در دهههای اخیر متون متعددی در مورد شهر اسلامی منتشر شده است. در این پژوهش، نخست به تشریح آنچه بسیاری به عنوان شهر اسلامی تلقی کردهاند و سپس به شفافسازی موضوع پرداخته میشود. بررسی ادبیات موجود موضوع نشان میدهد در بیشتر مطالبی که تاکنون ارائه گردیده، به صورت موردی به نکاتی در مورد شهرهای موجودی که مسلمانان در آنها زندگی میکنند و یا به برخی از اصول کلی اسلام اشاره شده است. اندیشمندان مسلمان کمتر به مطالعاتی پیرامون تعریفی شفاف از شهر اسلامی، شاخصسازی، نحوه اسلامی کردن و تبلور فیزیکی آموزههای دینی (به خصوص آنچه در قرآن کریم، نهجالبلاغه و دیگر احادیث معتبر آمده است) پرداختهاند.
دین مبین اسلام که در بین ادیان الهی از کاملترین ادیان محسوب میشود؛ دارای آموزههای مفید و مثمر ثمری است که بلاشک میتوان با مطالعه و تجزیه و تحلیل مطالب موجود، به معیارهای پسندیدهای در مورد برنامهریزی و طراحی شهری دست یافت. همچنین موارد و مصداقهای بسیاری در شهرهای سنتی ایرانی-اسلامی وجود دارد که میتوان با مطالعه آنها به تبیین معیارهای برای برنامه ریزی و طراحی شهری ایرانی- اسلامی پرداخت. در این پژوهش از طریق روش توصیفی- تحلیلی نخست به مروری بر پیشینه مطالب ارائه شده در مورد شهر اسلامی و سپس به بررسی مصداقهایی موجود پرداخته شده است.
یافتههای این پژوهش و اظهارات صاحبنظران در مورد تعابیر رایج در اسلام در مورد شهر همچون اوصاف شهر مناسب از نظر کالبدی و عملکردی در قرآن و احادیث نشان میدهد که مطالب موجود را میتوان به دو دسته تقسیم نمود. نخست آنهایی که شهر اسلامی را بر اساس شهرهای سنتی و آنچه موجود است تعریف کردهاند. دوم آنهایی که شهر اسلامی را آن طور که باید باشد توصیف نمودهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد شاخصهایی که توسط مسلمانان صاحب اندیشه در راستای دستیابی به شهری آرمانی- اسلامی از آموزههای دینی استخراج میشود؛ در مجموع دو دستهاند. برخی به طور مستقیم در برنامهریزی و طراحی شهری قابل بهکارگیری و برخی غیرمستقیم قابل بهرهبرداری است. در این مقاله ضمن اشاره به نحوه شاخص سازی، به یک الگوی پیشنهادی ممکن بر اساس احادیث برای محلههای اسلامی، نیز اشاره شده است.