جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای فلسفه

محمد نقی زاده، مریم استادی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

ادراک و شناخت انسان از شهر، براساس رابطه‌ی دو سویه وی با محیط شهری شکل می‌گیرد. دانش طراحی شهری که هدف خود را دستیابی به "محیط زیست نیکو" برای انسان می‌داند، درپی شناسایی راه‌های عمق بخشی به این رابطه، بیشتر از دستاوردهای دانش "روانشناسی‌محیط" بهره جسته است، اما ادراک، به عنوان یک موضوع معرفت شناختی، ریشه‌های مفهومی خود را از دیگر حوزه های معرفتی از جمله "فلسفه" می‌گیرد. فلسفه را می‌توان خاستگاه مفهوم‌پردازی در زمینه ادراک دانست، هرچند طراحان شهری کمتر از این منظر به ادراک نگریسته‌اند. این پژوهش با هدف بهره‌گیری بیشینه از اندیشه‌های فیلسوفان ایرانی در زمینه ادراک، می‌کوشد تابا مقایسه یافته‌های دانش روانشناسی‌محیط، دستاوردهای ثمربخش آراء فلسفی در این زمینه را با نگاهی بر کاربرد آن در دانش شهری آشکار سازد. در این مقاله موضوع ادراک از دو بعد ماهوی (موارد مبتنی بر محتوای ادراک) و رویه‌ای (موارد مبتنی بر ساختار فرایندی و کارایی آن در طراحی شهری) در وادی دو حوزه معرفتی فلسفه و روانشناسی‌محیط واکاوی گردیده و سودمندی استفاده ازآراء فیلسوفان مورد بررسی قرارگرفته است. این نوشتار با رویکرد تفسیری (نا اثبات گرایانه) و استفاده از روش استدلال منطقی، دیدگاه‌های دو حوزه‌ی معرفتی را با مقایسه تطبیقی ارزیابی می‌نماید، یافته‌های پژوهش ازروش دلفی (اشباع نظری خبرگان) در اصل پژوهش به آزمون گذارده شده است. این مقاله می‌کوشد تا به این پرسشها پاسخ گوید: اندیشه‌های فیلسوفان ایرانی در زمینه ادراک،در مقایسه با روانشناسان محیط درچه زمینه‌هایی کارامد است؟ و نیز چگونه می‌توان از آراء فیلسوفان ایرانی در زمینه‌ی تبیین ماهیت یا ساختار فرایند ادراک و کاربرد آن در طراحی شهری بهره جست؟ یافته‌های پژوهش بیان می‌دارد که بهره‌مندی از اندیشه‌های فیلسوفان ایرانی در شفاف سازی "ماهیت ادراک و محتوای آن" و نیز تدقیق "ساختار فرایند ادراک و مراتب آن" سودمند است و کارکرد و ویژگی و محصول هرمرتبه از ادراک با بهره‌مندی از نظریه فلاسفه ی برگزیده به کمک عامل سازماندهنده تبیین می‌گردد. در پایان مفهوم ادراک و فرایند آن با تلفیق دیدگاه‌های دو حوزه تبیین می‌گردد.
دکتر نسیم اشرافی،
دوره 10، شماره 2 - ( 1-1401 )
چکیده

عدم توجه به‌جایگاه فلسفه معماری اسلامی به عنوان یک علم واسطه بین فلسفه مطلق اسلامی و علم معماری باعث شده است؛ اکثر پژوهشگران بسیاری از مؤلفه‌های پژوهشی را بدون واسطه روش‌شناختی به فلسفه مطلق پیوند داده و حاصل این امر را فلسفه معماری اسلامی معرفی نمایند؛ درحالی‌که فلسفه معماری اسلامی یک فلسفه مضاف است که فلسفه مطلق صرفاً مبانی آن را تأمین می‌کند؛ لذا عدم توجه به شناخت دقیق فلسفه مضاف معماری و روش‌شناسی تولید آن، بستر نظریه‌پردازی برای تولید علم معماری را مخدوش می‌نماید. بر این اساس پژوهش حاضر در تلاش است با روش توصیفی – تحلیلی به معرفی یکی از روش‌شناسی‌های تولید فلسفه مضاف (تئوری دیده‌بانی) پرداخته و چیستی فلسفه معماری اسلامی را مبتنی بر این تئوری شفاف نماید و در این راستا فلسفه معماری با دو رویکرد تاریخی و منطقی معرفی می‌شوند که هر یک از آن‌ها نیز بر دو قسم خواهد بود: قسم اول، فلسفه‌ای است که بر تولید اثر و واقعیت معماری تمرکز دارد و قسم دوم، فلسفه‌ای است که بر علم معماری به معنای دانش رشته‌ای می‌پردازد که حاصل آن‌ها چهار نوع فلسفه مضاف معماری تحت تئوری دیده‌بانی خواهد بود که دراین‌بین فلسفه مضاف علم معماری نقش اصلی و سهم زیادی در تولید علم معماری اسلامی دارد که پژوهش حاضر دست‌یابی به آن را با مدل پیشنهادی ترکیبی (تاریخی و منطقی) معرفی می‌نماید.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb