احمد صالحی کاخکی، بهاره تقوی نژاد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
آرایه های گیاهی، یکی از بارزترین نقوش به کار برده شده در انواع هنرها به شمار می رود که همواره حضوری بارز و مستمر داشته و با غنای بسیار به اجرا درآمده است. استفاده از این گروه آرایه ها در تزیینات معماری نیز به وفور مشاهده می شود و تزیینات گچ بری هم، از این قاعده مستثنی نیستند. نحوه ترکیب بندی آرایه های گیاهی، در هر دوره از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است، گرچه بخش عمده ای از این ترکیب بندی ها در طی قرون متمادی به دفعات تکرار شده که می تواند به عنوان ویژگی سبکی تزیینات گیاهی نیز به شمار آید. هدف این پژوهش، گونه شناسی و طبقه بندی ترکیب بندی های شاخص گیاهی در تزیینات گچ بری قرون اولیه اسلامی تا پایان قرن هشتم هجری است. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی این پژوهش چنین است: رایج ترین ترکیب بندی های گیاهی در تزیینات گچبری دوره اسلامی تا پایان قرن هشتم هجری کدام است؟ کدام ترکیب بندی ها را می توان از جمله ویژگی های شاخص آرایههای گیاهی در یک دوره یا بازه زمانی خاص، به شمار آورد؟ روش یافته اندوزی بر اساس پژوهشی میدانی (عکاسی – طرح خطی1 تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب انجام شده که به روش تاریخی- تطبیقی، به تحلیل داده های بدست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. نتایج حاصله، که از بررسی تزیینات گچبری دارای آرایه های گیاهی در دوره اسلامی تا اواخر قرن هشتم هجری، به دست آمده حاکی از آن است که؛ می توان ترکیب بندی های موجود در نمونه های مطالعاتی را به 9 گروه عمده طبقه بندی نمود که برخی از این گونه ها تقریباً در تمامی دوره های تاریخی استمرار داشته است از آن جمله می توان به؛ ترکیب بندی های دو اسلیمی و سه اسلیمی در حاشیه ها و استفاده از بند/ساقه های ظریف با قوس های حلزونی اشاره نمود. اما تعدادی از این ترکیب بندی ها در دوره های تاریخی متاخر (قرون هفتم و هشتم هجری) رو به تکامل نهاده و یا از کاربرد بیشتری برخوردار است که استفاده از ترکیب بندی های گیاهی چند لایه، کاربرد ساقه گیاهی ظریف در پس زمینه، قوس های حلزونی با پیچش زیاد و ... از آن جمله است.
حامد حیاتی، مهسا بهداروند،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
با ورود اسلام به ایران، دانشاندوزی -که این بار با دین پیوندی مستحکم داشت- در این سرزمین به شکوفایی میرسد. با اینکه در دورههای بعد، مدارس مستقل از مساجد به وجود آمدند؛ اما پیوند میان مسجد و مدرسه به دلیل تعلیمات مذهبی در مدارس دوباره شکل گرفت و به مسجد- مدرسه در معماری اسلامی منتصب شد. ادغام دو عملکرد مسجد و مدرسه به شکلگیری نوآوریها و خلاقیتهای فضایی در معماری این بناها ختم شد. از این رو معماری آنها در میان معماری اسلامی اهمیت فوقالعادهای داشته است. این نوشتار با این فرضیه که کالبد مدارس ایرانی در دوره سلجوقی تا دوره قاجار، سیری تحولی داشته است؛ در جستجوی یافتن ویژگیهای کالبدی مدارس ایرانی در هر دوره تاریخی و نیز روند تحول سازماندهی فضایی آنها از طریق بررسی نمونهها میباشد. همچنین جهت درک بهتر و تحلیل دقیقتر تحولات سازماندهی فضایی، گونهشناسی نظام ارتباط و نظام کالبدی مدارس سنتی چهار دوره تاریخی صورت گرفت. این گونهشناسی شامل موضوعاتی ازجمله نظام کالبدی، سازماندهی فضایی، ارتباطات کالبدی، نحوه ارتباط فضای آموزشی و نیایشی، شیوههای تعریف فضا (بسته، باز و پوشیده) میباشد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونهشناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانهای (اسنادی) و با ابزار نقشهخوانی، سندخوانی و فیشبرداری انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدارس در هر دورۀ تاریخی، خصوصیات کالبدی ویژهای پیدا کردند و همین امر سبب ایجاد تحولات فضایی از جمله فضاهای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوب در جهت نیازهای طلاب بوده است. بهعنوان مثال، ایوانهای مدارس سنتی در ابتدا کارکرد آموزشی داشتند و طلاب جهت امر مباحثه در ایوانها گردهم میآمدند. همچنین در برخی موارد کارکرد نیایشی نیز داشتند. در نتیجه با توجه به پژوهش حاضر و بررسی نمونههای موردی، کالبد مدارس سنتی از لحاظ ویژگیهای اجزای اصلی شامل (ایوان، حجره، مدرس، و...) و سازماندهی فضایی، تحولات تکاملی را در طی دورههای سلجوقی، تیموری، صفوی، قاجار طی کردهاند.