2 نتیجه برای توصیفی
حسن ذوالفقارزاده،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهشگران و صاحب نظران در بررسی و نگرش به معماری اسلامی، روشهای متعددی را بکار گرفته اند. معماران، اندیشمندان، طراحان، متفکران، عارفان، حکیمان و فیلسوفان هر یک در سیر گذر زمان به نوعی خاص، پدیدۀ معماری اسلامی را تفسیر کرده اند. برخی صرفاً، معماری اسلامی را با روش توصیفی تاریخی و به عبارتی به بیان ظاهری آثار پرداخته اند . و عده ای با شیوۀ تحلیلی تاریخی، آثار معماری را بررسی نموده اند که متأسفانه بعضی از این تحلیل ها بجهت عدم آشنایی کافی از اصول ، ارزشها و احکام اسلامی و رابطۀ آن با معماری از حقیقت موضوع دور شده اند . و بعضی نیز با جهان بینی فلسفی و به عبارتی با دید هستی شناسانه و یا معرفت شناسانه، موضوع را تحقیق نموده اند . تعدادی از این متفکرین که از مبانی فلسفی قوی برخوردار بودند به عمق فلسفی موضوع نزدیک شده اند. و باز عده ای دیگر، از دیدگاه منطق که ابزار درست اندیشی انسان در تعامل با موضوعات است در نگاه به معماری اسلامی بهره جسته اند . منطق شامل قیاس، استقراء و تمثیل می باشد و با این منطق ها ، موضوع معماری اسلامی را مورد دقت قرار داده اند. که البته باید اذعان کرد که معماری اسلامی ، بیشترین استفاده و بهره را از تمثیل و به عبارتی از صورت و معنا برده است . و محققینی نیز ریشه های آثار ارزشمند معماری اسلامی را در تعالیم قبل از آن یافته اند که منجر به ظهور و تجلی این آثار شده است و لذا با دید شیوه تعلیم و تربیت معمار (به طریق استاد شاگردی) به نحوه ی شکل گیری معماری اسلامی پرداخته اند . اندیشمندانی نیز با شیوۀ مجموعه نگری و یا همه جانبه نگر، معماری اسلامی را پژوهش نموده اند. هر مجموعه ای شامل: هدف، مبنا و عوامل می باشد. در اینجا، هدف معماری اسلامی، تعالی و تقرب در فضاهای زیستی است . و مبنا ، علت تحقق هدف است و لذا مبانی و اصول آنرا در سه جهان بینی دینی، فلسفی و علمی باید جستجو کرد و عوامل آنرا نیز در کلی ترین دسته بندی معماری اسلامی باید پیدا کرد .
هدف این مقاله جهت آشنایی اجمالی با شیوهای نگرش به معماری اسلامی و بررسی، تجزیه و تحلیل این روشها در ظرفیت مقاله است. بی گمان این روشها هر یک به محدودۀ معینی از معارف معماری اسلامی توجه دارند. که در حد و قلمرو خود مفید فایده می باشند . البته پژوهشگران معماری اسلامی در انتخاب روش تحلیل و تحقیق خود مخیرند. نکتۀ حائز اهمیت این است که، محقق و پژوهشگر معماری اسلامی در چه حد و قلمروی به موضوع می خواهد معرفت پیدا بکند؟ با تکیه بر روشهای شناخته شده مذکور می تواند به ابعاد، قلمرو، گستره و سیطرۀ آن آگاهی پیدا بکند .
پرسشهای پژوهش حاضر عبارتاند از اینکه: آیا برای شناخت معماری اسلامی شیوههای متفاوتی وجود دارد؟ دیدگاههای مختلف نسبت به معماری اسلامی چیست؟ شناخت معماری اسلامی در چه سطحی صورتمیگیرد؟
شیوۀ تحقیق در موضوع معماری اسلامی نخست از طریق توصیف اجمالی این نگرشها و بعد به صورت تحلیلی و تطبیقی و ترکیبی به طریق اسنادی و در انتها با ارائۀ روش مجموعهنگری بررسی و جمعبندی گردیدهاست.
فرانک هوشمند شعبانآبادی، نیما ولی بیگ، مصطفی بهزادفر، محسن فیضی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
در گذر زمان، جداره میدان ارگ از نظر ساختار شکلی، دچار دگرگونیهای شده است؛ و تاکنون میدان ارگ مورد بازنمایی قرار نگرفته است. بازنمایی و تحلیل شکلی اجزای جداره میدان میتواند ویژگیهای نهفته در این میدان را آشکار سازد. شناخت اجزای تشکیلدهنده جداره، میتواند یکی از راهکارهای مناسب در جهت احیا عناصر این میدان ارزشمند باشد. اندازه و شکل قابها، بازشوها و سردرها به شکل مستقیم در شکلگیری فرم نهایی میدان تاریخی ارگ تأثیرگذار بوده است. نویسندگان به ویژگیهای تاریخی و روند شکلگیری مجموعه مجاور میدان و گذرها پرداختهاند؛ در این مقاله برای نخستین بار بازنمایی جداره میدان ارگ مورد تحلیل قرار خواهد گرفت. این مقاله بر آن است تا نقش عناصر تشکیلدهنده فرم نهایی جدارههای میدان ارگ را مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی به تحلیل و مقایسه تطبیقی اجزای جداره میدان میپردازد. دادههای پژوهش با بررسی میدانی و مطالعات کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در شکلگیری جداره میدان ارگ در دورههای مختلف که از دوره ناصری تا اوایل دوره پهلوی است؛ از قابها، بازشوها و سردرها با ریتم و ترکیباتی مشترک آنها، در کنار یکدیگر استفاده شده است.