درک، فهم و دریافتهای حسی انسان از دلالتهای معمارانه، با دور و نزدیک شدن نسبت به آثار معماری دستخوش تغییر میشود. پرداختن به این موضوع در معماری زیارتی به دلیل اهمیت پاسخهای احساسی در فواصل مختلف امری ضروری است. پرسشهای تحقیق این است که 1. تغییر مقیاس چه تأثیری در بروز و افول دلالتهای معماری زیارتی مانند «ابهت» و «صمیمیت» دارد؟ 2. پاسخهای احساسی افراد در مراحل مختلف تقرب به بنای زیارتی دستخوش چه تغییراتی میشود؟ بر این اساس هدف این پژوهش بررسی دو دلالت ابهت و صمیمیت در بناهای زیارتی و نحوه قضاوت آن توسط بازدیدکننده در فواصل مختلف بنا است. در این پژوهش رویکرد ترکیبی انتخاب گردید و از رهیافت تحلیل محتوای کیفی و سپس تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار AMOS بهره گرفته شد. به این منظور، متغیر «فاصلۀ» فرد بهعنوان متغیر مستقل و «صمیمیت» و «ابهت» بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. با توجه به دشواریهای سنجش حین حرکت، این بررسی از طریق پرسشنامه محقق ساخت و اعمال تغییراتی در مقیاس بنا، شبیهسازی شد. 19 گویه در پرسشنامه، با استفاده از روش دستکاری هدفمند در اختیار 229 نفر از آزمودنیها قرار داده شد. تحلیل عاملی اکتشافی منجر به کشف 4 مؤلفه شد که در ادامه با تحلیل عاملی تأییدی، مورد اثبات قرار گرفت. بارهای عاملی استاندارد مربوط به گویههای هر عامل بیشتر از 4/0 میباشند. همه گویهها در عامل خود معنیدار و اثربخش هستند. یافتههای پژوهش بیانگر وجود ارتباط معنیداری میان رؤیت و ابهت از یک سو و مرکز و صمیمیت از سوی دیگر میباشد. همچنین با تغییر مقیاس در یک بازۀ مطلوب از «دورمقیاسی» تا «هممقیاسی» ترجیح فرد از ابهت به سمت صمیمیت دچار استحاله میشود. برخلاف رابطۀ مستقیم رؤیت و ابهت، هممقیاسی و صمیمیت از چنین ریتم ثابت و همنوایی برخوردار نیست و مطالعات نشان میدهد نزدیکی بیش از حد به امر مقدس، برای زائر خاصیت اجتنابی دارد.