از آنجاکه عمدتاً بقاع متبرکه در میان بافتهای تاریخی شهرها واقع شده است؛ حفظ هویت تاریخی بافت یکی از چالشهای پیشرو در طرحهای توسعه است. در برخی از طرحهای توسعه اماکن متبرکه مشاهده میشود که اصول برنامهریزی، بیتوجه وجه ذهنی زیارت و خاطره تاریخی زائران از بنا و ماهیت و هویت بافت اطراف بوده و موجب تخریب بستر خاطرات بیننسلی افراد و قطع ارتباط ذهنی آنان با بنا شده است. با توجه به ضرورت اجتماعی و فرهنگی حفظ هویت مکانی و تاریخی و رابطه ذهنی افراد با مکان در برنامهریزیهای توسعه، هدف از انجام این پژوهش آن است که مبتنی بر مطالعات میدانی، دیدگاه کاربران را به اتکای تجربه زیستهشان از امر عبادت و زیارت در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) احصا کند و ضمن آزمون فرضیات پژوهش، به روش پدیدارشناختی دادهها را تفسیر کند و راهکارهای عملیاتی را بهمثابه مبنای مداخله در اماکن مقدس ارائه نماید. مطالعه حاضر از حیث هدف، کاربردی است. پارادایم فلسفی تحقیق مبتنی بر گفتمان تفسیری است. با توجه به ماهیت متغیرها رویکرد تحقیق کیفی است و روش تحقیق، پیمایشی و طرح تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. تبیین مبانی نظری تحقیق و احصای متغیرها از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی اعم از مشاهده مستقیم، مصاحبه و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نتایج حاصل از بحث نشان میدهد که سلسلهمراتب فضایی ساختمان، ارتباط بصری با گنبدخانه، عوامل کیفیتساز مؤثر بر ذهنیت و ادراک کاربران در هر فضا و وجود نشانههای معناساز و موقعیتهای خاطرهساز، تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری بر مؤلفههای حس تعلق، حضورپذیری، و خاطرهسازی برای مردم در مکان مقدس دارند و حفظ آنها موجب هویتمندی مکان میشود.