جستجو در مقالات منتشر شده


1 نتیجه برای مردم‌سالاری دینی

آقای حسین خانی، دکتر مرتضی میرغلامی،
دوره 10، شماره 2 - ( 1-1401 )
چکیده

برنامه ­ریزی به عنوان یکی از ابزارهای اساسی جهت نیل به شرایط مطلوب زیستی می­باشد. در این بین مذاکره از مهمترین رویکردها در نظام­ های جدید برنامه ­ریزی بوده که در عصر کنونی برنامه­ریزی و حکمروایی شهری از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. برنامه­ ریزی مذاکره­ای یا به بیانی دیگر گفتمانی یکی از روش­های نوین در امر مطالعات شهری است که به خصوص در جوامع پیشرفته دموکراتیک کاربرد فراوانی دارد. جین هیلیر به عنوان واضع این نظریه، از نظریات اندیشمندانی همچون هابرماس و فوکو در تبیین مبانی این نظریه استفاده نموده است. در منظر اسلامی نیز مشورت و مذاکره جایگاهی متعالی و ویژه دارد. در آیات قرآن و مکتب بزرگان دین، نقش مشورت از اهمیت بسزای برخوردار بوده و مردم و نگاه آنها به مسائل مختلف اجتماعی، حکومتی و ... جایگاهی عظیم داشته است. این پژوهش به دنبال آن است تا با بررسی ریشه­های نظری رویکرد برنامه­ریزی مذاکره­ای و استخراج نحله­های فکری آن به مطالعه ساختاری آن پرداخته و در نهایت ویژگی­ها و اصول این نوع برنامه­ریزی را از منظر آموزه­های اسلامی و نظریات اندیشمندان معاصر اسلامی در ارتباط با موضوع حکومت و مردم­سالاری دینی و دموکراسی مورد مطالعه قرار دهد. با توجه به موضوعات متداخل در این مورد پژوهش، از روش بررسی اسنادی و تحلیل محتوا و استدلال منطقی و همچنین روش کیفی و توصیفی و همچنین انجام مصاحبه با خبرگان امر (مصاحبه با 14 نفر از خبرگان دانشگاهی در رشته­های شهرسازی و جامعه شناسی و همچنین اساتید حوزه) در بیان نتایج پژوهش استفاده شده است. در نهایت با مقایسه تطبیقی اصول و قواعد این نوع برنامه­ریزی با معیارهای شهرسازی اسلامی و اصول و قواعد دموکراسی و شورا از منظر اسلامی به بررسی نقاط قوت و ضعف این نوع برنامه­ریزی پرداخته شده­ و بیان شده که در رویکرد برنامه­ریزی مذاکره­ای، تکیه صرفاً بر نظر و آرا مردم بوده و ارتباطی با هنجارهای دینی و اعتقادی برقرار نمی­نماید. لذا به نظر می­رسد این رویکرد تنها در بخش­های از مدیریت شهری که دارای طرح­های مردم محور می­باشند می تواند کارایی داشته باشد. از سوی دیگر رویکرد مردم­سالاری دینی بیشتر نگاه به ارزش­های اعتقادی داشته و نظر مردم در درجه دوم اهمیت می­باشد. این موضوع از یکسو مراقب آن است که طرح­ها و برنامه­ها بر محور دین و شریعت باشد ولی از سوی دیگر با طرح­های اومانیستی و انسان­گرا ارتباط خاصی ندارد. بنابراین می­توان بیان نمود که چنانچه در مطالعات شهری، صرفاً تکیه بر نظریات مردم باشد، نمی­توان صلاحیت آن را از منظر دین تأیید نمود لیکن چنانچه در مدیریت مسائل شهری، نظر مردم در کنار اصول و قواعد دینی و فقهی و بر مبنای آنها شکل گرفته باشد، می­تواند در اداره یک شهر و جامعه اسلامی یاری­رسان باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb