3 نتیجه برای اصول اخلاقی
فاطمه صمیمی فر، مهدی حمزه نژاد،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1392 )
چکیده
تعاملات اجتماعی یکی از نیاز های اساسی و فطری انسان است که امروزه به تدریج در حال نابودی است . پایداری اجتماعی گرایشی است که به منظور تقویت این تعاملات در معماری بین المللی مطرح شده است.با این همه چندان روشن نیست که نظریه های نوین در باب پایداری اجتماعی تا چه اندازه پاسخگوی این نیاز در ایران اسلامی هستند؟ مبانی پایداری محلات مسکونی ایران در گذشته به لحاظ اجتماعی چه بوده ؟ و راهکار های پایداری اجتماعی که امروزه در دنیا تجویز می شود تا چه حد با این مبانی همخوانی دارند؟ هدف این تحقیق ارایه راهنمایی برای طراحان معمار و شهرساز است تا بتوانند پایداری اجتماعی را به خصوص در محلات مسکونی به نحوی سازگار با مبانی اسلامی ارتقا دهند . در مراجعه به شالوده نظری اسلامی در حوزه پایداری مهمترین بستر لازم در این راستا ، اخلاق معرفی شد . به همین دلیل با مراجعه به مباحث اخلاق اسلامی ، 8 اصل اخلاقی زمینه ساز پایداری اجتماعی محلات مسکونی به قرار زیر انتخاب گردید :عزت نفس اجتماعی (وجدان اخلاقی)، مدارا(عفو و بخشش)، همسایه داری و مهمان نوازی، حیا و غیرت، تواضع و عدم تفاخر ظاهری. بررسی مصادیق و مظاهر این ویژگی ها در محلات مسکونی سنتی ایرانی راه را برای تبیین دقیقتر اصول معمارانه پایداری اجتماعی هموار می کند . روش گردآوری این مقاله روش تطبیقی است به نحوی که با مبنا قرار دادن اصول اخلاقی اسلام در زمینه ی پایداری اجتماعی به اعتبار سنجی اصول نوین پایداری اجتماعی پرداخته شده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تئوری هایی که در سطح بین المللی در زمینه ی پایداری اجتماعی مطرح شده است، گرچه در حوزه ی مباحث توسعه جمعی همچون مشارکت جمعی، مسئولیت پذیری، امنیت اجتماعی ومسائلی از این دست اشتراکات زیادی با اسلام دارند ولی در زمینه ی حقوق الهی فرد حرفی برای گفتن نداشته و از آن غفلت می نمایند. بنابراین معیار های جهانی برای پاسخگویی به نیاز محلات مسکونی ایرانی امروز که سابقه ای درخشان در گذشته داشته اند ناقص بوده و در برخی موارد با اصول اسلامی در تضاد هستند که در این مقاله به این اشتراکات و تضاد ها پرداخته می شود.
مینو قره بگلو، بهروز توکلی، آزیتا بلالی اسکویی، رعنا سینمار اصل،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
انسان به حکم موجودی اجتماعی، برای برخورداری از آسایش و تأمین آرامش و امنیت خود به دیگران نیازمند است و همین نیازها ایدهی تعاون و مشارکت با دیگران را در او ترغیب و گاه مجبور میسازد. امروزه طراحان و برنامهریزان شهری در قالب متخصصان حرفهای سعی در درگیر کردن استفادهکنندگان از طرحهایشان از طریق رویکردهای مشارکتی طراحی در جهت تشخیص جنبههای اساسی مسئله، وضوح بخشیدن به آن جنبهها و پیشنهاد راهکارهای عملی برای اعلام نظر افراد جامعه هستند. مقالهی حاضر با هدف رسیدن به مفهوم مشارکت و تعیین معیارهای همتراز جذب مشارکت در محیط با استناد به منابع غربی و منابع معتبر اسلامی تدوین گردیده است. در این راستا، سؤالاتی مطرح میگردد از آنجمله که افتراقات و اشتراکات مفهوم مشارکت در محیط از دو منظر اندیشهی اسلامی و اندیشهی غربی چیست؟ با توجه به ماهیت بنیادی- نظری و رویکرد کیفی پژوهش به گردآوری مجموعهای از دادهها به روش تفسیری-تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی پرداخته شد. یافتهها نشان از این دارد که در اندیشهی غربی سطحبندی مفهوم مشارکت در دیدگاه نظریهپردازان طیفی از عدم مشارکت تا مشارکت خودجوش را شامل میشود. همچنین، بسیاری از دیدگاهها به صورت کلنگر، و صرفاً با توجه به پسزمینهای از ذهنیات فردی و در نظرگرفتن ایدهآلهای نهادهای فکری و معماری بدون درنظرگرفتن فرهنگ و باورهای اجتماعی جوامع گوناگون شکل گرفته است؛ و اصالت بر بعد فردی و رضایت طرفین بوده و ترجیحات فردی در اولویت قرار دارد. در اندیشهی اسلامی، یکی از اصول اخلاقی اسلام در جامعه برای رسیدن به امت واحده که تأکید فراوانی به آن شده، مشارکت معرفی گردیده است. اصل مشارکت نیز دارای اصول اخلاقی ثانویهای است که هرکدام از اصول در بطن خود اصل مکملی را دارد که به مشارکت خودجوش منجر میگردد و با رعایت آنها میتوان به مشارکت مطلوب در محیط دست یافت. نتایج حاصل از تطبیق مفاهیم و مظاهر در دو سطح اسلامی و غربی معیارهای مختلفی از مشارکت در محیط را ارائه میدهد که مقایسهی اصول بیانگر این نکته است؛ برخلاف نگاه غربگرایانه که بر بعد فردی و رضایت طرفین تمرکز نموده است؛ دیدگاه اسلامی به مؤلفههایی ازجمله تعاون، روحیهی وقف، جهاد و انفاق بهعنوان مراتب بالای مشارکت تأکید دارد.
زینب حیاتی، اصغر مولایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
بیتردید همهی فعالیتهای انسان از جمله ساختن شهرها، باید در جهت فراهم آوردن محیط مناسب زندگی وی باشد. ساختار کالبدی شهرها و هر جزئی از آنها بایستی اصول و ارزشهای معنوی و فرهنگی را به انسان متذکر گردد. اصول و ارزشها باید به گونهای سازماندهی شوند که همهی نیازها و قوای انسان مورد توجه قرار گیرد. از منظر مضامین اسلامی، بستر اصلی برای شکوفا شدن قوا و نیازهای مادی و فرامادی برقراری ارتباطات چهارگانه انسان است. این پژوهش با هدف آسیبشناسی وضعیت نماسازی در معماری معاصر ایران، اصول فقهی و اخلاقی حاکم بر نمای ساختمانهای مسکونی را شناسایی میکند؛ و با توجه به اصول شریعت اسلامی تبیین مینماید. مبانی و ریشهی اصلی این موضوع و مباحث مربوط به آن را میتوان در قرآن، روایات، و احادیث جستجو کرد. در این روند به منظور گردآوری دادهها از روش اسنادی و به منظور تحلیل دادههای حاصل از متون دینی از روشهای تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی استفاده شده است. پس از استخراج اصول مرتبط با دو بخش فقهی و اخلاقی، نحوهی نمودپذیری آن در نمای ساختمانهای مسکونی بیان گردیده است. در نهایت به منظور آسیبشناسی وضعیت موجود و بیان تعارضات در نمای ساختمانهای مسکونی در قیاس با آموزههای قرآن و احادیث، اصول بدست آمده بر اساس روابط چهارگانه انسان بررسی گردیده است. نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که نماهای مسکونی معاصر مخل در هر چهار نوع رابطه هستند و لذا بیشترین تکرارپذیری در خصوص نوع رابطه تضعیف شده، مربوط به رابطه انسان با دیگران است. در نگاهی آسیبشناسانه به معماری نما چنین استنتاج میشود که برآیند آسیبهای مختلف مطرح شده، علاوه بر تأثیر منفی بر نماهای شهری همهی وجوه زندگی انسان را تهدید میکند.