مسجد به عنوان یکی از شاخصترین بناهای معماری اسلامی در طول سالهای متمادی متأثر از زیرسامانههای ثابت و متغیر زمانی و مکانی روند شکلگیری و تکامل یا زوال خود را سپری کرده است. با توجه به اینکه معماری مساجد شیراز متفاوت از بسیاری نقاط ایران در همان الگوی اولیه شبستانی مسیر خود را پیش میگیرد؛ این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر اصلیترین اندام این معماری یعنی شبستان، چگونگی انتظام و ساماندهی آن را در تعامل با زیرسامانههای متفاوت و تأثیرگذار بررسی نماید. بنابراین، پرسش محوری این است که نحوهی ساماندهی و انتظام شبستان در مساجد تاریخی شیراز چگونه است. بدین منظور با بررسی تعداد، جانمایی و تناسبات شبستان در هر مسجد نحوهی انتظام آن تحلیل میگردد. نتایج حاصل از این مقاله به شناخت معماری مساجد تاریخی شیراز و راهبردهای طراحی معماران این خطه در مواجهه با مسائل متفاوت کمک میکند و میتواند انگیزهای برای کاربردی کردن برخی از این اصول ثابت و تداوم آن در معماری مساجد معاصر به ویژه مساجد شیراز باشد. روش تحقیق استفاده شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات میدانی میباشد؛ روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی از طریق مشاهده و استفاده از کروکی و نقشه است. بدین منظور به بررسی بیست و چهار مورد از مساجد تاریخی شیراز پرداخته میشود. ابتدا ادبیات موضوع مطرح و با تحلیل و بررسی مساجد در نهایت دو گونه انتظام شبستان در معماری مساجد بازشناسی و دو مسجد وکیل و نصیرالملک به عنوان مصادیق این دو گونه معرفی میشوند. شیوهی انتظام که بیش از هر چیز متأثر از دو زیرسامانهی فرهنگی (جهت قبله) و زیرسامانهی محیطی (شکل زمین و همسایگیها) است؛ در نهایت با محوریت معمار در سیاست طراحی منجر به دو گونه انتظام مجزا شده است که نشاندهندهی وابستگی انتظام شبستان به تناسبات حیاط است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که به طور خاص مساجد گونهی دوم متفاوت با بسیاری مساجد مشابه در شهرهای دیگر شکل خاصی را در انتظام فضای شبستان دنبال میکنند و آن عدم استفاده از شبستان جنوبی است و علت این مسأله میتواند به عنوان موضوعی برای پژوهشهای آتی معرفی گردد و مقاله اگرچه فرضیاتی را مطرح میکند؛ اما درصدد پاسخ گویی به این مطلب نیست.