جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای زیبایی‌شناسی

مسعود وحدت طلب، علی یاران، حامد محمّدی خوش‌بین،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

جداره­ ها ازجمله عناصر کالبدی آثار معماری هستند که نقش بسزایی در ترجیحات زیبایی ­شناسانه مخاطب خود دارند. نمای بنا، اولین و شاید مهم‌ترین تأثیر را بر روی مخاطب خود ایجاد می­ کند. یکی از موضوعات علم زیبایی­ شناسی تشخیص و درک عوامل مؤثر در یک فرآیند زیبا یا خوشایند است. از آنجایی‌که برای ارزیابی زیبایی یک پدیده باید شاخص­ ها و کیفیت­ های بصری آن بررسی گردند؛ بنابراین یافتن سنجه و روشی برای ارزیابی این کیفیت ­های بصری، می­ تواند از اولویت­ های زیباشناسی باشد. کیفیت ­های بصری متفاوتی در شکل­ گیری جداره نقش دارند که یکی از آن­ها پُروخالی (تخلخل) می­ باشد. این پژوهش بر مبنای این سؤال شکل‌گرفته است که چگونه می­ توان میزان پُروخالی، به‌عنوان یکی از کیفیت­ های بصری جداره را ارزیابی و اندازه­ گیری نمود و چه رابطه ­ای بین میزان عددی پُروخالی در جداره‌ی این بناها وجود دارد؟
هدف از این پژوهش، بررسی مفهوم پُروخالی به‌عنوان یک کیفیت بصری در جداره‌ی خارجی بنای معماری و رمزگشایی از هنر جداره‌سازی معماری ایرانی-اسلامی از طریق سنجش کمّی میزان «پُروخالی» در جداره­ های خارجی است. برای رسیدن به این هدف در بخش نظری با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی به ارائه‌ی چهارچوب نظری پرداخته شده است. در این قسمت با بیان مفهوم پُروخالی، عناصر معماری پُروخالی و همچنین بررسی نظریات، عوامل مؤثر در ارزیابی پُروخالی­ ها تعیین گردید. سپس با دسته ­بندی عناصر پُروخالی­، انتخاب معیارها و متغیرهای مؤثر در پُروخالی جداره و همچنین پرسش­نامه ­های ساختاریافته برای یافتن ارتباط بین این متغیرها و میزان تأثیرگذاری آن­ها بر یکدیگر و اندازه‌ی پُروخالی جداره، روشی کمّی در به دست آوردن مقداری عددی از آن معرفی شده است. در بخش مطالعه موردی، چهارچوب نظری مذکور و روش­ ارزیابی پُروخالی­ به‌صورت پیمایشی در 30 جداره خارجی اصلی از معماری مسکونی دوره‌های قاجار و پهلوی شهر تبریز انجام شده؛ و به‌صورت آماری توصیف و تحلیل گردیده است.
بر اساس یافته ­ها، جداره ­های خارجی دارای ویژگی بخصوصی به نام عدد پُروخالی می­ باشد که منحصر به آن جداره می ­باشد. ساختار عناصر شکل­ دهنده و تغییرات پُروخالی جداره ­ها نیز از الگوی خاصی تبعیت می­ کنند. همچنین این پژوهش نشان می­ دهد پُر و خالی بودن یک ویژگی زیبایی ­شناختی می­باشد که از الگویی پنهان و رازآلود برخوردار است و حاصل اعمال سلیقه‌ی زیبایی­ شناسانه معماران، دریافت بازخوردهای مخاطبین و در نظر گرفتن شرایط زیست­ محیطی می‌باشد. این تراز بهینه و زیباشناسانه پُروخالی در جداره ­های خانه­ های تاریخی تبریز نزدیک به عدد 4/0 (40 %) می­ باشد. «پُروخالی» به‌عنوان یک کیفیت بصری و روش اندازه­ گیری کمّی آن همچنین می ­تواند به‌عنوان یک شاخص­ در ارزیابی­ های زیبایی ­شناسانه از جداره­ های معماری کاربرد داشته باشد.
سارا صادقی، احمد اخلاصی، حامد کامل‌نیا،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

انسان از زمانی که به معماری مبادرت ورزیده، به نیازهای روحی، باطنی و حس زیبایی شناسی نیز توجه داشته است. امروزه در معماری، زیبایی‌شناسی به دلیل عدم تبیین قاعده‌مند و کاربردی، صرفاً به عوامل جزئی صوری محدوده شده است؛ در حالی که این مفهوم دارای تعریفی فراتر بوده و با ساختار، جزئیات بنا، مخاطب و محیط ارتباط تنگاتنگ دارد. معماری ایرانی که متبلور زیبایی‌شناسی در طول سالیان متمادی بوده؛ می‌تواند منبعی غنی جهت اقتباس اصول زیبایی‌شناسی در معماری باشد. مبانی کمی و کیفی در معماری سنتی، که مربوط به مقوله‌ی زیباشناختی و اصول بصری حاکم بر ساختار و تناسبات هستند؛ منجر به بروز زیباشناختی می‌شود. این پژوهش سعی دارد با پاسخ به پرسش چگونگی تحقق اصول زیبایی‌شناسی در معماری ایرانی، راهکارهایی را جهت کاربست آن در معماری معاصر ارائه دهد.
تحلیل خانه‌های مشهد، به دلیل داشتن پیشینه‌ی تاریخی آن شهر -که منبعی غنی از آثار معماری است- انجام پذیرفت. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی یافته‌های موجود در مکاتب مختلف و دیدگاه‌های اندیشمندان پیرامون زیبایی‌شناسی جمع‌آوری و با تکنیک تحلیل محتوا، آنالیز و تفسیر شدند که معیارهای تحلیل را شکل دادند. سپس با استفاده از مستندات، 10 تیپ از خانه‌های تاریخی مشهد که تمامی آنها متعلق به دوره‌‌ی قاجار بودند؛ با معیارهای زیبایی‌شناسی تحلیل گردیدند. در این تحلیل، باتوجه به تحولات معماری که متأثر از تاریخ زمان خود (دوره‌ی قاجار) بود؛ اصول فضایی و ساختاری خانه‌های دوره‌ی اول و شروع دوره‌ی دوم با معیارهای زیبایی‌شناسی مطابقت داشتند؛ اما خانه‌های متعلق به دوره‌ی دوم قاجار با عناصری چون سقف‌های شیب‌دار و... ، مفاهیمی از قبیل کاربرد کم‌تر تقارن و تناسب در پلان، نما و برون‌گرایی بیش‌تر، در آنها متجلی بود که اقتباسی از معماری غرب بوده و با فرهنگ و اقلیم منطقه چندان متناسب نبود.
 
خانم نعیمه دانش،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

لرز زیبایی‌شناسی به عنوان واکنشی که از طریق حواس پنجگانه به وجود می‌آید و با احساسات فیزیکی همراه است از حدود دو سده پیش مورد توجه برخی از اندیشمندان بوده و در نوشته‌های خود اشاراتی به چنین واکنشی داشته‌اند، اگرچه از اولین بررسی‌های علمی در مورد آن بیش از چهار دهه نمی‌گذرد. این واکنش غالبا در مواجهه با یک محرک زیبا به وجود می‎‌آید اما اعمال مذهبی نیز می‌توانند عامل بروز آن باشند. با تمرکز بر معماری مذهبی به عنوان بنایی که هم محرک‌های زیبایی‌شناختی در آن به وفور یافت می‌شود و هم محلی برای انجام اعمال مذهبی است و حرم امام رضا به عنوان یکی از مهمترین بناهای مذهبی در ایران، پژوهش پیش‌رو تاثیر فضای معماری بر بروز واکنش لرز زیبایی‌شناسی را پیگیری می‌کند. فضای معماری حرم با بهره‌گیری از مصالحی همچون مرمر و طلا و همچنین فرم‌های زیبایی‌شناسانه گوناگون تاثیری روانی بر بیننده می‌گذارد. همچنین مرمر با ویژگی آکوستیک در محیط، به سبب انعکاس صدا، مرتبط است که بر حس شنوایی در درک زیبایی‌شناسی تاثیر فراوان دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس پیمایش میدانی از طریق پرسشنامه صورت گرفته است و بخشی از تحقیق بزرگتری است که علاوه بر تاثیر کیفیات فضای معماری، به تحلیل ارتباط میان ویژگی‌های شخصیتی و دینداری با تجربه لرز زیبایی‌شناسی پرداخته است. هدف پژوهش شناخت فضاها و اعمالی است که به عنوان متغیر مستقل بر احساسات انسانی به عنوان متغیر وابسته تاثیر می‌گذارند و باعث بروز واکنش لرز زیبایی‌شناسی می‌شوند. با در نظر گرفتن بنای معماری به عنوان فضایی که درک آن فراتر از بینایی و مرتبط با حواس گوناگون است و سنجش واکنش لرز زیبایی‌شناسی، نتایج آزمون از 307 شرکت کننده در مطالعه حاضر اینطور نشان می‌دهد که برخی فضاها همچون ضریح حرم با واسطه حس لامسه بیشترین تاثیر را بر واکنش لرز داشته باشند. همچنین صداهایی همچون صدای اذان و نقاره‌خانه در درجه بعدی از طریق حس شنوایی بر بروز لرز موثرند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که علاوه بر فضا و عناصر معماری، حس و حال روحانی نیز بر ایجاد لرز تاثیر دارد که می‌تواند نکته مورد توجهی باشد در ساخت بناهای مذهبی با فضاها و فرمهایی که حس تعلق فرد نسبت به بنا را تقویت ‌نماید.
مظفر عباس زاده، اصغر محمدمرادی، وحید اسماعیل زاده، الناز سلطان احمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زیبایی محیط شهری به‌عنوان بستری که هر روزه توسط طیف وسیعی از مردم تجربه می­شود؛ جزو نیازهای متعالی انسان بوده است؛ و به مثابه محرکی برای شکوفایی وی عمل می­کند. لذا در شکل‌دهی و طراحی محیط، مقوله هنر و رابطه آن با موضوع زیبایی­‌شناسی از اهمیت شایان توجهی برخوردار است و در سطح جامعه به پدیده­ای ارزشی و هدفمند نیز بدل می­شود.
هدف از این تحقیق، بررسی مفهوم نظری ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی است؛ تا علاوه بر شناسایی و نقش ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی ایرانی- اسلامی، به تبیین جایگاه کابردی ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بپردازد. این هدف در راستای پاسخگویی به سوالات اصلی است: ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در دو دیدگاه جهان غرب و ایرانی- اسلامی از چه جایگاه نظری برخوردار است؟! و کاربرد عملی احصای ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی چیست؟! تحقیق حاضر از نوع بنیادی- نظری با رویکرد کیفی است؛ که در آن جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات کیفی با استفاده از منابع اسنادی مکتوب علمی و کتابخانه‌ای در حوزه‌های علوم مرتبط با زیبایی‌شناسی انجام می­گیرد و اطلاعات تحلیلی با تعمیم به حوزه معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی با روش استدلال قیاسی به استحصال نظری ارزش‌های بنیادین زیبایی­‌شناسی و اصول کاربردی خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی می­پردازد.
یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که چهار دسته اصلی ارزش‌های بنیادین زیبایی‌شناسی در اسلام، 1. ارزش‌های زیبایی‌شناسی معقول، 2. محسوس، 3. معقول مستند بر محسوس، و 4. محسوس مستند بر معقول بوده‌است و این ارزش‌ها به ترتیب در ارتباط با زمینه‌های منطقی، عاطفی و اخلاقی، معنا و رمزپردازی، آرمان‌ها و ایده‌های معقول می­‌باشند که در بستر معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بکار گرفته می‌­شوند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb