جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای شیراز

زهرا توکلیان، سارا بهمنی کازرونی،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

مسجد به عنوان یکی از شاخص‌ترین بناهای معماری اسلامی در طول سال‌های متمادی متأثر از زیرسامانه‌های ثابت و متغیر زمانی و مکانی روند شکل­گیری و تکامل یا زوال خود را سپری کرده است. با توجه به اینکه معماری مساجد شیراز متفاوت از بسیاری نقاط ایران در همان الگوی اولیه شبستانی مسیر خود را پیش می­گیرد؛ این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر اصلی­ترین اندام این معماری یعنی شبستان،­ چگونگی انتظام و ساماندهی آن را در تعامل با زیرسامانه­های متفاوت و تأثیرگذار بررسی نماید. ­بنابراین، پرسش محوری این است که نحوه‌ی ساماندهی و انتظام شبستان در مساجد تاریخی شیراز چگونه است.­ بدین منظور با بررسی تعداد،­ جانمایی و تناسبات شبستان در هر مسجد نحوه‌ی انتظام آن تحلیل می‌گردد. نتایج حاصل از این مقاله به شناخت معماری مساجد تاریخی شیراز و راهبردهای طراحی معماران این خطه در مواجهه با مسائل متفاوت کمک می‌کند و می­تواند انگیزه­ای برای کاربردی کردن برخی از این اصول ثابت و تداوم آن در معماری مساجد معاصر به ویژه مساجد شیراز باشد. روش تحقیق استفاده شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات میدانی می­باشد؛ روش جمع­آوری اطلاعات کتابخانه­ای و میدانی از طریق مشاهده و استفاده از کروکی و نقشه است.­ بدین منظور به بررسی بیست و چهار مورد از مساجد تاریخی شیراز پرداخته می­شود.­ ابتدا ادبیات موضوع مطرح و با تحلیل و بررسی مساجد در نهایت دو گونه انتظام شبستان در معماری مساجد بازشناسی و دو مسجد وکیل و نصیرالملک به عنوان مصادیق این دو­ گونه معرفی می­شوند. شیوه‌ی انتظام که بیش از هر چیز متأثر از دو زیرسامانه‌ی فرهنگی (جهت قبله) و زیرسامانه‌ی محیطی (شکل زمین و همسایگی‌ها) است؛ در نهایت با محوریت معمار در سیاست طراحی منجر به دو گونه انتظام مجزا شده است که نشان­دهنده‌ی وابستگی انتظام شبستان به تناسبات حیاط است. یافته‌های تحقیق نشان می­دهد که به طور خاص مساجد گونه‌ی دوم متفاوت با بسیاری مساجد مشابه در شهرهای دیگر شکل خاصی را در انتظام فضای شبستان دنبال می­کنند و آن عدم استفاده از شبستان جنوبی است و علت این مسأله می­تواند به عنوان موضوعی برای پژوهش­های آتی معرفی گردد و مقاله اگرچه فرضیاتی را مطرح می‌کند؛ اما درصدد پاسخ گویی به این مطلب نیست.


سیدمحمدحسین ذاکری، آرزو قهرمانی، درسا شهنازی، اسماعیل بازیارحمزه خانی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

در میان آموزه‌های معماری ایرانی دو نظریه‌ی «مستطیل طلایی ایرانی» و «گز و پیمون» از شهرت بسیاری برخوردارند. بسیاری از بزرگان اظهار داشته‌اند که معماران ایرانی از این نسبت‌ها برای خلق فضاهای معماری در طرح حیاط مرکزی و اتاق‌های خانه‌ها استفاده کرده‌اند. در مقاله‌ی حاضر، صحت این فرضیه با مطالعه فضاهای پنج دری، سه دری و حیاط در ده خانه‌ی تاریخی شهر شیراز مربوط به دوره‌ی قاجار مورد بررسی قرار گرفته است. ابعاد و اندازه برداشت و داده‌های آماری به کمک نرم‌افزار spss مورد تحلیل قرارگرفت. در ابتدا جهت تعیین نرمال بودن داده­های بدست آمده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده و نتایج آزمون، غیرنرمال بودن آن­ها را تأیید کرد. از این­رو با استفاده از تبدیل باکس-کاکس داده‌ها به توزیع نرمال تبدیل و برای آزمودن فرضیه‌ها از آزمون t استفاده  و جهت فرض برتری نظریه گز و پیمون و مستطیل طلایی ایرانی از نسبت ضریب تغییرات استفاده شد. در نهایت، فرضیه استفاده از مستطیل طلاییِ ایرانی در خانه‌های مورد مطالعه، رد شد. با توجه به نسبت ضریب تغییرات، نظریه گز و پیمون نسبت به مستطیل طلایی ایرانی اختلاف کمتری داشته و به واقعیت نزدیک‌تر بود. استنباط نگارندگان این است که با نگاه به شرایط واقعی و الگوی پلان خانه‌های شیراز، میزانِ اندک خطای موجود در نظریه گز و پیمون نیز به علت نوع تفکیک و تقسیم‌بندی زمین‌ها می‌باشد و طراحان با این وجود، می‌کوشیدند نسبت فضاهای مهم خانه را به مقدار حسابی «گزو پیمون» نزدیک کنند.


علی‌رضا صادقی، مهدی خاکزند، امید باقرزاده،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

به نظر می­رسد هدف نهایی شهر ایرانی اسلامی، هموار کردن راه انسان به سوی قرب الهی است. از این‌رو، شهر ایرانی اسلامی امروزی، باید بستری مناسب برای پاسخگویی به نیازهای متنوع شهروندان باشد. در شهر ایرانی اسلامی کهن، فضاهای عمومی، همواره محلی برای تبلور وحدت امت اسلامی، برگزاری آیین­های جمعی مذهبی، داد و ستد، برقراری تعاملات اجتماعی و ارتباط با محیط طبیعی پیرامون بوده­اند. فضاهای عمومی تعریف شده، سرزنده، منعطف، پر­رونق، دوست­دار محیط زیست و دارای بار معنایی ویژه که در این تحقیق مکان نامیده می­شوند. مکان‌هایی که آفرینش آن­ها، امت اسلامی را تعریف می­کند و نیاز به آن‌ها در شهرهای ایرانی اسلامی امروز، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. به طور حتم نمونه‌ی عالی اینگونه فضاها در شهرهای ایرانی اسلامی گذشته، فضا و صحن مساجد تاریخی بوده­است. در واقع این پژوهش، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه مؤلفه‌هایی بر شکل‌گیری مکان در شهرهای ایرانی اسلامی تأثیرگذارند؟ از این‌رو هدف اصلی این پژوهش، تحلیل ویژگی­های کالبدی، معنایی و عملکردی مساجد (به عنوان عالی­ترین نمونه‌ی مکان‌های عمومی در شهر­های ایرانی اسلامی) به منظور شناخت مؤلفه­های مؤثر بر شکل­گیری مکان در شهر­های ایرانی اسلامی است. به این منظور دو مسجد تاریخی در شهر شیراز (مساجد عتیق و نصیرالملک) که دارای ویژگی­های منحصر به فرد کالبدی-معنایی هستند؛ و یکی در گذشته پررونق و سرزنده بوده و دیگری امروزه محل برقراری تعاملات اجتماعی شهروندان به شمار می­آید؛ به عنوان نمونه‌های موردی این پژوهش انتخاب شده­اند. همچنین پژوهش حاضر از روش­ تحقیق توصیفی تحلیلی در بخش تدقیق چارچوب نظری استفاده کرده و از روش­های تحقیق علّی-مقایسه­ای و تحلیل محتوا و شیوه­های مرور اسناد تصویری و مصاحبه با خبرگان و فرآیند تحلیل شبکه­ای (ANP) به منظور رتبه­بندی شاخص­ها و تحلیل نمونه­های موردی بهره گرفته است. نتایج نشان می­دهد مؤلفه­‌ی فرم (با شاخص­های عناصر جذب‌کننده‌ی توجه، قابلیت جهت­یابی و قابلیت ادراک از طریق حس­های مختلف)، مؤلفه‌ی فعالیت (با شاخص­های رفتار، زبان بدن و معاشرت­پذیری فرهنگی)، مؤلفه‌ی معنا و تصورات (با شاخص­های خاطره­انگیزی، معنویت، معانی و ارزش­ها و احساس) و مؤلفه‌ی اکوسیستم (با شاخص­های درخت و گیاه، آب، نور طبیعی و هم­ساز بودن با اقلیم) بر شکل­گیری مکان در شهر ایرانی اسلامی تأثیرگذارند. همچنین در این پژوهش، ضمن تحلیل نمونه­های موردی بر اساس مؤلفه­ها و معیار­های کلیدی شکل­گیری مکان، راهبرد­ها و سیاست­های طراحی­محور جهت شکل­گیری مکان در شهر ایرانی اسلامی ارائه شده­است.
دکتر مهسا شعله، دکتر مریم روستا، دانشجو زهرا هدایتی مقدم،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

پدیده توسعه شهری موجب دگرگونی شهرهای موجود شده است و حفاظت از میراث تاریخی را در هسته برنامه‌ریزی شهری قرار داده‌است. اما، درنظر گرفتن مفاهیم سنتی میراث، که عناصر تاریخی با ارزش را به صورت جداگانه در یک چارچوب گسترده‌تر شهری قرار می‌دهد؛ برای حفاظت از شخصیت و اهمیت میراث تاریخی، جوابگوی اهداف حفاظت از میراث نیست. بنابراین، تغییر در مقیاس حفاظت از میراث، از چالش‌های حفاظت از میراث به وجود آمد؛ و پیامد آن، ظهور رویکرد «منظر تاریخی شهر» بود. همچنین مفهوم یکپارچگی به منظور ایجاد تعادل بین رویکردهای حفاظت و توسعه مورد توجه قرار گرفت.
هر پروژه ساختمانی یا هرگونه ساخت‌و‌ساز جدید در نزدیکی و در حریم مجموعه‌ها یا بناهای میراثی، به طور بالقوه دارای اثرات بصری بر میراث تاریخی است که بررسی و ارزیابی اثرات نامطلوب قبل و در حین اجرای آن، امکان اتخاذ یک استراتژی مؤثر برای به حداقل رساندن یا کاهش اثرات نامطلوب بر میراث تاریخی را فراهم می‌کند. کمیته میراث جهانی یونسکو در راستای ارائه راهکار، «روش ارزیابی تاثیرات میراثی» را ارائه داده‌است و برای ارزیابی رضایت‌بخش این تهدیدات بالقوه، بررسی تأثیر این تهدیدات بر صفات برجسته جهانی میراث را پیشنهاد می‌دهد.
این پژوهش در پی آن است که با کاربست چارچوب ارزیابی تأثیرات میراثی در بررسی یکپارچگی بصری- کالبدی مجموعه بناهای باارزش، مجموعه زندیه شیراز را به‌عنوان نمونه‌ای از مجموعه بناهای تاریخی میراثی مورد مطالعه و آزمون قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است؛ و از رویکرد کیفی به منظور نیل به اهداف خود استفاده می‌نماید. تأثیرات میراثی در مجموعه زندیه شیراز با در نظر گرفتن سه معیار فقدان حفاظت و سوء مدیریت، حساسیت ویژگی‌ها و شدت تأثیرات در سه مقیاس مجموعه بناهای باارزش، سازمان فضایی، مورفولوژی و سازمان بصری انجام شده است. ارزیابی شدت تأثیرات نشان می‌دهد که مجموعه در این ابعاد دچار آسیب جدی شده است. هم‌چنین ماتریس اولویت‌بندی تأثیرات، نشان می‌دهد مقیاس اول دارای آسیب کم، و مقیاس دوم و سوم دارای آسیب شدید و دارای اولویت بسیار بالا برای ارائه راهکارهای حفاظت از میراث تاریخی هستند.

محبوبه السادات میرشمسی، استاد محسن وفامهر، دکتر حیدر جهان بخش، دکتر زهرا برزگر،
دوره 11، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

در آیات شریف قرآنی و سنت پیامبر(ص) و ائمه اطهار(س) به مکان‌های عبادت، آموزش، و سکنی اشارات متعدد شده است. از طرفی متون دینی به نور و مفاهیم آن بسیار پرداخته‌اند. معماری نیز از دیرباز، تجلیگاه احساسات ناب بشری و بستر تحقق کمالات متعالی انسان بوده است. با توجه به جایگاه و مفهوم نور، این مقاله با هدف پاسخ به این سوال که معماری اسلامی در یک الگوی تلفیقی چگونه پاسخگوی دستیابی به نور روز بوده و چگونه می‌توان از تکنیک‌های آن در معماری معاصر بهره گرفت؟ به بررسی نور روز از طریق سنجش سه شاخص شدت روشنایی، فاکتور نور روز، و عمق نفوذ در یکی از بی‌بدیل ترین الگوی تلفیقی سه کاربری مسجد- مدرسه- مسکن، حوزه علمیه سنتی منصوره شیراز پرداخته است. به‌دلیل ساعات کمتر حضور خورشید در آسمان زمان سنجش نور روز در اعتدال زمستانی، روز اول دی‌ماه از ساعت 8 تا 17 درنظر گرفته شده است. داده‌های شاخص‌ها به ترتیب به روش‌های اندازه‌گیری (دستگاه لوکس‌متر)، محاسبات عددی (فرمول اولگی) و محاسبات هندسی در سه کاربری عبادتگاه، مدرس، و حجره در جهت انتخابی یکسان جنوب‌شرقی جمع‌آوری و داده‌ها به دو روش کمی مقایسه‌ی تطبیقی با استاندارد لیید و انجمن روشنایی و نورپردازی ایران و روش کیفی تحلیل شد. نتایج حاکی از پاسخگویی مطلوب معماری اسلامی- ایرانی در بهره‌گیری نور روز با تکنیک‌های مختلف در فضاهای مورد مطالعه طی بازه زمانی عملکردی می باشد. شدت روشنایی در مدرس مابین 200 تا 500 لوکس و در حجره مابین 150 تا 500 لوکس با استانداردهای مطروحه منطبق است. فاکتور نور روز در مدرس بین 2 تا 5 درصد و در حجره تا 11 صبح منطبق با استاندارد است. اما شدت روشنایی و فاکتور نور روز در مسجد فاقد استاندارد است و در مطاعات آتی نیاز به بررسی و تدوین دارد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb