جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای تبریز

حسین اسمعیلی سنگری، وحید ایلائی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

کتیبه‌های غیرمنقول، به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار و اجزاء اسناد تاریخی از ثروت‌های فرهنگی کشور عزیزمان ایران به شمار می‌روند که بر بخش‌های انتخاب شده‌ای از ابنیه‌ی تاریخی و بناهای شاخص نصب شده و همواره مورد توجه بوده اند. نقش کتیبه‌ها به عنوان ابزاری اساسی و مؤثر با دارا بودن مفاهیمی معنوی و کاربردی، در آشکار نمودن مضامین تربیتی و فرهنگی و همچنین هویت و اصالت بنا، بانی و تاریخ ساخت، نام استادکاران و هنرمندان و بسیاری از اطلاعات دیگر که نسبت به ارزش و موقعیت بنا متغیر بوده؛ حائز اهمیت می‌باشد. ویژگی‌های کتیبه‌های مذکور شرایطی را ایجاد نموده که تلفیق هنرهای دیگر را در خود نمایان می‌سازد که مهم‌ترین آن هنر خطاطی و خوشنویسی است که اهمیتش را در آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل شده می‌توان پی گرفت. نخست در سوره عَلَق، اولین سوره نازل شده بر پیامبر که به انسان یادآور می‌شود برای اولین بار قلم را از که آموخته است (الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) و دوم در سوره قلم، سوگند به قلم و آنچه نویسد (ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ)؛ ذکر شده است. تحقیق حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی با استناد به مطالعات میدانی و تحلیل و تفسیر یافته‌ها با نگرشی بر اهمیت و ویژگی‌های خط و خوشنویسی در به اوج رساندن هنر کتیبه نویسی، پژوهشی در باب اسناد کتیبه‌ای غیرمنقول میراث جهانی مجموعه بازار تاریخی تبریز داشته و مفاهیمی را که در دل آنها نهفته است بازخوانی کند.
لیدا بلیلان اصل، فهیمه دوستار،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

شهر تبریز پیشینه‌ای کهن دارد که مدیون موقعیت جغرافیایی و اقلیمی مناسب آن است. این وضعیت جغرافیایی تبریز را از دیرباز به یک مرکز زیستگاهی همیشگی مبدل کرده است. این شهر در قرون اولیه‌ی اسلامی بر محوریت مسجد جامع، بازار، میدان و قصر حکومتی گسترش یافت. در دوره‌ی ایلخانی، با انتقال مرکز حکومت از مراغه به تبریز توسط آباقاخان بیش از پیش، مورد توجه عرفاء، شعراء، اولیاء و وزرای زیادی از مناطق مختلف ایران و ممالک همجوار گردید. این افراد در زمان حیات خود در  شهر، در برخی از مواقع باعث پدیدآمدن فضاهای معماری جدیدی همچون زوایا و خانقاه شدند که پس از فوت نیز، اغلب شاهد شکل‌گیری مزارات و حظیره‌ها به عنوان فضاهای جدید شهری پس از اسلام هستیم. این روند همچنان تا اواسط حکومت صفوی و اعتبار شهر تبریز به عنوان پایتخت ادامه داشته است. سؤال اصلی مقاله حول این موضوع است که آیا مزارات عرفاء، شعراء، اولیاء و وزراء تأثیری در توسعه‌ی ساختار شهریِ شهر تبریز در دوره‌ی پایتختی این شهر یعنی ایلخانی و صفوی داشته است؟ از این رو، هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مزارات در توسعه‌ی ساختار شهریِ شهر تبربز از قرون 7 الی 10 ه.ق. یعنی دوران حکومت ایلخانی تا صفوی در تبریز می‌باشد. برای اثبات این موضوع نیز معرفی کتاب‌هایی چون روضات الجنان، روضه اطهار، اولادالاطهار و منظر الاولیاء لازم بنظر می‌رسد. برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش، گردآوری اطلاعات به روش توصیفی با بهره‌گیری از ابزار کتابخانه‌ای و میدانی انجام گرفته است. همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به شیوه تحلیلی-تطبیقی صورت پذیرفته است. یافته‌های پژوهش حاکیست در دوره‌ی ایلخانی مزارات یکی از عوامل مؤثر در احداث باروی غازانی بوده‌اند. همچنین شکل‌گیری حظیره‌ها و آرامگاه‌های افراد مشهور تأثیر چشمگیری در گسترش برخی از راه‌ها از جمله راه ارتباطی دو مجموعه‌ی ربع‌رشیدی و شنب‌غازان در شرقی‌ترین و غربی‌ترین نقطه‌ی شهر و مکانیابی برخی از عناصر شاخص معماری از جمله عمارت دمشقیه، مقبره شاه حسین ولی و خانقاه کمال خجندی و به تبع آن فضاهای شهری همچون مجموعه سیدحمزه که بنام مقبره الشعرا نیز شهرت یافته است؛ داشته‌اند. علاوه بر آن وجود این حظیره‌ها و تجمع قبور منجر به شکل‌گیری گورستان‌های معروفی همچون سرخاب، گجیل، چرنداب و قله در  شهر تبریز گشته‌اند.


عیسی حجت، آزیتا بلالی اسکویی، ثنا یزدانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

حضور میدان؛ به عنوان یک فضای باز شهری؛ پیش از اسلام و نیز پس از آن؛ در شهرسازی اسلامی؛ مورد توجه بوده است. میدان صاحب آباد تبریز، میدان شاه قزوین و میدان نقش جهان اصفهان نمونه هایی از میادین شهری به جا مانده ازگذشته و نشان دهنده قدرت حکومت‌ها و باریک بینی رجال دولتی زمان خود (عصر صفوی 906-1148 ه.ق) می‌باشند. بر اساس نظریه‌های پژوهش‌های اخیر میدان نقش جهان اصفهان در زمان احداث (شاه عباس اول صفوی، 998-1038 ه.ق) از میدان صاحب آباد تبریز که پیش از صفویه و در زمان آق قویونلوها (870- 896 ه.ق) طرح ریزی و احداث گردیده بود، الگو برداری شده و از آنجایی که کالبد به‌جامانده مجموعه صاحب آباد تبریز بیشتر مربوط به ساخت‌وسازهای دوره قاجار بر روی ویرانه‌های بناهای مجموعه حکومتی دوره‌های قبل می‌باشد، پذیرش نظریه مذکور، منجر به ارائه طرح‌های بازآفرینی صاحب آباد با تقلید صرف از کالبد امروزی نقش جهان و بدون توجه به ساختار اصیل این مجموعه در دوره‌های شکل گیری و اوج آن در گذشته شده است. بنابراین در پژوهش حاضر بر اساس تحلیل محتوا و راهبرد تاریخی- تطبیقی به مطالعه پیشینه، تاریخچه شکل گیری و تحولات و دگرگونی‌های مرحله به مرحله دو مجموعه صاحب آباد و نقش جهان در روند تاریخ پرداخته و در نهایت با مطالعه تطبیقی طرحواره های ترسیم شده، شناسایی تشابهات و تفاوت‌های ساختار کالبدی و کارکردی این دو مجموعه در چهار بازه زمانی محقق گشته است. نتایج حاصل حکایت از وجود بیشترین اشتراکات در پیشینه قبل از احداث دو مجموعه و بیشترین افتراقات در وضع موجود آنها داشته که در سیر تحول تاریخی نیز، دو مجموعه در بعد کارکردی و نوع کاربری ها و عملکرد های موجود شباهت های بسیاری نسبت به بعد ساختاری و شکلی را داره بوده اند. همچنین بزرگترین تفاوت کالبدی دو مجموعه عدم محصوریت میدان صاحب آباد نسبت به نقش جهان بوده که منجر به دگرگونی ها و افول مجموعه مذکور تا به عصر حاضر گشته است. پذیرش قطعی این فرضیه نیز که مجموعه نقش جهان اصفهان، در هر دو بعد کالبدی و کارکردی نمونه مشابه و عینا به جا مانده از مجموعه صاحب آباد تبریز می باشد صحیح به نظر نمی رسد و می توان عنوان کرد که ساختار کلی مجموعه صاحب آباد در دوره اوج شکوهش (دوره شاه طهماسب صفوی) می‌توانسته الگوی یک فضای شهری با عملکردهای مختلف حکومتی-سیاسی، اجتماعی-فرهنگی، مذهبی و ورزشی برای احداث میدان نقش جهان گردد.
راحله عبدالهی، اسلام کرمی، احد نژادابراهیمی، لیلا رحیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

تاب­آوری فضایی به­عنوان یکی از ابعاد جدید در حوزه تاب­آوری به ­دنبال مسئله حیات و پویایی فضا با حفظ هویت و عملکرد از طریق توجه به  ویژگی­های فضای معماری است. فضای تاب­ آور به­ عنوان بستر مناسب برای امکان تداوم حضورپذیری در طی زمان با حفظ کارایی پویایی را مهیا می­سازد؛ ولی غالب فضاهای تازه احداث­شده در مواجهه با بحران ها آسیب­ پذیر بوده و کارایی خود را سریع از دست داده و کاربران فضا به ترک و رهاسازی محل اقدام می­کنند؛ از‌این‌رو، بازارهای تاریخی ایران به­ عنوان یکی از فضاهای ارزشمند که علیرغم تحولات در طی دوره ­ها به فعالیت خود ادامه داده و توانسته ما به­ ازای کالبدی نیازهای روز را برآورده سازد، قابل توجه است. بنابراین این پژوهش به­ دنبال پاسخ این سؤال است که چگونه تاب ­آوری در فضای تاریخی بازارها تحقق یافته است؟
هدف تحقیق حاضر، بررسی ویژگی­ های محیطی موثر بر فضاهای تاب­آور است. این مهم نیاز به خوانش قابلیت­ های کالبدی-عملکردی مستتر در این فضاها دارد؛ این بعد که ناظر بر قابلیت­های محیطی است به­ عنوان بعد غالب تاب­آوری فضا فراتر از ابعاد گوناگون مطرح به ­عنوان معیار اساسی یک فضای تاب­آور مؤثر است.
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش تحقیق کیفی و با استفاده از مطالعه­ ی موردی بوده است. ابتدا با تحلیل چارچوب نظری، به­ روش قیاسی مدل مفهومی فضای تاب­آور استخراج و برای تحقّق هدف مذکور، کاربست این مدل بر نمونه مورد مطالعه با پژوهش استقرایی مورد آزمون قرار گرفت. برای گردآوری اطلاعات از روش مثلث­ بندی داده­ ها و به­ شیوه پیمایشی مستقیمِ مشاهده و مصاحبه و غیرمستقیمِ مبتنی بر سندکاوی استفاده شده و با راهبرد تحلیل تطبیقی، یافته­ های عملیاتی به­ روش استدلال منطقی مورد تحلیل کیفی قرار گرفته­ اند.
با مطالعه ادبیات موضوع قابلیتهای انعطاف­پذیری، تطبیق­پذیری، تغییرپذیری و واکنش­پذیری به ­عنوان یافته ­های نظری مورد آزمون قرار گرفت. با ایجاد ارتباط بین نتایج یافته­ های نظری و تجربی براساس مطالعات نمونه­موردی می­توان نتیجه گرفت که نحوه­ی تاب­ آوری فضایی مجموعه امیر در بازار تاریخی تبریز نشان­ دهنده ­ی تاثیرپذیری محیط از قابلیت­ های این بعد فضاست. در بررسی میزان برخورداری مجموعه از قابلیت­های فضایی به­ترتیب راسته بازار و تیمچه امیرجنوبی بهترین وضعیت را به­ خود اختصاص داده­اند. با رواج الگوی مصرف­ گرایی و تغییر کاربری کاروانسرا و تیمچه­ ها و با توجه به تبدیل خرید به تجربه فراغت راسته بازار امیر با در دست­گرفتن نبض اقتصادی مجموعه به­واسطه متغیرهای چندظرفیتی، دسترسی و ارتباطات فضایی متعدد، فعالیت تک­صنفی، تعداد زیاد حجره ­های خرده­ فروشی، پویایی کلیه واحدها، همسازی فرم با صنف جدید و گسترش صنف راسته در مجموعه در تداوم حیات و تاب­ آوری مجموعه نقش بسزایی ایفا کرده­است.
 
دکتر عباس غفاری، دکتر بیتا شفائی، دکتر مرتضی میرغلامی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

در پژوهش حاضر، در راستای تبیین مطلوبیت منظرهای صوتی تیمچه­های بازار تبریز، دو مؤلفه تراز فشار صوت و زمان واخنش به‌عنوان متغیرهای عینی و روشن­کننده رفتار آکوستیکی اندازه­گیری شده­اند. با استفاده از پرسشنامه توصیفی نیز ارزیابی­های ذهنی برای مشخص کردن کیفیت منظرهای صوتی استفاده شده است. پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که ویژگی­های فضایی تیمچه­های بازار تبریز چگونه در رفتار آکوستیکی آن­ها تأثیرگذار هستند و چه عواملی در مطلوبیت منظرهای صوتی آن­ها دخیلند. یافته­ها نشان می­دهد گنبدهای خردمقیاس با احتباس امواج صوتی به مثابه کاواک عمل کرده و اثر مطلوب در کاهش زمان واخنش دارند. سطوح شیشه­ای با انعکاس صدا طنین را محیط افزایش می‌دهند و موجب افت کیفیت آکوستیکی فضا می­گردند. مصالح مورد استفاده در جداره­ تیمچه­ها، آجر با بندکشی گچی، با انکسار و پخشایش صوت نقش مثبتی در کیفیت آکوستیکی ایفا می­کند. همچنین یافته­ها حاکی از آن است با اینکه مقادیر تراز فشار صوت و زمان واخنش -که نشان­دهنده نحوه رفتار آکوستیکی فضا هستند- می­توانند به نحوی در ارزیابی افراد از منظر صوتی دخیل باشند؛ ولی به تنهایی نمی­توانند مبنای سنجش کیفیت ادراکی منظر صوتی باشند. در سه تیمچه امیر شمالی، امیر، و مظفریه ویژگی­ها و کیفیات محیطی فضاها از قبیل تناسبات هندسی، پویایی یا ایستایی و میزان ازدحام تأثیر مستقیم در خوشایندی منظر صوتی شهر دارد. این سه تیمچه از لحاظ میزان سروصدا جزو فضاهای آرام هستند و به همین دلیل بروز ناگهانی برخی صداها، به دلیل اختلاف تراز فشار صوت به صورت مستقیم اثر سوء در کیفیت منظر صوتی می­گذارند. لذا پیشنهاد می­گردد مؤلفه­ای تحت عنوان شفافیت منظر صوتی شهری به مطالعات این حوزه اضافه شده و در ارزیابی منظرهای صوتی فضاهای آرام شهری مورد توجه قرار گیرد.

دکتر علی اکبر حیدری، دکتر یعقوب پیوسته گر، خانم مریم کیایی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

طیف متنوعی از فعالیت­‌ها در یک خانه انجام می­‌گیرد که از خصوصی­‌ترین رفتارهای مربوط به اعضا تا فعالیت‌­های جمعی و اجتماعی آن‌ها را شامل می­‌شود. سازماندهی این فعالیت‌­ها باید به گونه‌­ای باشد که ضمن تسهیل آن‌ها در بخش­‌های مختلف خانه، از تداخل ناسازگار آن‌ها نیز جلوگیری به عمل آید. این مفهوم که تحت عنوان سازگاری عملکردی شناخته می­‌شود، ارتباط مستقیمی با موضوع راندمان عمکردی دارد. بر همین اساس تحلیل این ارتباط، مبنای پژوهش حاضر قرار گرفته است. همچنین بررسی سیرتحول این مفاهیم در جریان تحولات ساختاری معماری که بر اثر گذشت زمان حاصل شده است، از دیگر اهداف این تحقیق می‌­باشد. بر همین اساس با انتخاب 18 نمونه از خانه‌­های دوره قاجار در شهر تبریز سعی در بررسی این مهم شده است. علت انتخاب تبریز به عنوان قلمرو مکانی تحقیق، موقعیت استراتژیک آن در تبادل با دنیای غرب است و علت انتخاب دوره قاجار به عنوان قلمرو زمانی تحقیق نیز، آغاز ورود جریان‌های نوگرا به معماری ایران در این دوره بود. تئوری پایه در این تحقیق، تئوری نحو فضا است و ابزارهای مورد استفاده جهت تحلیل نیز نرم‌­افزارهای دپث مپ و پلاگین سینتکس در نرم ­افزار گرس‌هاپر می­‌باشد. پس از بررسی ادبیات، شاخص‌های مؤثر بر موضوع سازگاری عملکردی در خانه‌­ها استخراج و ابزارهای نحوی مناسب جهت تحلیل هر کدام در قالب چارچوب نظری تحقیق معرفی گردید. سپس با تحلیل هر نمونه در محیط نرم­‌افزارهای مربوطه، داده‌­های مرتبط با هر شاخص استخراج و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مهم‌ترین تغییری که در این دوره بر نظام پیکره‌­بندی خانه‌­ها در شهر تبریز در دوره قاجار به وجود آمد، تبدیل الگوی حیاط مرکزی در اوایل و اواسط قاجار به الگوی کوشکی در اواخر این دوره است. همچنین با تغییر در نظام پیکره‌­بندی خانه­‌ها از الگوی درون‌گرا به الگوی برون‌گرا در اواخر دوره قاجار، موضوع سازگاری عمکردی در ارتباط با بعضی شاخص­‌ها تغییر و در ارتباط با بعضی دیگر، تغییر چندانی به خود ندیده است. این موضوع در ارتباط با راندمان عملکردی این خانه‌­ها نیز قابل ذکر است. بر این اساس می­‌توان چنین برداشت نمود که راندمان عملکردی، مفهومی نسبی است که بسته به شرایط مختلف، معیارهای متفاوتی بر ارتقا یا نزول آن تأثیرگذار هستند.

مهندس زهرا عزتی کرعلیا، دکتر ازیتا بلالی اسکویی، مهندس یحیی جمالی، دکتر عارف منادی،
دوره 12، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده

حیاط از جمله فضاهای اصلی خانه‌ها به خصوص در معماری سنتی ایران بوده است که نقش بسزایی در شکل‌گیری نظام فضایی خانه‌ها داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که چه ارتباطی میان سازماندهی فضایی خانه‌های تاریخی تک‌حیاطه و دو‌‌حیاطه با تعداد حیاط‌ها برقرار است؛ و هدف پژوهش، کشف ارتباط میان تعداد حیاط‌ها‌‌ با سازمان ‌فضایی خانه‌های تاریخی است. به این منظور، مولفه‌های تأثیرگذار بر سازمان ‌فضایی خانه‌های تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته و با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد کیفی، به تجزیه و تحلیل مولفه‌ها در نمونه‌های موردی پرداخته شده است. جامعه‌ی آماری، خانه‌های قاجاری تک‌‌حیاطه و دو‌‌حیاطه شهر تبریز می‌باشد. بر اساس یافته‌های پژوهش، در خانه‌های تک‌‌حیاطه و دو‌‌حیاطه عوامل مختلفی نظیر هندسه چیدمان فضایی (الگوی چیدمان مرکزی و شعاعی و الگوی هندسی فضای پیرامون حیاط‌ها)، محوربندی (محورهای حرکتی داخلی و خارجی، محور بصری و محور تقارن) و سلسله‌مراتب فضایی و دسترسی (کشیدگی حیاط‌ها، عمق فضاها نسبت به ورودی و نفوذپذیری) در مجموع نشانگر نوع خاصی از سازمان فضایی مرتبط با هر یک از دو گونه‌ی مذکور است. بررسی هندسه چیدمان فضایی نشانگر تفاوت در نوع قرارگیری فضاها نسبت به حیاط‌، تفاوت در توده‌گذاری و تعداد جبهه‌های ساخته‌ شده پیرامون حیاط، میزان درونگرایی نسبت به نوع حیاط، و غیره است. بررسی محوربندی نشانگر تفاوت‌های موجود در مسیرهای حرکتی و ارتباطات درون فضایی، تفاوت در جهت محورهای بصری و در نحوه‌ی رعایت تقارن، و غیره است. بررسی سلسله‌مراتب نشانگر تفاوت در تقسیم عرصه‌های خانه، تفاوت در قرارگیری فضاها در عمق‌های مختلف نسبت به ورودی با توجه به کاربری آنها، و غیره است.

دکتر حسین اسمعیلی سنگری، خانم راحله پروین،
دوره 12، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده

معماری مساجد ایرانی از تداوم اندیشه طی ادوار تاریخی، علاوه بر اینکه نمایانگر وحدت و تمایز می باشد؛ گواهی از تقلاء در راستای صیانت و ارتقاء هویت فرهنگی و مذهبی است. از دیدگاه اندیشمندان نیز عملکرد معماری در مساجد با عناصر و اجزاء به گونه‌ای ادغام گشته اند که وحدت را به نمایش می‌گذارند و این در حالیست که مساجد یحتمل از نگرش کالبدی دارای تناقضاتی می باشند. مسجد کبود تبریز و شیخ لطف الله اصفهان به عنوان شاهکار معماری مذهبی علیرغم تفاوت های ظاهری دارای ایده زیربنایی مشترک می باشند. از اینرو پژوهش حاضر با مفروض انگاشتن تفکر دینی به مثابه زبان مشترک معماری مذهبی و با هدف پاسخ به پرسش اصلی " تمثال اندیشه در زبان مشترک معماری مساجد کبود تبریز و شیخ لطف الله اصفهان از دیدگاه اندیشمندان به چه میزان است؟" و با علم بر تضاد مبانی فکری اندیشمندانی همچون؛ الگ گرابار و تیتوس بورکهارت در معماری مساجد، به تفحص در معماری مساجد کبود تبریز و شیخ لطف الله اصفهان در شکل گیری زبان مشترک پرداخته است. روش پژوهش بگونه پژوهش های کیفی و بصورت تحلیلی- توصیفی با روایی مضامین مقالات علمی با تاکید بر اندیشه های تیتوس بورکهارت و الگ گرابار طی سالیان 1402-1385 و استنتاج استقرایی مبتنی به روش فراترکیب، تعداد 9 از 53 مقاله با بهره گیری از متدولوژی کسپ (CASP)، همچنین مصاحبه با 10 نفر از کارشناسان، اساتید و مطلعین در مقوله اندیشه معماری مذهبی انتخاب و فیلتر شد. تعداد 231 کد به وسیله نرم افزار مکس-کیو-دی-ای (MAXQDA) ارجاعی شناسایی شد که ذیل 17 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر زبان مشترک اندیشه در زمره معماری مذهبی بوده اند. نتایج حاکی از آن است که معماری مساجد در ادوار، متاثر از اندیشه ای والایی است که در کالبد و فرم تجلی یافته و ماندگار می شود. بدین لحاظ زبان مشترک معماری در مساجد با احصاء مضامین مورد پژوهی به سبب حضور اندیشه دینی مشترک در پس عوامل بنیادین معماری علیرغم تناقضات ظاهری، متأثر از انفصال و گذر از عالم مادی و انتقال به عالم معنوی در تلاقی مقام ساختن و مقام خواندن در صورت تجلی می کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb