3 نتیجه برای شهرسازی ایرانی
ابوالفضل مشکینی، مهدی حمزه نژاد، کیمیا قاسمی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
یکی از فضاهای جغرافیایی که از دیرباز انعکاسدهندهی ایدئولوژی نظامهای حاکم بوده، پدیده شهر است. بر این اساس، شهر ایرانی اسلامی میبایست بازتاب اندیشههای متعالی دین مبین اسلام در تمامی جوانب باشد. به منظور متجلّی ساختن ارزشهای اسلامی در کالبد شهر، شناسایی ارزشهایی که میتوانند و باید با تظاهر در مجتمعی اسلامی هویّت ایرانی اسلامی آن را نمایش داده و تضمین نمایند؛ ضرورت تام دارد. هدف این پژوهش، شناسایی ارزشها، اصول و شاخصهای شهرسازی ایرانی اسلامی و تدقیق مفهومی و تشریح راهکارهای تحقق بخش آنها است؛ از این رو برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی از تکنیک دلفی در دو مرحله جهت پالایش مؤلفهها، معیارها و زیرمعیارها بهره گرفته شده است. چهار اصل مسجدمحوری، درونگرایی، محلهمحوری و طبیعتگرایی به عنوان مهمترین و اساسیترین اصول شهرسازی ایرانی-اسلامی در مطالعات اولیه در میان صاحبنظران دارای اولویت دیده شد و با تدقیق ریشههای نظری آنها، اصل مسجدمحوری در 2 بعد، 7 معیار و 15 گویه، اصل طبیعتگرایی در 2 بعد، 8 معیار و 12 گویه، اصل درونگرایی در 2 معیار و 8 گویه و اصل محلهمحوری در 3 بعد، 7 معیار و 20 گویه ارائه گردید. این مطالعه در چارچوب کاری خود شهر ایرانی- اسلامی را در قالب شاخصهای مشترک در شهرهای اسلامی مورد مطالعه قرار داده است. شاخصهای اساسی در همهی شهرهایی که اکثریّت آن را مسلمانان تشکیل میدهند؛ میتواند مبنا قرار گیرد. از اینرو، در چارچوب این مطالعه به تفکیک شهر ایرانی و اسلامی و تعاریف و مفاهیم آن پرداخته نشده است.
بشری عباسی، محمدرضا بمانیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
تمرکز بر بعد اخلاق در پایداری، در یک روند تکاملی منجر به شکلگیری رویکرد اخلاقمدار بهعنوان رویکردی جامع در پایداری شده است. این بعد در عمق مفهوم خود، ارتباط جداییناپذیری با مفهوم پایداری داشته و به روابط بنیادین انسانها اشاره دارد. بر اساس جدیدترین تعریف از پایداری اخلاقمدار، اخلاق در پایداری، مجموعهای از روابط پایدار است که شامل ارتباط انسان با دیگر انسانهای نسل حاضر، ارتباط انسان با نسلهای آینده و ارتباط انسان با طبیعت میشود. فضای شهری بستری برای شکلگیری تعاملات اجتماعی است که حضور و فعالیت شهروندان در آن، پویایی زندگی را به نمایش میگذارد و میدان، یکی از اثرگذارترین فضاهای شهری است که امکان برخوردهای اجتماعی را فراهم میآورد. این فضا دارای اهمیت زیادی در بین شهروندان است تا حدی که معمولاً ساکنان یک شهر، مناطق مختلف شهر را توسط میدانهای آن از هم بازمیشناسند. بنابراین، با توجه به اهمیت روابط انسانها با یکدیگر در رویکرد معماری پایدار، میدان بهعنوان یکی از اثرگذارترین فضاهای شهری که توقع شهروندان از آن، فضایی عام، متنوع و پر از رویداد است و در آن امکان برخوردهای اجتماعی چهره به چهره وجود دارد؛ در نظر گرفته میشود. هدف این پژوهش، شناسایی روابط پایداری اخلاقمدار در دو میدان نقشجهان اصفهان و امام حسین(ع) تهران و درنهایت، مقایسهی میزان توجه به روابط پایدار در این دو میدان بهعنوان نمونهای از معماری سنتی و معاصر است. با توجه به اینکه پژوهش بر ماهیت اجتماعی واقعیتها، اهمیت ارزشها و ارتباطات انسان با طبیعت، همنسلانش و نسل آینده در فرآیند تحقیق تأکید دارد؛ از روش بررسی تطبیقی استفاده شده است. الگوهایی که عمومیت دارند از محیط پژوهش اخذ شده و با تأکید بر تفاوتها و اختلافهای میان بستر پژوهش به مقایسه کمک میکنند. پژوهش پیشرو طی سه مرحله شکل گرفته است، مرحلهی نخست به رویکردهای نظری و مرور ادبیات پژوهش پرداخته؛ در مرحلهی دوم، اصول نهگانهی هنوفر در قالب روابط سهگانهی اخلاق در پایداری تقسیمبندی شده و درنهایت در مرحلهی سوم، با اتکا به نتایج دو مرحله گذشته، هرکدام از روابط سهگانهی پایداری اخلاقمدار بر اساس قوانین هنوفر در عناصر موجود در میدان بهطور جداگانه بررسی و نتیجه بررسیها در قالب جدول مقایسه دو میدان نقشجهان و میدان امام حسین(ع) ارائه شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که میزان توجه به پایداری اخلاقمدار در نمونهی سنتی بهمراتب بیش از نمونهی معاصر میباشد.
مظفر عباس زاده، اصغر محمدمرادی، وحید اسماعیل زاده، الناز سلطان احمدی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زیبایی محیط شهری بهعنوان بستری که هر روزه توسط طیف وسیعی از مردم تجربه میشود؛ جزو نیازهای متعالی انسان بوده است؛ و به مثابه محرکی برای شکوفایی وی عمل میکند. لذا در شکلدهی و طراحی محیط، مقوله هنر و رابطه آن با موضوع زیباییشناسی از اهمیت شایان توجهی برخوردار است و در سطح جامعه به پدیدهای ارزشی و هدفمند نیز بدل میشود.
هدف از این تحقیق، بررسی مفهوم نظری ارزشهای بنیادین زیباییشناسی است؛ تا علاوه بر شناسایی و نقش ارزشهای بنیادین زیباییشناسی ایرانی- اسلامی، به تبیین جایگاه کابردی ارزشهای بنیادین زیباییشناسی در خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بپردازد. این هدف در راستای پاسخگویی به سوالات اصلی است: ارزشهای بنیادین زیباییشناسی در دو دیدگاه جهان غرب و ایرانی- اسلامی از چه جایگاه نظری برخوردار است؟! و کاربرد عملی احصای ارزشهای بنیادین زیباییشناسی در معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی چیست؟! تحقیق حاضر از نوع بنیادی- نظری با رویکرد کیفی است؛ که در آن جمعآوری دادهها و اطلاعات کیفی با استفاده از منابع اسنادی مکتوب علمی و کتابخانهای در حوزههای علوم مرتبط با زیباییشناسی انجام میگیرد و اطلاعات تحلیلی با تعمیم به حوزه معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی با روش استدلال قیاسی به استحصال نظری ارزشهای بنیادین زیباییشناسی و اصول کاربردی خلق معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی میپردازد.
یافتههای این تحقیق حاکی از آن است که چهار دسته اصلی ارزشهای بنیادین زیباییشناسی در اسلام، 1. ارزشهای زیباییشناسی معقول، 2. محسوس، 3. معقول مستند بر محسوس، و 4. محسوس مستند بر معقول بودهاست و این ارزشها به ترتیب در ارتباط با زمینههای منطقی، عاطفی و اخلاقی، معنا و رمزپردازی، آرمانها و ایدههای معقول میباشند که در بستر معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی بکار گرفته میشوند.