3 نتیجه برای آموزههای اسلام
محمدمنان رئیسی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
هر پژوهشگر به هنگام تحقیق و مطالعه پیرامون یک موضوع مشخص، متأثر از مبانی فلسفیِ خاصی برای فرایند تحقیق می باشد که این مبانی، در واقع همچون عینکی هستند که محقّق از پشت آن، به موضوع تحقیق مینگرد. در مجامع علمی، این مبانی را با اصطلاح «پارادایم» معرفی مینمایند که به معنای رویکرد پژوهشگر در قبال مواردی نظیر مفروضات هستیشناختی، معرفتشناختی و به ویژه روششناختی است. در این پژوهش، ضمن معرفی رویکردهای (پارادایمهای) مؤثر بر تحقیقات معماری و شهرسازی (شامل دو رویکرد عینی و نسبی)، به نقد آنها از منظر آموزههای اسلامی با استفاده از روش استدلالی منطقی پرداخته شده است. طی این نقدها نشان داده میشود که هیچیک از این دو رویکرد، برای کاربست در تحقیقات معماری و شهرسازی، مبانی موجّهی را ارائه نمینمایند و هر دو با جهتگیریِ فروکاهنده، فقط بخشی از حقیقت را گزارش مینمایند. بر این اساس، راهبرد به کاررفته در بدنهی مقاله، راهبردی سلبی و نقّادانه است؛ درعین حال، در بخش نتیجهگیری مقاله سعی شده است ضمن مقایسه تطبیقی رویکردهای مذکور، رویکرد اسلامی نیز با کاربست راهبردی ایجابی تبیین شود که طی آن، به موضوعاتی نظیر مبانی و منابع و مراتب تحقیق پرداخته شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، از منظر اسلامی، اولاً رابطه محقّق با موضوعِ تحقیق بستگی به ماهیت آن موضوع (بر اساس اصل تشکیک وجود) دارد و در برخی موضوعات (به ویژه موضوعات توصیفی و تجربی) استقلالِ محقّق و در برخی دیگر (به ویژه موضوعات تجویزی و اعتباری) تعامل محقّق با موضوع لازم است. ثانیاً اگرچه دامنهی شمولِ تحقیق در معماری و شهرسازی، کلیهی مباحث کمّی (نظیر فن ساختمان) و کیفی (نظیر حکمتِ هنر و معماری اسلامی) را در بر میگیرد اما رویکرد اسلامی، مراتب تحقیقات مختلف را در یک سطح نمیبیند و علوم تجریدی را بالاتر از علوم تجربی میبیند.
محمدمنان رئیسی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
یکی از مباحثی که طی سالهای اخیر، محل بحث فراوان در مجامع دانشگاهی و اجرایی بوده است؛ موضوع «مسکن آپارتمانی در معماری و شهرسازی معاصر ایران» است که تاکنون چالشهای نظری و عملی فراوانی پیرامون آن شکل گرفته است. اگرچه این موضوع در خصوص تمام ابنیه شهری محل بحث است اما در خصوص ابنیه مسکونی، اهمیت و ضرورت پرداختن به آن، مضاعف است. زیرا توسعه عمودی در ابنیه مسکونی با بسیاری از وجوه اعتقادی و فرهنگی جاری در کشور ما به عنوان کشوری اسلامی، تعارضات و تناقضاتی جدی را ایجاد کرده است که عمده این تناقضات را میتوان با استناد به آموزههای اسلامی (به ویژه آموزههای فقه شیعی) آشکار نمود. بر این اساس، مسئلهای که محور این پژوهش را تشکیل میدهد عبارت است از «تحلیل معماری مسکن آپارتمانی از منظر سبک زندگی اسلامی». در این مقاله برای پرداختن به این مسئله از تحلیلی میانرشتهای و روشی ترکیبی استفاده شده است؛ به نحوی که در مقام گردآوری دادهها از روش اسنادی و در مقام تحلیل دادههای حاصل از متون دینی از روشهای تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی استفاده شده است. طبق یافتههای این پژوهش، الگوی توسعه عمودی ابنیه مسکونی -که به طور خاص در قالب آپارتمان جلوهگر شده است- به دلایل متعدد از منظر متون دینی مطلوبیت ندارد که از مهمترین این دلایل میتوان به مواردی همچون تقابل با ترویج برخی شعائر دینی، ایجاد مزاحمت ساختمانهای بلند در تهویه ابنیه مجاور، تقابل با انجام برخی تکالیف اجتماعی، تقابل ضمنی با برخی از آیات و ادعیه و تضعیف فرهنگ عفاف و حجاب اشاره نمود که تحلیل درون دینی برخی از این موارد در مسکن آپارتمانی برای اولین بار در این پژوهش تبیین شده است که همین مهم، وجه بداعت این پژوهش را تشکیل میدهد.
خانم صدیقه معین مهر،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
چیستی و چگونگی طراحی خانه در آموزههای اسلامی، محمل و منشأ مباحث گسترده و دنبالهداری است که نیازمند تعمق در منابع ارائه کننده این آموزه هاست. قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) از جمله منابع اصیل و بنیادین در تشریح رویکرد اسلام به ویژگیهای خانه مطلوب ساست. این پژوهش با رویکرد اسلامی و مبتنی بر منابع عقل و نقل با روش استدلال منطقی و تفسیری- تحلیلی است. در این راستا، طراحی معماری 7 نمونه از خانه های معاصر در ایران که جایزه معمار را در سال های مختلف کسب کرده اند، بررسی شده و میزان توجه طراحان به ویژگی های یک خانه مطلوب از دیدگاه اسلام ارزیابی خواهد شد. اصول برخاسته از مبانی این پژوهش و قابل مشاهده در ساختار خانه مطلوب که بازتاب آن در نمونه های موردی بررسی خواهد شد به قرار زیر است: 1- اصل ایجاد آرامش، سکون و امنیت در خانه در برابر سایر فضاهای شهری، 2- اصل حفظ همگونی ظاهری و عدالت اجتماعی و عدم ظهور اختلاف طبقاتی ، 3- اصل لزوم توجه به حقوق همسایگی، 4- اصل پاسخگویی به نیازهای ساکنین با توجه به ویژگی های اجتماعی و فرهنگی با رعایت عدالت، 5- اصل رعایت حریم و کنترل دید در طراحی خانه، 6- اصل توجه به هویت ایرانی -اسلامی 7- اصل اولویت بندی و ارزش گذاری فضاها، 8- اصل استفاده از مواهب طبیعی و همساز با اقلیم و ارتباط با طبیعت. در نهایت نتایج به دست آمده نشان از آن دارد که، هر کجا در محتوا و کالبد توجه به آموزه های اسلامی متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی صورت گرفته، اثری با هویت اصیل، کارآمد و ماندگار بر جای مانده است.