کاربست هندسه بهعنوان قسمی بااهمیت از علم ریاضیات عددی که در جایگاه عقلی و محاسبات پیچیده است؛ حاکی از فراگیری این دانش به نحو گوناگون توسط معماران است. رجوع فردی معمار به رسالات پیچیده ریاضیات از بعد عددی در جهت کاربرد آن در هندسه، مسئلهای است که بسیار مورد تأمل است. برایناساس موضوع ارتباط تعلیمی بین معماران و ریاضیدانان مسلمان مورد بررسی قرار گرفته است. هندسه در جایگاه ریاضیات عددی قابل انتقال به بنای معماری نمیباشد و باید به زبان هندسه ترسیمی و کاربردی باشد. وجود و چگونگی همکاری و ارتباط ریاضیدان و معمار در باب هندسه جهت برپایی بنای معماری، سؤالی اساسی است. آیا معماران در ارتباط با ریاضیدانان و رسالات ریاضی آنان بودهاند و چگونه هندسه نظری و عملی را از جانب ریاضیدانان دریافت کرده و بهصورت کاربردی در بنای معماری ایجاد نمودهاند؟ قرون چهارم الی یازدهم هجری بهواسطه حضور ریاضیدانان معتبر و همچنین معماری باشکوه بهعنوان دوره مورد بررسی اتخاذ گردیده است. بررسی تحلیلی بر اساس عملیات استدلالی بر نسخ خطی علمی ریاضیدانان میباشد. نسخ خطی به صورتهای تحقیق حضوری و ارتباطات دانشگاهی در تهیه تصاویر اسکن شده مورد تحلیل قرار گرفتهاند. به جهت بررسی هندسه در آرای ریاضیدانانی چون بوزجانی، ابنسینا، فارابی، اخوان، و جمشید کاشانی، دادههای اساسی هندسه از روش قیاسی و زمینهگرای تاریخی بررسی شده است. با توجه به بررسی رسالات، ریاضیدانان خود را موظف به فراگیری علوم و آموزش آن، جهت رفع نیازهای کاربردی در جامعه اسلامی و فراتر از آن میدانستند. بهواسطه حضور پررنگ هندسه و پیشرفت آن در تاریخ تحت بررسی، اینگونه فرض میگردد که معماران در باب برپایی بنای معماری بهجانب هندسه از مهمترین متعلمین در این موضوع میباشند. تبدیل ریاضیات عددی به هندسه نظری در بُعد کمی و کیفی آن و هندسه عملی جهت بهرهگیری در ارائه هندسه کاربردی است. به دلیل پیچیدگیهای معادلات ریاضی تخصصی، از جانب ریاضیدان به معماران مراتب همکاری تحت نام جلسات آموزش معماری صورت مییافته است. این جلسات آموزش معماری بین ریاضیدانان و معماران با توجه به سازوکار خاص خود تشکیل مییافته است که در این مقاله با نام جلسات آموزش معماران شناخته میشود.