جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای ابعاد وجودی

سجاد ریش سفید نوش آبادی، آزیتا بلالی اسکویی، محمد علی کی نژاد،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

معرفت و شناخت ذات انسان و آشنایی با ابعاد وجودی وی فرد را در کنترل و هدایت نیازها در مقابل تنوع و تغییر سریع سبک‌ها راهنمایی می‌نماید؛ درحالی که هنر و معماری امروزه با هدف جلب نظرات همگانی و با تنوع و فرم‎های پیچیده‌ی خود روز به روز در حال دگرگونی است تا متناسب با سبک، فرهنگ، سلیقه و تکنولوژی روز، نیازها را، بی‌توجه به باطن آن، برطرف سازد؛ اما آنچه در این میان نادیده انگاشته می شود؛ توجه به محتوای انسانیت می‎باشدکه متناسب با روز حرکت نکرده و همواره قدیم است. بر این اساس توجه به شناخت انسان به عنوان عالم در بردارنده‌ی کلیت عالم صغیر، و هم به عنوان سازنده و استفاده‎کننده‌ی اثر، و در پی آن عبور از سطح موارد و پرداختن به باطن، نقش مؤثری در علوم متعددی همچون معماری دارد؛ که بی توجهی به آن منجر به توسعه‎ی شکاف بین خواهش‌ها و نیازهای حقیقی می‌شود. به همین منظور مقاله‎ی حاضر در پی پرسش‎های مقابل شکل گرفت که ابعاد وجودی انسان در حیطه‎ی معرفت‎شناسی چیست و چه اهمیتی در معماری و ساخت دارد؟ رویکردهای طراحی به کمک سلیقه‎ی جمعی چه تشابهاتی با آن دارد؟ و ابعاد معرفتی معمار و مخاطب تا چه زمینه‎هایی را می بایست دربرگیرد؟ در این بحث به کمک روش توصیفی- تبیینی و استدلال منطقی، در ابتدا نظریات متفکرین من‎باب ابعاد وجودی انسان بررسی شده و به ضرورت شناخت انسان به عنوان سوبژه، آبژه و در نهایت محل نمایش اثر اشاره می‌شود. نتایج بحث در باب ابعاد وجودی انسان به ذاتی واحد و بدون تغییر، که انسان را به سوی تعالی و امور فطری و پایدار سوق می‏دهد؛ اشاره می‎کند که در طول زمان ثابت بوده اما در اثر عوامل مؤثره در حین ظهور به ماده، متکثر شده است. سپس به منظور جلوگیری از خلط مفاهیم معرفت‎شناسی انسان با رویکردهای توأم با سلیقه‌ی جمعی بعضی از جوانب متفاوت این دو رویکرد بررسی می‎شوند که در نتیجه در چهار سطح سلیقه‌ی زمان، تفاوت سلایق جمعی و اجتماعی، اشتراک مجموعه‌ها و کثرت خواسته‌ها از یکدیگر متمایز شدند. در نهایت بحث، ارتقاء زمینه‎های شناختی معمار -از خود، مخاطب، اثر و محیط- و زمینه‎های شناختی مخاطب -از خود، محیط و اثر- به عنوان مهم‎ترین مؤلفه‎های شناختی ارزیابی شد. به گونه‎ای که مشخص شد ارتقاء معرفت‎شناختی مخاطب موجب برآوردن حد متعالی نیازهای خود، عدم تکرار آثار بی‎معنی و فاقد هویت، و ارتقاء رابطه‎ی طراح و کاربر می‎شود.
شیما اسلام پور، سعید میرریاحی، سوزان حبیب،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

در دهه‌­های اخیر به­دنبال تغییرات در حوزه­‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، انواع گوناگونی از مسکن شکل گرفته است. در این راستا مسکن اجتماعی به­‌عنوان یکی از اشکال پاسخ­گویی به نیاز مسکن می‌­باشد. مسکن اجتماعی مسکنی است که با امکان اختلاط‌نشینی از شکل­‌گیری آسیب­‌های اجتماعی جلوگیری نموده و موجب انسجام اجتماعی در جامعه می‌­گردد. با توجه به آنکه در ایران، طراحی این‌گونه از مسکن، با نگاهی جامع پیش می­رود، تحقق امر سکونت با رویکردی معناشناسانه، به‌­دلیل گسترش روزافزون سکونتگاه‌­های بی­‌کیفیت در شهرها، ضروری به‌­نظر می­رسد تا در چنین سکونتگاه‌­هایی بتوان فضاهایی منطبق بر نیازهای انسان را طراحی نمود. هدف مقاله حاضر بازگشت به مفهوم سکونت و تبیین ابعاد پنهان آن در مسکن اجتماعی با رویکردی معناشناختی و به­‌منظور دستیابی به سیاست‌­های طراحی در جهت ارتقای کیفیت این‌گونه از مسکن می­باشد. این مقاله با رویکردی کیفی و به روش تحلیل محتوای کیفی و در حوزه معماری انجام شده است. داده‌­ها با استفاده از اجماع سه شیوه (مطالعات کتابخانه­‌ای، مشاهده، و مصاحبه) جمع‌­آوری شده­اند. در ادامه، داده‌­های بدست آمده در محیط نرم­‌افزار MAXQDA20 تحلیل شده، سپس با استفاده از کدگذاری­، داده‌­ها به مفاهیم، مقوله و سپس به ابعاد تبدیل شده­ است. با توجه به مطالعات انجام شده، چهار بعد شامل کالبدی- ساختاری، اجتماعی- فرهنگی، ادراکی- زیباشناختی، و زیست­‌محیطی، ابعاد پنهان سکونت در مسکن اجتماعی می­باشند که هر کدام اشاره به معنایی از نیازهای انسان دارند. بدین‌­ترتیب زمانی انسان می‌­تواند در جایی به مفهوم واقعی، سکنا گزیند که آن مکان فراتر از توجه به بعد کمی، بازنمایی از توجه به ابعاد وجودی او که همانا بعد جسمانی- روحانی، اجتماعی، معنوی، و روانی است، باشد تا همه جنبه­‌های نیازهای مختلف او را برطرف نماید.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb