جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای Noghrekar

محمدمنان رئیسی، عبدالحمید نقره کار، کریم مردمی،
دوره 2، شماره 1 - ( بهار 93 1393 )
چکیده

از مباحث مطرح در دانش معماری و به ویژه معماری اسلامی، رمزپردازی و رویکردهای مختلف آن است. اصولاً رمزپردازی یکی از ویژگی های مهم معماری اسلامی است تا جایی که برخی اندیشمندان، لازمه تحقق این نوع معماری را رمزپردازی می دانند. مسئله ای که این مقاله به بررسی آن می پردازد چیستیِ رمز در آثار معماری و به تبع آن، چگونگیِ رمزپردازی در معماری اسلامی است. هدف از بررسی این مسئله، تبیین رویکردهای مختلفی است که معماران مسلمان برای رمزپردازی در آثار خود از آنها بهره می جستند تا با تبیین ماهیت و ویژگی های هریک از این رویکردها، درس های لازم برای ترسیم آینده رمزپردازی در معماری اسلامی آموخته شود. جهت تبیین مسئله ی این تحقیق، از روشی ترکیبی استفاده خواهد شد که متشکل از روش های تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی می باشد و گردآوری داده ها نیز عمدتاً از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. شالوده نظری این پژوهش، مبتنی بر منظومه حکمت اسلامی است تا با استناد به این شالوده، نتایج تحقیق، شایستگی لازم جهت کاربست در معماری اسلامی را داشته باشد. یافته های این تحقیق حاوی راهبردهایی نظری برای رمزپردازی در معماری اسلامی است که با اتخاذ آنها می توان هویت اسلامی در آثار معاصر معماری را به نحو مطلوب تری تبلور بخشید. طبق این یافته ها، در حوزه معماری علاوه بر نشانه های اعتباری، نشانه هایی تکوینی نیز وجود دارد که در مؤلفه های مختلف معماری نظیر هندسه و فرم جلوه گر می شود و لازمه رمزپردازی در معماری اسلامی، توجه توأمان به هر دو نوع این نشانه ها می باشد. با استفاده از این نشانه ها، دو رویکرد اصلی برای رمزپردازی در معماری اسلامی قابل ارائه است که عبارتند از رمزپردازی استقرایی و رمزپردازی استنباطی. رویکرد اول مبتنی بر ابزارهای شناختِ حسی است حال آنکه رویکرد دوم عمدتاً مبتنی بر ابزارهای عقلانی و گاه شهودی است.
Abdolhamid Noghrekar، Samaneh Taghdir،
دوره 3، شماره 2 - ( تابستان 94 1394 )
چکیده


مسعود ناری قمی، سلمان نقره‌کار،
دوره 4، شماره 3 - ( پائیز-95 1395 )
چکیده

اگر طراحی و تحقق «الگوی اسلامی ایرانی معماری» به‌عنوان افق نهایی معماری کشورمان در نظر گرفته شود؛ هدف این نوشتار طراحی چهارچوبی برای فناوری در منظومه حکمت اسلامی است. به همین منظور، نخست سعی شده که جایگاه دین در حوزه‌ی فلسفه‌ی تکنولوژی بطور کلی تبیین گردیده و سپس دو رویکرد «مهندسی و علوم انسانی» به فناوری بررسی شود؛ در مرحله‌ی بعد نسبت کلّی فلسفه‌ی تکنولوژی با اسلام را بررسی نموده و در بخش سوم تلاش شده بر اساس آموزه‌های حکمت اسلامی چهارچوبی برای فناوری اسلامی تبیین و مدلسازی شود که دارای چهار شاخصه‌ی «توحیدنگر، کمال‌گرا، تکلیف‌محور و اجتهادی» است که طی چهار مرحله‌ی اجتهاد تخصصی بر علت‌های چهارگانه معماری اثر گذاشته و در نهایت موجب شکوفایی چهار عامل مرتبط با معماری در یک پروژه می‌شوند. به نظر می‌رسد بتوان مبتنی بر این مبانی مقدماتی، اصولی برای طراحی و معیارهایی برای ارزیابی فناوری اسلامی در معماری در اختیار داشت که می‌تواند به عنوان نقطه‌ی آغاز مناسبی برای تدوین ساختار و محتوای مناسب درس مزبور بوده و گامی در جهت طراحی «الگوی اسلامی ایرانی معماری» باشد.


سلمان نقره کار،
دوره 9، شماره 4 - ( 9-1400 )
چکیده

اگر مأموریت اصلی معماران را «ساماندهی مکان زندگی انسان در بستر محیط» بدانیم؛  آنگاه شناخت «انسان و محیط و نسبت میان این دو» مبنای تصمیمات آنان در طراحی خواهد بود. این شناخت هر دو ساحت «هست‌ها و بایدها» را شامل می­شود که اگر مبتنی بر «عقل و وحی» باشد؛ قاعدتاً اصول معماری منتج از آن، را می­توان عقلانی و اسلامی و آثار معماری مبتنی بر آنرا نیز «معماری اسلامی» دانست. تاکنون دیدگاه‌های مختلفی درباره معماری اسلامی مطرح شده که می­توان خاستگاه آنها را از دو سو دسته­ بندی کرد. از یک‌سو اسلام‌شناسان با بهره­گیری از منابع اسلامی به سمت مبانی و اصول معماری حرکت کرده­اند؛ و از دیگر سو معماران و شهرسازان از جایگاه تخصصی خود با مراجعه به این منابع در جستجوی اصول معماری اسلامی برآمده‌اند. این تحقیق با هدف پیشنهاد یک ساختار «وحدت‌بخش و کارآمد» برای تبیین رابطه «معماری و اسلام» آغاز شده است؛ و در جستجوی یک مدل جامع برای ترکیب و تألیف مؤلفه‌های این‌دو مقوله می‌باشد. پرسش ما آن است که «چگونه می­توان از آموزه‌های اسلامی به‌طور جامع و کاربردی در معماری بهره جُست؟» مسیر تحقیق اینگونه است که ضمن تبیین دو مقوله «اسلام و معماری» با روش تحلیل محتوا و استدلال منطقی تلاش می­شود که با روش مدلسازی مفاهیم بنیادین این دو مقوله تألیف گردد. یافته تحقیق بیانگر آن است که آموزه‌های اسلامی را می­توان در سه ساحت «حکمت نظری و عملی و مضاف» دسته‌بندی کرد. معماری نیز از سه منظر «سیستمی، فلسفی، راهبردی» قابل تبیین است (سفر) که فصل مشترک آنها چهار رُکن اصلی در معماری است. ترکیب این دو مقوله (سه حوزه حکمت اسلامی و چهار مؤلفه معماری) ظرفیت مناسبی برای ساماندهی یک «مکتب معماری اسلامی» در اختیار می­گذارد. نتیجه و حاصل کار یک ساختار جدول­گونه است با 40 خانه که محتوای آن با آموزه های حکمت اسلامی باید تکمیل شود و می­تواند در «راهبری پژوهش‌های معماری اسلامی» مفید باشد. دستاورد تحقیق ارائه الگویی وحدت­بخش به مجموعه دیدگاه‌ها در قالب یک ساختار نسبتاً جامع خواهد بود که یکی از مقدمات شکل گیری «مکتب اسلامی-ایرانی معماری» در آستانه گام دوم انقلاب است
مسعود فلاح، عبدالحمید نقره کار، بهرام صالح صدق پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

­مبتنی بر اصل وحدت و مراتب وجود، کلیۀ ممکنات طی مراتبی از مقام ذات الهی نزول و حدوث یافته‌­اند. طی این مراتب، هر مخلوق، سیری را از عالم معنا تا عالم صورت و ماده طی می‌نماید و تجلی میزانی از حقیقت معنا (مبتنی بر صفت قدر) می­باشد. مصنوعات بشر نیز می­‌باید به صورت نسبی حقیقت معنا را متجلی بسازد و انسان را از حجاب­‌های صوری برهاند و به سرچشمه پاک معنا رهنمون سازد. در این راستا، بر انسان است تا با شناخت حقیقت معنا و فرایند نزول آن، زمینه را برای این مهم فراهم سازد. لذا این پژوهش درصدد است تا با شناخت ساختار فرایندهای انسانی (نظریه سلام)، به بررسی امکان همگام‌­سازی آن با فرایند نزول معنا بپردازد و به تجلای بیشتر این سرچشمۀ معنوی کمک نماید. بدین جهت، ابتدا سعی می‌­گردد تا با رویکردی تفسیری- تحلیلی به تبیین چهارچوب نظری پژوهش که در اینجا فرایند نزول معنا، توسط فعل الهی در مخلوقات است پرداخته شود؛ سپس با تشریح نظریه سلام و با استفاده از روش استدلال منطقی، تلاش در انطباق و ایجاد زمینه‌­ای برای الگوبرداری از فعل الهی توسط انسان گردد؛ و در ادامه طی بررسی این انطباق در یک نمونه موردی به جمع‌بندی بپردازد. در پایان این‌چنین نتیجه می­گردد که در راستای تجلی حقیقت معنا در مصنوعِ  انسان، می­‌بایست میزانی (قدری) از «اسماء فعل» و مبتنی بر چهار ویژگی تناکح، تقابل، تفاضل، و تعاون، توسط توسط اجتهاد حرف‌ه­ای شناسایی، و در خلق مصنوع به کار گرفته شود.

آقای مهندس عبدالحمید نقره کار، دکتر سلمان نقره کار،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

این مقاله آغازی برای ارائه سلسه مقالاتی، در ارزیابی آثار معماری ایران و جهان از منظر اسلامی است، برای تألیف کتابی در این مورد.
ایتدا مقالۀ حاضر به موضوع تأثیر انحرافات فرهنگ‌ها بر معماری معابد و نیایشگاه​ها از منظر اسلامی می‌پردازد. بعد از مقدمهای در مورد دو نوع مکتب الهی و غیرالهی، دلایل و مجوز ارزیابی آثار معماری جهان را از منظر فرهنگ اسلامی توضیح می‌دهد. سپس مفهوم نیایش «حقیقی، تکوینی، تکاملی، و اختیاری» را توضیح داده و بر مبنای آن «نیایشگاه مناسب و مطلوب» را تشریح می‌نماید.
در ادامه عناصر معناپذیرتر در معماری نظیر «ایده‌های فضایی و هندسی تزئینات مناسب و نامناسب، سبک معناگرایی و نمادگرایی، رابطه نیایشگاه با زمینه‌های فرهنگی و اقلیمی» تشریح می‌شوند.
در ارزیابی مساجد اصیل دوران اسلامی ایران مصادیقی نظیر «تبدیل آتشکده چهارطاقی به مسجدایزدخواست، مسجد جمعه اصفهان، مسجد امام اصفهان» به عنوان نمونه مطرح می‌شوند.
در مورد مساجد غیراصیل و بدعت‌آمیز قبل و بعد از انقلاب اسلامی، مصادیقی نظیر «مسجد الجواد، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر، نمازخانه موزه فرش تهران، مسجد ولیعصر در جنوب پارک دانشجو «طرح قدیم و جدید آن»، و «مصلی تهران» مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
روش تحقیق در این مقاله «کل‌نگری و همه‌جانبه‌نگری» از منظر منابع و مبانی اسلامی است؛ بنابراین رویکرد آن هم کیفی است و هم کمّی؛ و رابطه ایده با پدیده را علت و معلولی می‌داند.
منابع خطاناپذیر آن «قرآن و سنت معصومین(س)» و منابع خطاپذیر آن «عقل فردی و اجماع خبرگان» است.
اثبات گزاره‌های «عقلی» آن «استدلال منطقی» و گزاره‌های «نقلی» آن «تفسیری» از منابع معتبر است.
نتایج این تحقیق کاملاَ نشان می‌دهد که «انحرافات اعتقادی و فرهنگی» چگونه بر «عملکردهای نیایشگران، رفتار و مراسم آنها و در نهایت در شاکله جزئی و کلی نیایشگاه» تأثیرات نامناسب و نامطلوب می‌گذارد.

عبدالحمید نقره‌کار، سلمان نقره‌کار،
دوره 12، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده

روش تحقیق مناسب و مطلوب مهم‌ترین عامل هدایت انسان‌ها به ادراک و کشف عالم وجود، حقایق «عالم و آدم»، ارتباط آن‌ها و زمینه‌ساز سیر و صیرورت متعالی انسان‌ها و ضامن سعادت و جاودانگی آن‌هاست. متأسفانه در قرون اخیر، فرهنگ غربی با جدایی از «مکاتب الهی» و رویکرد صرفاً مادی به «عالم و آدم» و حیوان‌پنداری انسان‌ها، روش تحقیق «جزءنگر»، یعنی «حسی، تجربی، غریزی و آماری» را در مراکز آموزشی و پژوهشی جهان حاکم نموده است. این روش در شناخت علل «مادی و صوری» پدیده‌ها در عالم طبیعت موفق است. به همین دلیل نیز توفیق انقلاب صنعتی و تولید «قدرت و ثروت» را برای کشورهای غربی به قیمت «غارت، استعمار و برده‌داری سایر کشورها» ایجاد نمود. البته با گسترش «ازخودبیگانگی و مسخ مردم جهان» و ایجاد «بحران محیط زیست، تضاد طبقاتی غنی و فقیر، افسردگی، یأس و افزایش خودکشی و غیره». در نقطۀ مقابل، خداوند متعال با ارسال همۀ پیامبران الهی به امتیاز خاص «عقلانی و روحانی» انسان‌ها نسبت به حیوانات تأکید نموده و با ارائۀ منابع و مبانی خطاناپذیر خود، یعنی «قرآن و سنت معصومین»، روشی را در تحقیق ارائه نموده‌اند که به خصوص متضمن تبیین «سیر و صیرورت متعالی و جاودانۀ انسان‌ها و حیات طیبۀ» آن‌هاست و به آن روش تحقیق «کل‌نگر و همه‌جانبه‌نگر اسلامی» می‌گوییم. در این مقاله ضمن ارزیابی، مقایسه و تبیین جایگاه دو روش فوق، از طریق روش‌های «استدلال منطقی و تفسیری» مبتنی بر منابع خطاناپذیر اسلامی یعنی «قرآن و احادیث معتبر»، مبانی خود را اثبات می‌نماییم. اصلاح دروس روش تحقیق در دانشگاه‌ها از مقدمات اصلی و ضروری برای اسلامی کردن دانشگاه‌ها و تحقق راهبرد مقام معظم رهبری در «ایجاد تمدن نوین اسلامی با هویت اسلامی-ایرانی» و پرهیز از رویکرد «ترجمه و تقلید» از فرهنگ ناقص، منحرف، ضد انسانی و ضد تکاملی غربی است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb