خانم مطهره اسلامی محمودآبادی، آقا یعقوب پیوسته گر، آقا علی اکبر حیدری،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مسکن بهعنوان فضایی برای سکنی گزیدن و زندگی، همواره از ابتدای تاریخ تاکنون یکی از اولین فضاهایی بوده که انسان با آن سروکار داشته و ویژگیهای این بنا و به خصوص فضای داخلی آن به سبب ارتباط مستقیمی که در ساعات طولانی از روز با انسان دارد، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. آرامش یکی از نیازهای روحی و روانی هر فرد است که بایستی در خانه تأمین شود و این موضوع، تأمین آرامش را به یکی از مهمترین کارکردهای خانه تبدیل میکند.
تأمین آرامش در ارتباط با خانههای معاصر که ساکنین آن به خاطر مشکلات متعدد زندگی شهرنشینی، خانه را بیش از همیشه بهعنوان مکانی برای استراحت و آرامش قلمداد میکنند، از اهمیت ویژهتری برخوردار است؛ و این در حالی است که چگونگی حصول این معنا در خانه، کمتر در متون تخصصی به ویژه در حوزه معماری مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف استخراج عوامل ایجادکننده آرامش در خانه و کارکرد ویژگیهای فضایی خانه در تأمین این عوامل در دو الگوی رایج خانههای معاصر شامل خانههای آپارتمانی و خانههای مستقل حیاطدار شکل گرفت و چگونگی نمودپذیری آرامش در خانه را مورد بررسی قرار داد. در این مطالعه از روش «ساختار معانی» بهعنوان رویکردی از پژوهش کیفی با تکنیکهای عکسبرداری، مشاهده میدانی، پرسشنامه، و مصاحبههای نیمهساختاریافته نردبانی استفاده شد. چارچوب مفهومی پژوهش تحت مدل سطوح معانی راپاپورت (1988)، پیامدها و معانی حاکم بر خصوصیات را در قالب گزارههای «خصوصیت، کارکرد آشکار، و کارکرد پنهان» تشریح مینماید.
برای اطمینان از دریافت اطلاعات لازم، مفهوم اشباع نظری تعیینکننده تعداد نمونهها، مصاحبهها، و دریافت دادهها بود.
بر اساس نمودار ساختار زنجیرهای ارزش، نمودپذیری مفهوم آرامش به طور عمده تحت تأثیر قابلیتهای محیطی «ارتباط با فضای باز» قراردارند. قابلیتهای دیگری همچون «قدمت بنا»، «الگوی آشپزخانه»، «مالکیت»، «ابعاد فضایی»، و«تعداد اتاقها» ایجاد آرامش در خانه را مهیا میکند. نتایج پژوهش علاوه بر ارائه یک چارچوب ساختاریافته برای مطالعه تطابق بین ایجاد مفهوم آرامش و ویژگیهای فضایی خانه، بر ارزشهای اساسی ساکنان و معانی پنهان در رابطه با این خصوصیات تأکید دارد.