3 نتیجه برای ریاضی
علی تخمچیان، مینو قرهبگلو، احد نژادابراهیمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
قواعد و تناسبات در اعداد، هندسه و موسیقی، از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. استخراج و تطبیق برخی از این قواعد، تناسبات و بررسی آنها با معماری بناهای فاخر، از موضوعات پیچیده و همهِجانبهی درخور توجه میباشند. از اینرو میتوان در بررسی میان موسیقی و ریاضی، اقدام به تعریف معیارهایی مشخص نمود. معیارهایی که امکان تطبیق آنها با معماری مورد سؤال و کنکاش است. هدف این نوشتار یافتن رابطهی بین «موسیقی و ریاضیات»، «معماری و موسیقی» و «معماری و ریاضیات»، و تعیین مرزبندی و نقاط مشترک میان این علوم است تا از این طریق به الگویی هندسی در جلوخان مسجد شیخلطفالله، و نمودِ این رابطهها میان آسمانهی گنبدخانهِ این مسجد با موسیقی دست یافت. برای تحقـــق هدف مذکور، روابط بین معمــــاری و موسیقـــی و معمـــاری و ریاضیــــات، جهت تطبیق در قالب یک مفهوم به عنوان موسیقــی – ریاضـــی، تحلیل شده که متغیرهایی نظیر تعادل، توازن و تقارن، تزئینات و تناسبات، احساس شنیداری، فلسفهی اعداد، تناسبات عددی، هندسهی ترسیمی و روابط عددی، از عوامل مؤثر در آن هستند. این تحقیق از نوع پژوهشهای نظری میباشد که بخش مبانی نظری آن با روش تفسیری تاریخی انجام شده و در مطالعهی موردی که بر معماریِ جلوخان و آسمانهِی گنبدخانهِ مسجدِ شیخلطفالله، صورت میگیرد؛ از استدلال منطقی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان میدهد: اکثر نقاط هندسی جلوخان از نقاطِ شروع تا پایان، خطوط اصلی، خطوط تقارنها، خطوط طاقها، خطوط مقرنسها و بسیاری از جزئیات جلوخانِ مسجد بر الگوی پیشفرض منطبق است. الگویی که با استفاده از تشابه دستگاه شورِ سُل، در مدولی تلفیقی از ریاضیات و موسیقی شکل گرفته است و هارمونی زیبای این دستگاه ایرانی در جلوخان مسجد و جدارههای میدان نقش جهان نیز دیده میشود. همچنین هارمونی دستگاه شور در تزئیناتِ اوجگیرانهِ آسمانه مسجد نیز دیده میشود و این تزئینات هارمونیکِ، گواهی از زیرترشدن نتهای موسیقی و یا بهعبارتی، بیشتر شدن فرکانس نتها در دستگاه شور نیز میباشند.
محمدعلی بنیهاشمی، حامد بیتی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
تاکنون صاحبنظران فراوانی از درآمیختگی ریاضی و معماری سخن راندهاند. نظرگاههای متفاوت دراین زمینه حاکی از وجود دو رویکرد کلی تاویلی و تاریخینگر دراکثر این مطالعات است. اما آنچه دربیان این نسبت چندان موردتوجه قرارنگرفته است؛ رویههای ذهنی مشترک در علم ریاضی و معرفت معماری است که بر کارِ ریاضیدانان و معماران گذشته تأثیر مینهاده است. بنابراین میتوان این پرسش را مطرح نمود که حضور و تداوم ریاضیات در معماری گذشته مرهون چه رویه ذهنی معماران می باشد؟ رهیافت پژوهش حاضر مبتنی بر تفسیر تاریخی شواهد مستند است که در قالب متون گذشته و دانشنامههای علوم، به بررسی رویهای در نسبت علم «ریاضیات» و معرفت «معماری» میپردازد تا با واکاوی معنای ریاضی در علوم گذشته از یکسو و جایگاه معرفت معماری نزد پیشینیان از دیگرسو، به تبیین ساختارهای ذهنی مشترک بین فعالان دو حوزه بپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد، رویه خاصی از ریاضیات با نام «الگوریتم» قابل شناساییاست کهبر ذهن ریاضی-دانان گذشته ساری بوده و باعث تولد «ریاضیات فرهنگی» درآن بستر میشدهاست. این رویه عملگرا، به عنوان عامل تکوین ساختار ذهنی برای معماران در ساخت و تعریف الگوها ایفاینقش کردهاست و اصول ریاضی درجریان همین ذهنیت مشترک الگوریتمی به ذهن معماران انتقال یافته و باعث تقارب عمل و نظر شدهاست.
آقای امیرحسین فرشچیان، دکتر احد نژاد ابراهیمی، دکتر مینو قره بگلو،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
کاربست هندسه بهعنوان قسمی بااهمیت از علم ریاضیات عددی که در جایگاه عقلی و محاسبات پیچیده است؛ حاکی از فراگیری این دانش به نحو گوناگون توسط معماران است. رجوع فردی معمار به رسالات پیچیده ریاضیات از بعد عددی در جهت کاربرد آن در هندسه، مسئلهای است که بسیار مورد تأمل است. برایناساس موضوع ارتباط تعلیمی بین معماران و ریاضیدانان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است. هندسه در جایگاه ریاضیات عددی قابل انتقال به بنای معماری نمیباشد و باید به زبان هندسه ترسیمی و کاربردی باشد. وجود و چگونگی همکاری و ارتباط ریاضیدان و معمار در باب هندسه جهت برپایی بنای معماری، سؤالی اساسی است. آیا معماران در ارتباط با ریاضیدانان و رسالات ریاضی آنان بودهاند و چگونه هندسه نظری و عملی را از جانب ریاضیدانان دریافت کرده و بهصورت کاربردی در بنای معماری ایجاد نمودهاند؟ قرون چهارم الی یازدهم هجری بهواسطه حضور ریاضیدانان معتبر و همچنین معماری باشکوه بهعنوان دوره مورد بررسی اتخاذ گردیده است. بررسی تحلیلی بر اساس عملیات استدلالی بر نسخ خطی علمی ریاضیدانان میباشد. نسخ خطی به صورتهای تحقیق حضوری و ارتباطات دانشگاهی در تهیه تصاویر اسکن شده مورد تحلیل قرار گرفتهاند. به جهت بررسی هندسه در آرای ریاضیدانانی چون بوزجانی، ابنسینا، فارابی، اخوان، و جمشید کاشانی، دادههای اساسی هندسه از روش قیاسی و زمینهگرای تاریخی بررسی شده است. با توجه به بررسی رسالات، ریاضیدانان خود را موظف به فراگیری علوم و آموزش آن، جهت رفع نیازهای کاربردی در جامعه اسلامی و فراتر از آن میدانستند. بهواسطه حضور پررنگ هندسه و پیشرفت آن در تاریخ تحت بررسی، اینگونه فرض میگردد که معماران در باب برپایی بنای معماری بهجانب هندسه از مهمترین متعلمین در این موضوع میباشند. تبدیل ریاضیات عددی به هندسه نظری در بُعد کمی و کیفی آن و هندسه عملی جهت بهرهگیری در ارائه هندسه کاربردی است. به دلیل پیچیدگیهای معادلات ریاضی تخصصی، از جانب ریاضیدان به معماران مراتب همکاری تحت نام جلسات آموزش معماری صورت مییافته است. این جلسات آموزش معماری بین ریاضیدانان و معماران با توجه به سازوکار خاص خود تشکیل مییافته است که در این مقاله با نام جلسات آموزش معماران شناخته میشود.