذکور این موضوع اثبات گردید که تاق ترکین نیز نوعی کاربندی اختری است. لذا دسته دیگری تحت عنوان «ترکین» به دو دسته دیگر کاربندیهای اختری ـ یعنی «گسیخته» و «پیوسته» ـ افزوده شد.
اقا عارف عزیزپور شوبی، دکتر پریسا هاشم پور، دکتر احد نژاد ابراهیمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
سقانفارها معماری مختص منطقه مازندران است و منشا شکل گیری آنها به سنتهای آیینی پیش از اسلام بر می گردد و در حال حاضر به عنوان معماری عاشورایی در راستای پاسداشت تقدس آب و منسوب به حضرت ابوالفظل (ع) شناخته می شود. معماری آن نشانی از ترکیب مولفه های معنایی در قالب نقوش و نمادهای تصویری، مکانی و ساختاری است که در دوره های مختلف تاریخی و براساس زمنیه ای فرهنگی دچار تحول شده اند؛ هدف پژوهش پاسخ به این پرسش است: چه عوامل فرهنگی موجب شده اند نفار برای پاسداشت واقعه عاشورا انتخاب شود و چه نشانه های از معماری آئینی قبل از اسلام در آن بر جای مانده است؟ این تحقیق از نوع پژوهش های بنیادی-نظری است که با روش توصیفی _ تحلیلی کار شده است و گردآوری اطلاعات براساس و مطالعات کتابخانه و پیمایش های میدانی انجام یافته است و با توجه به هدف پژوهش یافتن علل سیرتحول از نفار به سقانفار براساس زمینه فرهنگی می باشد؛ در یافتههای پژوهش انجام گرفته در دو شاخه نفار و سقانفار به همراه تطبیق آنها با مولفههای تصویر ذهنی، کالبد و فعالیت، مشخص شد که همخوانی کارکرد، معنا و کالبد نفار با ارزشهای اسلامی، بخصوص گرامی داشت آب سبب حفظ و تداوم معماری نفار به سقانفار شده است. بدین صورت که گرامی داشت آب از آئین کهن ایران سرچشمه می گیرد که پس از اسلام با نگرش های اسلامی همخوان شده است. نام نپ، وجود چاه ها، و درختان مقدس، و جغرافیای تاریخی در این منطقه بیانگر نشانی از ایزد بانوی آبهاست. پیش از اسلام دو سری نفار وجود داشت نوع اول: بناهای متعلق به ایزد بانوی آب در کنار منابع آب برای عبادت ، نوع دوم: در کنار مزارع برای مراقبت از آب کاربرد داشتند، بدین ترتیب نفار از ابتدا دو وظیفه حراست و عبادت را بر عهده داشت به این دلیل عبادی، بعد از اسلام به عنوان سقانفار انتقال دادند و از منظر ساختار-کالبدی و تزئینی تداوم یافته معابد کهن است که با نمادهای شیعی هم راستا شده است.
آقای امیرحسین فرشچیان، دکتر احد نژاد ابراهیمی، دکتر مینو قره بگلو،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
کاربست هندسه بهعنوان قسمی بااهمیت از علم ریاضیات عددی که در جایگاه عقلی و محاسبات پیچیده است؛ حاکی از فراگیری این دانش به نحو گوناگون توسط معماران است. رجوع فردی معمار به رسالات پیچیده ریاضیات از بعد عددی در جهت کاربرد آن در هندسه، مسئلهای است که بسیار مورد تأمل است. برایناساس موضوع ارتباط تعلیمی بین معماران و ریاضیدانان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است. هندسه در جایگاه ریاضیات عددی قابل انتقال به بنای معماری نمیباشد و باید به زبان هندسه ترسیمی و کاربردی باشد. وجود و چگونگی همکاری و ارتباط ریاضیدان و معمار در باب هندسه جهت برپایی بنای معماری، سؤالی اساسی است. آیا معماران در ارتباط با ریاضیدانان و رسالات ریاضی آنان بودهاند و چگونه هندسه نظری و عملی را از جانب ریاضیدانان دریافت کرده و بهصورت کاربردی در بنای معماری ایجاد نمودهاند؟ قرون چهارم الی یازدهم هجری بهواسطه حضور ریاضیدانان معتبر و همچنین معماری باشکوه بهعنوان دوره مورد بررسی اتخاذ گردیده است. بررسی تحلیلی بر اساس عملیات استدلالی بر نسخ خطی علمی ریاضیدانان میباشد. نسخ خطی به صورتهای تحقیق حضوری و ارتباطات دانشگاهی در تهیه تصاویر اسکن شده مورد تحلیل قرار گرفتهاند. به جهت بررسی هندسه در آرای ریاضیدانانی چون بوزجانی، ابنسینا، فارابی، اخوان، و جمشید کاشانی، دادههای اساسی هندسه از روش قیاسی و زمینهگرای تاریخی بررسی شده است. با توجه به بررسی رسالات، ریاضیدانان خود را موظف به فراگیری علوم و آموزش آن، جهت رفع نیازهای کاربردی در جامعه اسلامی و فراتر از آن میدانستند. بهواسطه حضور پررنگ هندسه و پیشرفت آن در تاریخ تحت بررسی، اینگونه فرض میگردد که معماران در باب برپایی بنای معماری بهجانب هندسه از مهمترین متعلمین در این موضوع میباشند. تبدیل ریاضیات عددی به هندسه نظری در بُعد کمی و کیفی آن و هندسه عملی جهت بهرهگیری در ارائه هندسه کاربردی است. به دلیل پیچیدگیهای معادلات ریاضی تخصصی، از جانب ریاضیدان به معماران مراتب همکاری تحت نام جلسات آموزش معماری صورت مییافته است. این جلسات آموزش معماری بین ریاضیدانان و معماران با توجه به سازوکار خاص خود تشکیل مییافته است که در این مقاله با نام جلسات آموزش معماران شناخته میشود.