امروزه ایجاد موزههای جنگ در اکثر کشورهایی که سابقۀ جنگ داشته و درگیر جنگ بودهاند، امری رایج است. این جوامع با نمایش میراث و ادوات و فضاهای باقیمانده از جنگ، سعی در حفظ و انتقال این آثار به نسلهای بعدی را دارند. بزرگداشت جانباختگان و قربانیان جنگ، ستایش صلح و عبرت از آثار سوء جنگ از اهداف اصلی این موزههاست. طراحی موزههای جنگ با توجه به نوع نگرش به جنگ، هویت، و فرهنگ هر جامعه متفاوت است. از این رو یکی از اهداف این پژوهش نگاهی نو به بازیابی مفهوم و الگوی موزۀ جنگ و آثار آن در ایران با توجه به نحوۀ نگاه به دفاع مقدس در جنگ عراق علیه ایران است. پژوهشهای مختلف قبلی نشان میدهد که تأثیر آموزههای دینی در جامعه نهتنها در شکلگیری هویت افراد حاضر در جنگ مؤثر بوده، بلکه در کنش و نگرش بازدیدکنندگان نیز تأثیرگذار بوده است. در این راستا کوشش شده تا در پرتو ظرفیتهای بالقوۀ میراث فرهنگی جامعه از یک سو و حضور نوع جدیدی از بازدیدکنندگان مناطق جنگی (کاروانهای راهیان نور) از سوی دیگر، مفهوم بدیع «محورـ موزۀ منطقهای» برای شناخت و بازنمایی آثار و میراث دوران دفاع مقدس از طریق مسیرهای حرکت در برخی محورهای مهم منطقۀ جنگی جنوب کشور تعریف شود. یکی از این محورها در خوزستان مسیر اهواز تا اروند است که حاوی برخی گرهگاهها و مقاط کانونی مهم و مسیرهای پراتفاق و پرماجرا در سالهای دفاع مقدس بوده است. شناخت و بازنمایی اتفاقات و میراث این مناطق به قدری پررمزوراز است که جمعآوری و بازنمایی آنها در مراکز موزههای مرسوم جنگ ممکن نمیشود، لذا برای بازنمایی این آثار و اتفاقات، طی مسیر و بازدید محورها الزامی میشود و الگوی مناسب این بازنمایی از ضرورتها و اهداف مهم مقالۀ حاضر است. در تعریف جدید «محورـ موزه» سعی میشود از برخی مفاهیم ادبیات اصیل بهصورت استعاری برای بازنمایی مفاهیم آثار و میراث دفاع مقدس همچون تعالی و رشد، روح ایثار و رسیدن به قرب الهی استفاده شود که تلاشی دشوار و بحثبرانگیز است. برای تبلور ایدۀ محور- موزه، بخشی از مسیر منطقۀ اهواز به اروند انتخاب شده است. سپس با منزلگذاری (سکانسبندی) مسیر مربوطه با توجه به ویژگیهای فضاییکالبدی و نیز توجه به رخدادهای جنگی مرتبط با قطعات و گرههای مختلف واقع در مسیر، ارزشهای فضایی مسیر برای بازدیدکنندگان و گروههای راهیان نور بازنمایی شده است. مراحل بازنمایی آثار و وقایع دوران جنگ و دفاع مقدس در مسیر مورد مطالعه با گریز مختصری به استعارههای هفت اقلیم عشق عطار در سکانسهای مختلف بیان شدهاند تا ادراک فضایی محورـ موزۀ اهواز تا اروند در مقیاس منطقهای را تقویت کنند. سکانسبندی مسیر راهیان نور محور اهوازـ اروند موضوع تکوین محورـ موزههای دفاع مقدس را از مرحلۀ ایده به مرحلۀ پدیده نزدیک میسازد که بدیعتر از اشکال مرسوم و قالببندیشدۀ موزههای جنگ در دنیا و موزههای دفاع مقدس در ایران است. روش پژوهش مبتنی بر بازشناسی و توصیف و تحلیل فضایی سکانسهای مختلف مسیر براساس ویژگیها و مختصات هریک در کل منطقه است. توسعه و تکمیل این الگوی منطقهای در مقیاسهای عملیاتیتر مانند برنامهریزی و طراحی شهری و مقیاس معماری از مراحل بسط این الگو میتواند باشد.