3 نتیجه برای پدرام
بهنام پدرام، آزاده حریری،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان-95 1395 )
چکیده
خانههای تاریخی اصفهان بر اساس نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انسان به عنوان کاربر فضا و همچنین در ارتباط با بستر طبیعی، بنا شده است. حفاظت از آنها به منزلهی پاسداشت هویت ملی بوده و آگاهی از نحوهی عملکرد و نقش اجتماعی شان مبنایی برای شناخت و تبیین نظام مدیریت حفاظتی از این عناصر ارزشمند بافتهای تاریخی اصفهان است. جریان زندگی در برخی خانههای تاریخی با شغل مالک در ارتباط بوده؛ از این جهت فضاهایی برای آن عملکرد خاص پیشبینی شده است. این قبیل خانهها را میتوان در زمرهی خانهکارگاههای تاریخی دستهبندی کرد. همچنین برخی خانههای تاریخی بستر زندگی افرادی بوده است که در تحولات اجتماعی- سیاسی دوران خود بسیار تأثیرگذار بودهاند و پارهای از وقایع مهم در کالبد آن خانه تاریخی نقش میبندد. این خانهها علیرغم داشتن ارزشهای تاریخی و معماری به عنوان نمونهای از خانههای مشاهیر اصفهان قابل دستهبندی میباشند. پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به چرایی خلق معماری خانهکارگاهها در بافت تاریخی اصفهان و تحلیل نحو فضایی و سازماندهی خانهی کارگاهها به منظور درک حضور فضای کار در کالبد اولیهی بنا بوده است. اهداف اصلی در راستای پاسخگویی به پرسش کلیدی به این قرار خواهد بود: با تحلیل و بررسی جایگاه معماری مسکونی در تحولات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوران صفویه و قاجار در اصفهان، بتوان به گونهشناسی خانههای تاریخی این شهر براساس نوع عملکرد پرداخت و دستهبندی جامعی برای خانههای تاریخی با عملکرد فراتر از مسکن تعیین نمود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف توسعهای و با بهرهگیری از اسناد کتابخانهای، مطالعات میدانی و مصاحبه انجام شده و یافتهها طبق روشی کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر تحلیل شدهاند. نتیجهی پژوهش نشان میدهد که میتوان تقسیمبندی و گونهشناسی بر اساس عملکرد خاص در خانههای تاریخی با نقشی فراتر از مسکن ارائه کرد. همچنین تأثیرات ارتباط فضای کار و خانه را در فرم و کالبد بنا تبیین نمود.
آزاده حریری، بهنام پدرام، مریم قاسمی سیچانی،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 98 1398 )
چکیده
طبقهبندیها در حوزه میراث مسکونی شهر اصفهان، غالبا با دیدگاه گونه شناسی و ایجاد وحدت از طریق همانندسازی و توجه به وجوه تشابه در صِرف صورت معماری بدون اعتنا به وجوه تنوع، تمایز و معنا و محتوای آن انجام شده است. برخی ویژگیهای معماری خانه های تاریخی اصفهان در هیچ کدام از گونه های معرفی شده، قابل تشخیص و شناسایی نیستند. آنچه غالبا در این گونه شناسی ها ملاک عمل قرار گرفته، واکاوی وجوه شِکلی کالبد است که در هر دورهی تاریخی ثابت فرض شده؛ اما در ساختارهای کالبدی خانههایی که طبق گونه شناسی های انجام شده در یک رده قرار میگیرند نیز تنوع های فراوانی مشاهده می شود. این در حالی است که امروزه خانه های تاریخی بسیاری در شهر اصفهان به دور از تشخیص وجوه تنوع اصیل به دست فراموشی و نابودی سپرده می شوند. همچنین غالبا شهرهای تاریخی کشور، با فقدان کلی اطلاعات و دانش مربوط به تنوع میراث مسکونی مواجه است. عدم تبیین دقیق تفاوت ها و تنوعات در میراث مسکونی باعث شده که در نظام مدیریت و برنامهریزی حفاظت از میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی، نتوان فرصت های لازم را برای باززنده سازی و خواناسازی این وجوه در راستای ارتقای هویت فرهنگی و اجتماعی بافت های تاریخی به انجام رسانید. این پژوهش در پی پاسخ به چرایی تبیین وجوه تنوع و تمایز در میراث مسکونی اصفهان و تحلیل عوامل تاثیرگذار در خلقِ وجوه تنوع و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان به منظور واکاوی جایگاه این وجوه در فرآیند حفاظت بوده است. اهداف اصلی در پی پاسخگویی به پرسش کلیدی به این قرار خواهد بود: با تحلیل و بررسی عوامل تاثیرگذار در ایجاد وجوه تنوع و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان، بتوان به طبقه بندی جامع میراث مسکونی اصفهان براساس وجوه تنوع آفرین در راستای تبیین فرصت های لازم در فرآیند حفاظت برای باززنده سازی و خواناسازی وجوه تنوع آفرین و تمایز در خانه های تاریخی اصفهان پرداخت. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف توسعه ای و با بهره گیری از اسناد کتابخانه ای، مطالعات میدانی و مصاحبه انجام شده و یافته ها با روش کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. نتیجه پژوهش نشان میدهد که وجوه تمایز و تنوع آفرین در کالبد میراث مسکونی اصفهان تحت تاثیر عوامل تاثیرگذار اقلیم، مذهب، شغل و موقیعت اجتماعی مالک و خرده فرهنگ های قومی شکل گرفتهاند. بروز خلاقیت در هماهنگی با اقلیم و سازگاری با طبیعت و تطبیق با الگوهای رفتاری وابسته به مذهب و فرهنگهای قومی و از سوی دیگر ناهماهنگی با اقلیم و الگوهای رفتاری مذهبی و فرهنگی منجر به آفرینش خانههایی با ساختار و اجزای کالبدی متنوع و متمایز شده است. تنوع در نظام کارکردی مسکن و تلفیق کارکردهای غیرمسکونی نیز باعث خلق وجوه تنوع آفرین در ابعاد کالبدی خانههای تاریخی اصفهان بوده است.
مژگان اسماعیلی، بهنام پدرام، محمد حسن طالبیان،
دوره 8، شماره 2 - ( تابستان 1399 1399 )
چکیده
ازآنجاییکه فضاهای شهری کانون تمرکز ساکنان زمیناند، آنها را میتوان مناسبترین عرصه تظاهر و تجلی فرهنگ بشری، ارتباطات اجتماعی و تاریخ ملتها به شمار آورد، اما آنچه امروز در شهرهای ایرانی رخ مینماید نوعی عـدول از ارزشهای غنی فرهنگی و کهن ساکنان این سرزمین و با نگاهی عمیقتر «واژگونی هنر زمانه» است. تردیدی نباید داشت که طراحی سیمای شهری در شکلگیری شهرها بسیار تأثیرگذار بوده است. این مولفه شهری و نمادهای آن، نمودار شخصیت، کارکرد و فرهنگ ساکنان آن هستند و از همین روست که جلوههای معنوی شهر نیز اعتباری شایان توجه دارند. سیمایی که تا به امروز از مفهوم یگانهای در حوزههای مختلف ادبی، هنری، عرفانی و شهرسازی برخوردار نبوده است و جایگاهش در حوزه شهرسازی هنوز نامعلوم است. آیا سیما ظاهر شهر است یا درک ذهنی شهروندان از آن؟ ادراک منظر شهری، سیما نام دارد یا چهره اصلی شهر؟ این پژوهش سعی در بازآفرینی این مفهوم اصیل معماری به روش توصیفی-تحلیلی و از طریق مقایسه نظریات گوناگون در حوزههای مختلف ادبی، عرفانی و شهرسازی در راستای روشنگری پارادوکس موجود در مفهوم سیما دارد. درنهایت مطالعات کتابخانهای صورت گرفته در این زمینه و تطبیق تعابیر گوناگون از این واژه در حوزه های مطالعاتی، تناقض موجود را برطرف ساخت و مشخص گردید که میتوان در حوزه شهرسازی نیز همانند حوزههای ادبی و عرفانی، سیما را صورت و ظاهر دانست که ظهور و بقای معنا جز از طریق آن، ممکن نیست؛ بنابراین تنها راه یافتن معنای هر فضای شهری، بررسی سیمای آن برای رسیدن به سیرت موجود میباشد و می توان عبارت سیما و سیرت را بهعنوان مفهومی نوین در حوزه شهرسازی مورداستفاده قرار داد که بهنوعی هم بیانگر صورت و چهره شهر باشد و هممعنای موجود در پس ظاهر را نمایان سازد.