آلودگی بصری یکی از مسائل سیمای شهری است که تأثیر منفی بر کیفیت زندگی شهروندان دارد. طرحهای پیرایش شهری گاه به صورت اقدامی مجزا، و گاه بهعنوان استراتژی یک برنامه کلانتر، به هدف بهبود سیمای شهری و کاهش اغتشاشات بصری در نماهای شهری به ویژه در بافتهای تاریخی به انجام میرسد. اگرچه در دهه اخیر در برخی شهرهای ایران از جمله تهران طرحهای پیرایش شهری اجرا شده است؛ با این حال هنوز شناخت جامعی از موضوع و اهدافی که چنین طرحهایی باید پیگیری نمایند؛ به دست نیامدهاست. هدف این پژوهش توسعه چارچوب نظری پیرایش شهری و ارزیابی «پیرایش شهری و حذف زوائد بصری خیابان انقلاب» مبتنی بر آن است. راهبرد اصلی حاکم بر این تحقیق، راهبرد کیفی است. این پژوهش دو گام اصلی دارد که در هر گام از یک روش تحقیق بهره برده شد: در گام نخست از روش تحلیل محتوا و پنل خبرگان برای استخراج وجوه پیرایش شهری بهره بردهشد و با روش استدلال منطقی چارچوب نظری پژوهش ارائه گردید؛ در گام دوم به هدف ارزیابی طرح پیرایش شهری خیابان انقلاب برای هر یک از وجوه ارائه شده در چارچوب نظری پرسشهایی طرح و نظرات دو گروه کسبه و عابران با ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شد. سپس مصاحبهها با استفاده از روش تحلیل کیفی استراوس و کوربین کدگذاری شد. یافتهها نشان میدهد که طرح «پیرایش شهری و حذف زوائد بصری خیابان انقلاب» به ترتیب در دو وجه «ادراکی» و «کالبدی» به نسبت سایر وجوه موفقتر بوده است. «افزایش خوانایی»، «افزایش نظم بصری»، و «کاهش آلودگی بصری و نوری» نیز به ترتیب مهمترین اثرات آن میباشد. اما در وجه «اجتماعی» به ویژه تعامل با کسبه موفقیت کمتری به دست آورده است. نتایج این مقاله آشکار میسازد که موفقیت طرحهای پیرایش شهری منوط به توجه به هر یک از وجوه ششگانه تاریخی، هویتی، کالبدی، ادراکی، اجتماعی، و اقتصادی است. همچنین نتایج این مقاله نشان میدهد که گاه پایین بودن سطح آشنایی عموم مردم از وجوه تاریخی و هویتی شهر، میتواند به ایجاد تعارض میان دیدگاه شهروندان با اهداف پیرایش شهری در زمینه حفاظت و ارتقای ارزشهای تاریخی و هویتی منجر گردد. از این رو، بهرهگیری از نگاه کارشناسی در برنامهریزی و طراحی دو وجه «تاریخی» و «هویتی» از اولویت بالایی برخوردار است.