سارا طاهرسیما، هما ایرانی بهبهانی، کاوه بذرافکن،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده
در فضاهای آموزشی، کیفیت فضای معماری با تأثیر بر شناختهای حسی، فکری و ادراکی، میتواند نقش و عملکردی آموزشی ایفا نماید. بررسیها نشان میدهد فرایند آموزش در تعامل با فضای باز، به دلیل فضاهای گردهمآورنده، امکان تمرین کار گروهی و مشارکت بیشتر دانشآموزان، انعطافپذیری و امکان گسترش فضا میتواند در افزایش شوق یادگیری بسیار تأثیرگذار گردد. این پژوهش بر آن است تا بر پایهی شیوه تحقیق ترکیبی شامل روشهای توصیفی، تحلیلی و در نهایت استدلال منطقی، روند تحولات فضای باز و نیمهباز مدارس ایران و نقش آموزشی آنها را از دریچه تحولات آموزشی مورد توجه و بررسی قرار دهد. روش کلی تحقیق این است که منشأ تحول در ساماندهی ساختار فضایی فضای باز در مدرسه، در مرحلهی نخست به دگرگونیهای نظام آموزشی ارجاع داده شود و سپس با بهرهگیری از روانشناسی محیط، مطالعات کتابخانهای، مشاهده و برداشت میدانی، شبیهسازی به وسیله نرمافزار تخصصی نحو فضا و مقایسه تطبیقی، عملکرد فضای باز در روند آموزش و یادگیری مورد تبیین قرار گیرد. به این منظور، فضای بازِ 3 مدرسهی چهارباغ به عنوان شاخصی از مدارس سنتی، دارالفنون به عنوان اولین بنای آموزشی به سبک نوین و البرز به عنوان شاخص تحولات مدارس جدید در ایران، انتخاب و مورد بحث و بررسی قرارمیگیرند. بررسیها نشان میدهد الگوی مدارس سنتی ایران با توجه به نقش فعال آموزشی برای فضای باز و نیمهباز شکل گرفته است و به عنوان ابزاری آموزشی و در جریان تعلیم مطرح بودهاند و در ارتباط با محله به کانون تعاملات اجتماعی نیز تبدیل شدهاند. در حالیکه در اغلب مدارس معاصر و کنونی، آموزش در محیطی بسته و قطعی به نام کلاس صورت میگیرد و با کاهش اهمیت و یا حذف فضای نیمهباز، فضای باز، بدون نقش آموزشی، تنها به منظور گذران اوقات فراغت و نظمبخشی به حرکت دانشآموزان است.