تفکر هویتدار ایرانی حلقۀ گمشده در شکلگیری هویت فرهنگی فضاهای امروز است که میتواند در معماری وشهرسازی امروز نقش داشته باشد و به آینده هم منتقل شود. مفاهیم حکمی در طول زمان وجود دارند که با تفسیرهای سطحی نمیتوان به جایگاه والای آنها دست یافت. این مقاله بهدنبال این پرسش است که چه نسبتی بین مفاهیم آرای فلسفی ملاصدرای شیرازی وجود دارد و این نسبت چگونه در فضای شهری تفسیر میشود؟ هدف پژوهش شناساندن و واکاوی آرای این حکیم و قابلیت کاربرد و تطبیق آن درشهرسازی یگانۀ ایرانی است. واکاوی مفاهیم حکمی و تطبیق آن با فضا میتواند در خلق فضاهای معماری و شهرسازی ایرانی مؤثر باشد و به شکل یک هویت فرهنگی ایرانی واحد در فضاها استمرار یابد. پژوهش با روش دادهبنیاد و شیوۀ تحلیل محتوا و نیز با استدلال منطقی هدایت شده است، به این صورت که از تلخیص و تحلیل متون عتیق و اصیل، پژوهشهای مرتبط شهری، مصاحبه و کدگذاری دادهها با نرمافزار اطلس تیآی بهره گرفته شده است. مفاهیم اصلی در سه مرحله بهکمک کدهای باز و محوری و منتخب کدگذاری شدند. مفاهیم مرتبط با بازار ایرانی با کدگذاری محوری به مفاهیم کدهای منتخب مرتبط شدهاند. مفاهیم وحدت، تشکیک، حرکت جوهری و محاکات بهعنوان کدهای گزینشی تفکیک شدند و از یافتههای پژوهش این است که واجبالوجود در عین اصالت و وحدت شخصی خودش، وحدت تشکیکی با موجودات عالم دارد که شدت و ضعف آن متفاوت است و با حرکت جوهری موجودات، این وحدت شکل میگیرد. تفسیر آن در فضا به این صورت است که حرکت جوهری بهشکل سیالیت و پویایی فضا و تشکیک بهصورت سلسلهمراتب در فضا و درونگرایی باعث ایجاد وحدت فضا و یکی شدن با بافت شهری پیرامون خودش میشود و محاکات صدرایی شکلگیری این وحدت در فضاهای شهری است که فراتر از واژۀ ممیسس (تقلید) با اتصال خیال هنرمند طراح با عالم مثال و محاکات از این عالم، این فضای معماری یا شهری یکپارچه ظهور مییابد.