3 نتیجه برای فعالیت
دکتر احد نژادابراهیمی، آقای محمد شیخ الحکمایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 9-1400 )
چکیده
رعایت سلسله مراتب در ساخت بناها جزو اصولی بوده که انتظام فضایی در بناهای مختلف از جمله مساجد را در پی داشته است. مساله رعایت اصول و توالی سلسله مراتب که در طول سالها در مساجد مورد استفاده بوده تاثیر مستقیمی بر احساسات افراد و فعالیتهای او در طول بازدید از مساجد داشته چراکه فعالیت شکل گرفته ارتباط مستقیمی با انسان و ذهنیات او نسبت به مسجد دارد و منجر به ایجاد حس تعلق به مکان میشود؛ بعد از دوره قاجاریه و در دورههای پهلوی و جمهوری اسلامی با ایجاد تغییراتی در الگوی مساجد، سلسله مراتب آنها دچار تغییراتی شده که با توجه به تاثیر آن بر فعالیت و ذهنیات افراد، ضرورت دارد ارتباط میان سلسله مراتب با حس تعلق به مکان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تغییرات کالبدی مساجد و اثر آن بر حس تعلق به مکان کاربر در بازدید از مسجد دارد؛ به طور مشخص میبایست به این سوال پاسخ داد که تاثیر سلسله مراتب بر ایجاد حس تعلق به مکان در مساجد چیست؟ در روش تحقیق، پرسشها به صورت کیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای و کارمیدانی بررسی شده که از طریق ارایه یک مدل تحقیقی براساس فرم کالبدی مساجد و ارزیابی آن بر مبنای تطبیق سلسله مراتب و تحلیل عناصر کالبدی موثر بر حس تعلق به مکان این مطالعه صورت گرفته است. یافتهها در این تحقیق نشان میدهد با گذشت زمان برخی از عناصر کالبدی در مساجد دچار تغییراتی شده که این مساله از تفاوت در نشانههای کالبدی سلسه مراتب فهم میشود. علاوه بر آن حذف سلسله مراتب در بعضی مساجد، فعالیت و تعامل کاربر در فضا را تحت تاثیر قرار داده و در ایجاد تصویر ذهنی مخاطب از مسجد تاثیر بسزایی خواهد داشت. نتایج پژوهش نشان میدهد؛ سلسله مراتب و حس تعلق به مکان در مساجد مکمل یکدیگر هستند به طوری که تغییر توالی یا حذف سلسله مراتب در هر دوره باعث میشود ماهیت عناصر کالبدی، از سکون به حرکت یا گذر از سلسله مراتب تغییر پیدا کند. پس در نتیجه این تحول، تجربه و درک از نشانههای کالبدی در سلسله مراتب به درستی صورت نگرفته و حس تعلق به مکان افراد را تحت تاثیر قرار میدهد.
دکتر سید محسن موسوی، محیا قوچانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 9-1400 )
چکیده
در معماری مساجد ایرانی– اسلامی علاوه بر جهات جغرافیایی مؤثر در اقلیم، جهت قبله (جهت معنوی) نیز بر معماری تأثیرگذار است. جهت واحد میشود و تمام هستههای فضایی را به نظمی برگرد محور خود فرا میخواند. معماری مساجد باید تسهیلکننده و تشدیدکننده عروج از نازلترین مرتبه هستی به عالیترین مراتب آن باشد. آنچه امروزه جای خالی آن در معماری مساجد معاصر آشکارا دیده میشود، فقدان ایجاد معنویت در فضا به کمک جهت قبله میباشد. هدف تحقیق، بررسی مفاهیم محور قبله و تبیین آن در سبکهای مختلف معماری ایرانی- اسلامی است تا بتواند با تفکیک ارزشگذاری محتوایی و کالبدی دورههای تاریخی، راهی برای بهرهگیری صحیح از این الگوها در مساجد معاصر معرفی کند. بنابراین این تحقیق از نظر روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی صورت گرفته است. همچنین با استفاده از الگوی جریان مواد و نمودار رابطه فعالیتها در 18 نمونه از مساجد سبکهای معماری ایرانی- اسلامی، الگوی مسیر حرکت انسان از ورودی تا محراب و همچنین درجه نزدیکی هر فضا نسبت به فضای دیگر در این مسیر حرکتی، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بهترین حالت ورود از طریق اضلاع نیمه انتها (الگوی L یا S شکل) میباشد. همچنین ترتیب قرارگیری فضاها نسبت به هم از بدو ورود تا قبله به ترتیب شامل جلوخان، درگاه، هشتی، حیاط، ایوان، شبستان، محراب، میباشد. معماران مساجد تاریخی، حفظ جهتگیری الهی یا قبله، سیر حرکت انسان از بدو ورود تا قرارگیری در راستای محور قبله و حفظ هندسه را اصولی ارزشمند دانستهاند. اما در طراحی مساجد معاصر علاوه بر کم توجهی به محور قبله، قداست، معنویت و هویت اسلامی آنها نیز تا حدودی از دست رفته است. بنابراین با استفاده از این الگو، میتوان وحدت را در کل و جزء بنای مسجد ایجاد و طرحی را اجرا کرد که به واسطه سلسلهمراتب حرکتی به سمت قبله هدایت شود.
صبا آریان پور، دکتر حسن سجادزاده، دکتر غلامرضا طلیسچی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
طبق نظر غالب در مطالعات معماری و شهرسازی، بازار بهعنوان ستون فقراتِ ساختار فضایی و اجتماعی شهرهای ایران توصیف میشود. بااینحال مطالعات مختلف در مورد فضاهای عمومی بهویژه در مورد مراکز تجاری در ایران مبین این نکته هستند که علیرغم رشد کمی این ساختمانها، در حوزه کیفی دچار ضعفهای جدی هستند. بهصورتی که موجب تنزل مؤلفههای کیفی و عدم موفقیت بسیاری از فضاهای طراحی شده در دوران معاصر دیده شده است. با شناخت این مسئله و کمبود مطالعات رفتاری-فضایی در بازارها و مراکز تجاری در این مقاله سعی شده است تا نسبت میان کیفیت محیط در ابعاد مختلف از جمله فضایی با فعالیتهای جاری در بازارهای سنتی و مراکز تجاری جدید مطالعه شود. چرا که به نظر میرسد بین نوع فعالیتهای جاری و موفقیت قرارگاه رفتاری ارتباطات معناداری وجود دارد. روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر مشاهده طیف فعالیتهای جاری، تحلیل پیکرهبندی فضایی و پرسشگری از کاربران فضاست. محدوده مطالعه شامل بازار سنتی بروجرد و مرکز خرید دیپلمات بهعنوان دو الگوی معماری انتخاب شده است. بدین منظور دو قرارگاه رفتاری در بازار سنتی و یک قرارگاه در دیپلماتسنتر مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای تحلیل چیدمان فضایی شامل «همپیوندی»، «عمق» و «میزان» اتصال بوده است. فعالیتهای جاری بر اساس نظریه «یان گل» ذیل سه گروه «اجباری»، «اختیاری»، و «اجتماعی» تفکیک شده است و کیفیت محیط نیز به چهار دسته «عینی- ساختاری»، «عینی- عملکردی»، «عینی- محیطی»، «ذهنی- فضایی»، «ذهنی- معنایی» تقسیم شده است. آزمون فرضیات با استفاده از روش تحلیل همبستگی در نرمافزار SPSS.23 صورت گرفته است. نتیجه شد که قرارگاههای رفتاری مورد مطالعه به دلیل کیفیت کالبدی بالا، امکان بروز فعالیتهای انتخابی را که بیش از سایر فعالیتها به شرایط فیزیکی و کالبدی محیط وابسته هستند؛ میسر میکند. همچنین میان فعالیت اختیاری و همپیوندی رابطه معناداری مثبت در قرارگاههای رفتاری مورد مطالعه برقرار است.