نخستین مکانی که در سدههای نخستین اسلامی به منظور آموزش مورد استفاده قرار میگرفت؛ مسجد بود. اما با شکلگیری نظامیهها در دورهی سلجوقی، مدارس مستقل به وجود آمدند. پس از این دوره، مدارس علوم دینی به عنوان یکی از بناهای مهم معماری دوره اسلامی ایران، قلمداد میشود. در این میان، مفهوم آموزش و رویکردهای آموزشی هر دوره، به علت تغییر در ایدئولوژی غالب و حکومتها، رویکردی متفاوت از دورهی دیگر داشته است. با تکیه بر این مطلب که هر نحوهی آموزش، کالبد، سلسلهمراتب آموزشی و فضاسازی متفاوتی را میطلبد؛ سؤال اصلی پژوهش برآنست تا به رابطه بین دیدگاههای مختلف دربارهی آموزش و عناصری کالبدی مانند سازماندهی فضایی و معماری مدارس علوم دینی، دست یابد. در این پژوهش، با توجه به نوآوریها و شکوفایی مدارس در دو دورهی سلجوقی و صفوی، مقایسهی تطبیقی بین مدارس این دو دوره صورت میگیرد. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با ترکیبی از روشهای تفسیری-تاریخی و پژوهش نمونه موردی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای-اسنادی، به شناخت مفهوم آموزش در دورههای سلجوقی و صفوی پرداخته و چگونگی تأثیر آن بر معماری مدارس این دو دوره را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. بدین منظور چهار باب از مدارس هر دوره برگزیدهشده و از لحاظ ویژگیهای موجود در طرح کلی بنا مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتهاند.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که اولاً مفهوم آموزش و شیوههای آموزشی در طول دو دوره مورد مطالعه، سلجوقی و صفوی، تغییراتی داشته است. ثانیاً این تغییرات در مفهوم آموزش باعث به وجود آمدن تغییرات در کالبد و معماری مدارس شده است؛ از جمله میتوان به تغییر در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، تعداد و کیفیت حجرهها اشاره کرد.