آب به مثابهی سرچشمه و نماد حیات، ارزشی والا در زندگی بشریت، به ویژه جامعه اسلامی دارد. معهذا در دهههای اخیر مشمول بیمهری فراوانی شده است. این بیمهری، از یک طرف زمینه تهدید زندگی مادی را در سرزمینهای اسلامی، که غالباً در مناطق کمآب قرار دارند، فراهم آورده است و از طرف دیگر جایگاه کارکردی و نمادین آن در معماری اسلامی-ایرانی را تضعیف نموده است. آب مادهای زندگیبخش است که نه تنها در بعد حسی و تجربی بشری، وجودی ملموس دارد، بلکه بنا بر حکمت متعالیه با بعد باطنی انسان نیز در ارتباط بوده و در طی مراتب سعادت و کمال همیار اوست. معماری اسلامی که به دلیل غنای محتوایی آن با تجلیات معنوی، قدسی و عرفانی در آمیخته است، آب را چه در عالم ظاهر و چه در عالم باطن خود متجلی مینماید. آب در مفهوم باطنی با فضای قدسی معماری در هم آمیخته و در مفهوم ظاهری در حین آمیزش با فضای واقعی موجبات تنظیم و تعدیل شرایط اقلیمی محیط را فراهم میآورد. لذا آب یکی از باارزشترین، جامعترین، و ساختاریترین عناصر معماری در جوامع اسلامی میباشد. آنگونه که میتوان به استعانت از حرکت جوهری ملاصدرا آب را یکی از هستههای نمادین حرکت تکاملی زندگی دانست. در متن قرآن کریم بیش از 63 بار اشکال مختلف شاهد بودن و باشیدن آب تذکر داده شده است. تبلور این فرازهای کمی شهودگونه با تکیه بر مراتب ادراک صدرایی در سه نوع معرفت حسی، خیالی، و عقلی مورد ملاحظه قرار گرفته است. این ملاحظات آنگونه که در چارچوب مفهومی نشان داده شده است، قابلیت تعمیم ارزشهای جامع حیاتی، قدسی، بیولوژیک، و فناورانه را در معماری و فضای شهری نمودار میکند. در همین راستا، زیبایی، سرزندگی، زندگی به طور عام، و زندگی در خداگونگی یافتههای نهایی سنجش کارآمدی آب در معماری اسلامی است.