محمد مهوش، مهدی سعدوندی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
آموزه های اخلاقی بخش مهمی از تعالیم دین اسلام است و مفاهیم اخلاقی در زمرهی مفاهیم انتزاعی قرار دارند که توسط افراد مختلف معانی گوناگونی مییابند؛ و در صورتی که تعبیر واحد و روشنی از آنها وجود نداشته باشد؛ هرکس به تعبیر و سلیقه ی خود آنها را در معماری متجلی ساخته و به تشت آراء خواهد انجامید. پژوهش حاضر، به این مسأله پرداخته است که چگونه یک ارزش پذیرفتهشده در اسلام (قناعت)، قابل سنجش در معماری خواهد بود تا بتوان وضعیت موجود آن را ارزیابی، آینده ی آن را پیشبینی؛ و برای دستیابی به آن برنامه ریزی کرد. روش پیشنهادی، شاخص سازی مفاهیم اخلاقی و شامل مراحل ذیل است. ابتدا باید تعریف اسمی مفهوم صورت گیرد و تعاریف مورد نظر انتخاب گردند؛ سپس ابعاد معماری مشخص گردند؛ در مرحله ی بعد باید معیارهای معماری بر اساس مفهوم اسلامی مورد نظر شناسایی شوند؛ سپس معرف ها تعیین میگردند و در نهایت گویه ها تعیین شده و مفاهیم، ابعاد، معیارها، معرف ها و گویه ها (با استفاده روش دلفی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)) وزن دهی میشوند و وزن نهایی هر گویه (پرسش) تعیین میگردد. اثبات کارایی روش فوق با انجام فرآیند شاخصسازی در خصوص قناعت صورت پذیرفته است و بدین ترتیب پرسشنامهای با 216 گویه حاصل شد که با پاسخ دادن به آن می توان دریافت در اثر مورد نظر تا چه میزان مفهوم قناعت تجلی یافته است و برای دستیابی به معماری قانعانه چه نکاتی را باید مد نظر قرار داد. البته با توجه به استقرایی بودن روش، بدیهی است دسترسی به هدف نسبی است و ادعایی بر جامعیت و تامّیت روش وجود ندارد. روش مورد استفاده در این تحقیق ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. گردآوری داده ها در بخش کیفی، به روش کتابخانه ای (گردآوری داده های اسنادی موجود) و میدانی (مصاحبه، پرسشنامه) و در بخش کمی، به روش میدانی (پرسشنامه) است. در تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش معناشناسی و استدلال منطقی و در بخش کمی از روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است.
نتایج شاخص سازی قناعت نشان می دهد در میان ابعاد معماری، افراد مؤثر و در میان افراد مؤثر، معمار بیشترین نقش را در دستیابی به معماری قانعانه دارا هستند و پرسش های مرتبط با معرف های تطابق اثر معماری با شکل زندگی کاربران، شناخت افراد مؤثر از محیط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، احترام به طبعیت در فرآیند معماری، شناخت معمار از محیط کالبدی، جغرافیایی و اقلیمی و پرهیز از تفاخر اقتصادی در اثر از مهمترین گویه ها در تحقق معماری قانعانه هستند.
علی اکبر حیدری، عیسی قاسمیان،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
مفهوم قناعت برگرفته از ریشه قنع، یکی از مهمترین ارزشهای دینی است که در مبانی اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. انسان سنتی با اتکا به این مبانی همواره در تلاش برای نمودپذیری این مفاهیم برجسته در ابعاد مختلف حیاتش بر این کره خاکی بوده است. یکی از عرصههایی که زمینه بروز این مفهوم در آن وجود دارد؛ معماری است و از میان انواع معماریها، خانه بیشترین امکان بروز این مبانی را برای فرد مسلمان فراهم میآورد. بر همین اساس پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نحوه نمودپذیری مفهوم قناعت در الگوی معماری خانههای سنتی ایران برآمده است. نتایج این تحلیل میتواند به عنوان آموزههایی جهت کاربست در معماری معاصر مورد استفاده قرار گیرد. فرآیند تحقیق به این صورت انجام میگیرد که پس از واژهشناسی این مفهوم در ادبیات و استخراج معانی مترادف و متضاد با آن، این معانی در متون مختلف اسلامی شامل آیات قرآن، احادیث، روایات معصومین(ع) و تفاسیر مربوط به آنها، مورد کنکاش قرار میگیرد. از سوی دیگر در ادبیات تخصصی معماری نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که به این موضوع اشاره داشتهاند؛ استخراج میگردد. سپس با تحلیل و دستهبندی یافتهها، اصول مرتبط با قناعت که قابلیت نمودپذیری در معماری را دارند؛ استخراج میگردد. با توجه به کمبود منابع تخصصی در ارتباط با شیوههای مختلف نمودپذیری اصول به دست آمده، از دیدگاه خبرگان و متخصصین معماری نیز برای این منظور استفاده شد. در نهایت و پس از استخراج شاخصهای مرتبط با هر اصل، نحوه نمودپذیری موارد به دست آمده در مجموعه خانه مرتاض به عنوان نمونه موردی، مورد تحلیل قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان داد که مفهوم قناعت در معماری خانههای سنتی ایران در قالب چهار اصل پرهیز از بیهودگی، خودبسندگی، اعتدالگرایی و رعایت قاعده لاضرر و لاضرار نمود مییابد.